دوستی های بعد از متارکه

[/size][/color]سلام دوستان عزیز
من شقایق هستم 22 ساله و من قبلا یک ازدواج نا موفق داشتم و مدت 6 ماه با همسرم زندگی کردم و الان حدود 8 ماه هست که متارکه کردم و الان مدت کوتاهی است با شخصی تقریبا مثل خودم که قبلا ازدواج نا موفق داشته آشنا شدم (با این تفاوت که ایشون عقد کرده بودن )و ایشون هم مدت 3 ماه هست که متارکه کردن ولی وضعیت روحی زیاد مناسبی ندارن .
ایشون میگه خیلی خوشحاله که با من آشنا شده ولی من حس می کنم زیاد هنوز تعادل نداره به یه سری چیزا حساسیت خاصی داره و حس می کنم خیلی می ترسه .من خیلی دوست دارم کمکش کنم و من هم در طی این مدت حس می کنم وابستش شدم
و از این می ترسم که این وابستگی شدید بشه و بعدا به ضرر من تمام بشه (ناگفته نماند که من هم خیلی میترسم )میخواستم از دوستان گلم بپرسم که من باید چطور با ایشون رفتار کنم و چه کارایی لازمه انجام بدم و اگر لازمه چیزی دیگه باید بگم توضیح بدم [color=#FF0000][/size][size=x-large]
ممنون میشم اگر کمکم کنید .مرسی :203:

دوستان من همچنان منتظر جواب شما هستم

شما اول باید ببینید قصدتون از ایجاد این رابطه چیه، یعنی هر دوتون، با توجه به اینکه مدت زمان زیادی از متارکه هر دوی شما نمی گذره، مخصوصا اون آقا، طبیعیه که احساس خوبی نداشته باشین.
اگه قصدتون ازدواجه، به این خاطر که هر دوتون این تجربه رو داشتین و با مشکلات و اختلافات مدتی دست و پنجه نرم کردین، راحت تر و منطقی تر می تونید به قضیه نگاه کنید و سنجیده تصمیم بگیرید که خدایی نکرده دوباره به اشتباه نیفتید. اگه هم هدفتون فقط کمک کردن به اون آقاس که ایشون رو از این حالت در بیارین، حدستون درسته امکان اینکه وابستگی شدیدی بینتون ایجاد بشه، هست، پس بهتره هواستون رو جمع کنید.
مسئله ی دیگه ای که باید بهش توجه کنید در مورد همون حالات روحیه، به این علت که شما هر دو و یا حتی فقط اون آقا در شرایط روحی خوبی نیست،امکان داره برای اینکه خودش رو از این حالت خلاص کنه، به اولین رابطه پاسخ احساسی مثبت بده و بدون فکر دوباره دچار دردسر و اشتباه بشه. به نظر من بهتره به هم فرصت بدین تا وقتی که شرایط روحی مناسبی پیدا کردین، بعد اگه قصدتون ازدواجه، با ویژگی های هم بیشتر آشنا بشین و انتخاب درستی داشته باشین.
:72:

سلام
ایشون اصلا تو حرفاشون تعادل ندارن حتی من حس میکنم میترسه ابراز علاقه کنه
حتی من یه بار تصمیم گرفتم این قضیه را کات کنم نه ایشون تونست نه من
از گفتن کلمه دوستت دارم میترسه .
واقعا نمی دونم چه کار کنم
خیلی میترسم .

خوب هم میشه گفت این حالت به خاطر وضعیت روحی ایشونه، و هم اینکه این حالت جزء شخصیت ایشونه، اگه اولین مورد درست باشه، با گذشت زمان حل می شه اما اگه مورد دوم باشه، نمیشه روی این آقا حساب باز کرد. به شما پیشنهاد می دم که اگه قصدتون شناخت بیشتره ایشون هست، بهشون فرصت بدین تا با وضعیت جدیدشون کنار بیان، بهتره که ارتباطتون رو کم کنید و روش کنترل داشته باشین. و اگه هر دو باهم به مشاوره مراجعه کنید خیلی بهتره.
:72:

سلام دوست من
با توجه به اينكه گفتي آشنايي شما ديرپا نيست به نظر من براي ابراز عشق كمي زوده .شايد اين آقا مي خواد شناخت بيشتري پيدا كنه به هر حال هر دو شما چوب انتخاب اشتباه رو خورديد و اينبار بايد خيلي محتاط تر و با تجربه تر عمل كنيد .
اگر قصد ازدواج داري قبل از اينكