-
پنهان کاری بعد طلاق
شش ماه از جداییم میگذره علاوه بر تحمل سختی جدایی و ناراحتی هاش یه مشکل دیگه هم برام پیش اومده که وادارم کرده به نقش بازی کردن. تو محل کارم منو به عنوان یه زن متاهل میشناختن. کسی از جداییم خبر نداره و این در حالیه که رفتارها و سوالهای همکارانم در مورد زندگی مشترکم منو عصبی و ناراخت میکنه. سوالاتی مثل محل زندگی, کار همسرم و کنجکاوی های زنانه بعضی همکارام واقعا آزارم میده. از طرفی دلم نمیخواد کسی بدونه چون به نظر من یه قضیه کاملا شخصیه از طرف دیگه وانمود کردن به زندگی مشترک و مجبور شدن به حرف زدن درباره کسی که سعی در فراموشیش دارم خییییلی آزارم میده. سعی میکنم تو اکثر مواقع به طرف بفهمونم که دوست ندارم درباره زندگی مشترکم صحبت کنم ولی ما علاوه بر همکار دوست هم هستیم و این رفتار من براشون عجیبه. بیرون از محل کار مجردم و در محل کار متاهل!!! واقعا عذاب دهنده اس. ممنون میشم تو این مورد راهنمایی کاربردی و منطقی کنین. مرسی
-
وقتی این همه از پنهانکاری آزار میبینید چرا این مساله رو سرکار عنوان نمیکنید؟البته که این یه مساله شخصیه ولی شما میدونین توی جامعه ما به هر حال این کنجکاویها وجود داره.من اگر جای شما بودم این مساله رو میگفتم و خودمو راحت می کردم.ولی با رفتارم به بقیه میفهموندم که مایل نیستم در این مورد بیشتر صحبت کنم.اینکه همکارا شما رو به عنوان یه فرد متاهل بشناسن و در این مورد با شما صحبت کنن فقط درد شما رو بیشتر میکنه.
-
شیدا جان!
منم فکر میکنم علنی کردن موضوع بهتر باشه. واسه چی دوست نداری بفهمن؟ میترسی فکر کنن "شکست خورده ای؟" یا مثلاً راهو باز میبینن واسه اینکه بهت گیر بدن؟
اینا فقط "ترس از قضاوت دیگران" هستش. یعنی ما سختی میکشیم که بقیه یه موقع در مورد ما قضاوت نکنن.
به نظر من با افتخار سرت رو بالا بگیر و بگو که دیگه متاهل نیستی. این یعنی تو خیلی دل و جرأت داشتی که خودتو از زندگی ای که آزارت میداده بیرون کشیدی. مطمئنم خیلی از همکارای شما هستن که دارن تو مشکلات زندگیشون دست و پا میزنن ولی جرأت اینکه خودشون رو خلاص کنن ندارن. این نه تنها سرشکستگی نیست بلکه افتخار هم هست.
مطمئنن به سنی رسیدی که نذاری کسی که دوستش نداری بیاد جلو و آزارت بده.
-
سلام دوست عزیز .. با نقش بازی کردنت سرکار هم در فراموش کردن همسر قبلیت به مشکل میخوری و هم محیط کار واست زجرآور میشه.. تازه شاید فرصت های ازدواجی که در آینده برات بتونه پیش بیاد با توجه به اینکه همکارات فکر میکنن شما متاهلی از دست بدی .. به نظر من بهترین کار اینه که خیلی راحت بگی من مدتیه از شوهرم جدا شدم چون تفاهم نداشتیم.. خودتو راحت کن خانم شیدا
-
دوستان، من بابت مطلقه بودنم مشکلی ندارم از طرز برخورد دیگران و یا تغییر رفتار بعضی آدما نگرانم. اونوقت مجبور میشم کارمم ترک کنم.
-
به هر حال شما با یکسری از آسیبهای طلاق مواجه شدین.
به قول خودتون ممکنه بعضیا رفتارشون عوض بشه که البته بعید میدونم. واسه چی باید عوض بشه؟
زندگی متاهلی شما به کسی ربطی نداره. اگه اون آدم که رفتارش قراره عوض بشه آدم مهمی نباشه، یعنی تو شاغل بودن یا نبودن شما تأثیر نداشته باشه ، اصلاً مهم نیست.
در عوضش دیگه اذیت نمیشید. کسی از شما در مورد شوهرتون و زندگی متاهلیتون سوال نمیپرسه و شما راحت تر همسر سابقتون رو فراموش میکنید
-
دوست جون اگه میدونی مردهای محل کارت با گفتن جدا شدنت بهت گیر میدن پس هیچی نگو
هر دفعه هم که داری پنهان کاری میکنی به خودت بگو من دارم برای حفظ حریم شخصی ام داستان پردازی میکنم
بلکه کمتر عذاب بکشی
اگه بتونی از اون محیط هم بیای بیرون بد نیست
ولی یه مساله ی دیگه هم هست
اگه یه جورایی بفهمن جدا شدی و داری رل بازی میکنی ضایع میشیااااااااااااااااا
در کل من خودم آدم تودار و درون گرایی هستم
اگه یه روز چنین اتفاقی تو زندگی ام بیفته نمیگم جدا شدم
چون کار از کار گذشته و دونستن اغیار نمیتونه درد از دلم برداره
تازه مشکلاتمم بیشتر میکنه
-
سلام شیدا جان
کاملا درکت میکنم چون من هم دقیقا مثل شما هستم.
وقتی نوشته هات رو خوندم حس کردم خودم نوشتم.
من ترجیح دادم که در محل کارم جداییم رو عنوان نکنم درسته شاید خیلی از موقعیت ها رو ازدست بدیم یا از بعضی از سوالات دیگران ناراحت بشیم و واسمون سخت باشه
اما حس میکنم این تحملش بهتر از اینه که همه قضیه رو بفهمن.
چون می دونم که دید خیلی ها عوض میشه و این متاسفانه واقعیت جامعه هست و غیر قابل انکار.
اما نمی دونم تا کی میشه ادامه داد.
امیدوارم بهترین ها برات رقم بخوره خانومی:72:
-
دوست عزیز:72:
واقعا تعجب میکنم از واقعیت جامعه صحبت میکنید و عوض شدن دید مردم نسبت به خودتون صحبت میکنید در حالیکه
خودتان به عنوان یک عضو جامعه با دروغ گفتن و پنهانکاری "طلاق" کاری که آنرا برای زندگیتان لازم میدید عمل خود را زیر
سوال می برید و بار سنگین دروغ را یدک می کشید.:81:
اینچنین خودتون را در شکنجه و عذاب و دروغ قرار میدهید بخاطر نگفتن یک حقیقت:47: و نداشتن شهامت پذیرفتن و اعلام یک واقعیت هرچند تلخ:81:
جامعه را من و شما و اطرافیانمان میسازیم وقتی ما اینقدر به خودمون سخت میگیریم بخاطر حرف مردم و خودمون را
در عذاب مضاعفی بخاطر دروغ به همکاران قرار میدهیم یعنی علاوه بر عذاب و ناراحتیهای جدایی و طلاق
شکنجه و عذاب دیگری هم برای خود سانسوری و پنهانکاری بر خودمان تحمیل میکنیم واقعا برای چه؟؟ :324:
برای یکسری بیکار که در هر صورت حرفی برای گفتن و سوژه ای برای صحبت میابند؟ چه شما مزدوج باشید چه مطلقه:122:
جامعه را تک تک ما میسازیم چرا با دروغ فضای نفس کشیدنمان را مسموم و تلخ کنیم و محل کار را که
بهترین ساعات بازدهی کاری و مفید ما در آن است تبدیل به محلی پر استرس و مضطرب کنیم.:97:
با یک کلام که من با همسرم برای ادامه زندگی به تفاهم نرسیدم مسیله را یکبار برای همیشه مطرح کنید و تمام:81:
اگر کسی کنجکاوی کرد پاسخ دهید دوست ندارم در این باره صحبت کنم و موضوع را مختومه اعلام کنید.:158:
کافی است در برابر یکی از همکاران این کار را انجام دهید مطمین باشید بقیه هم در آینده حساب کارشان را میکنند.:311:
از طرفی مطمین باشید از گوشه و کنار این موضوع را خواهند فهمید یا از روی مدارکی که در مشخصات پرسنلی شما در
پرونده تان یا در خدمات بیمه تان هست به این موضوع پی خواهند برد چه بهتر که خودتان زودتر آنها را خلع سلاح کرده
و بار این دروغ را از از ذهن و فکرتان برداشته و از طرفی راحت و آسوده نفس بکشید و مراحل فراموش کردن همسر سابقتان
را طی کنید. :82:
به قول خانم نامداری مجری تلویزیون در مورد طلاقش " بسیار به اینکه ما باید آدم های راستگو و صادقی باشیم معتقدم.من تحمل این بار سنگین دروغ را ندارم"
نامداری:من یک زن کاملا سنتی ایرانی هستم که درمرامم نیست جار بزنم جدا شده ام
-
دوستاني كه همه دارين ايشون رو به راه راست و راستگويي هدايت ميكنيد چندلحظه فكر كنيد ما تو ايران زندگي ميكنيم متاسفانه يا خوشبختانه فرهنگ طلاق اصلا جا نيفتاده و زن مطلقه در جامعه جايگاه خوبي نداره در 99% موارد آقايون به چشم طعمه به خانم مطلقه نگاه ميكنن و خانمها هم ميترسن و ازش فرار ميكنن. همه اينها مسايلي بوجود مياره كه ممكنه طرف مجبور بشه كارشو از دست بده. توي محل كار من يه خانمي بود كه جدا شده بود و جداييش علني شد انقد اين خانم رو اذيت كردن كه من واسش گريه ميكردم آقايون با پيشنهادهاي جورواجور كثيف و خانمها با فرار كردن ازينكه وااااي با ايشون بايد قطع رابطه كنيم و ازين حرفا به علاوه حرفهايي كه پشت سرش و درمورد زندگيش و علت طلاقش ميزدن كه همه برداشت شخصي خودشون بود و هيچكدوم درست نبود كار بجايي رسيد كه بنده خدا خودش فرار كرد و كارشو از دست داد گرچه اگه هم خودش اينكارو نميكرد مطئمنم زيرابشو ميزدن و بيرونش ميكردن. متاسفانه مردم فقط منتظر يه آتو از زندگي ديگرانند كه ضعفهاي زندگي خودشونو بپوشونن آدم بيكار هم كه كم نيس كه عشقشون فقط سرك كشيدن تو زندگي مردمه پس در بعضي موارد پوشاندن حقيقت خيلي بهتر از رو كردنشه لازم نيس در محل كار همه بخوان مسايل خصوصي همديگر رو بدونن اين اسمش صداقت نيست.
من درك ميكنم كه اعصابتون از سئوالات و حرفاشون خورد ميشه اونم تو اين شرايط كه به اندازه كافي درگيري ذهني دارين ولي به نظر من بعد از علني شدن قضيه بيشتر اذيت ميشين فكر ميكنين اگه قضيه رو شه ديگه سئوال و جواب و حرف و حديث تعطيل ميشه؟ اتفاقا اونجوري فضوليا گل ميكنه و چندبرابر ميشه به علاوه مشكلات ديگه اي كه طبق تجربه در محيط كار خودم عرض كردم اينطوري دردتون يكي هست و دراونصورت ميشه 2تا
من پيشنهاد خاصي به نظرم براي حل مشكلتون نميرسه فقط تا ميتونين خودتون رو بزنين به بي خيالي بعد يه مدت حساسيتتون كمتر ميشه زمان خيلي مسايل رو حل ميكنه موفق باشين
- - - Updated - - -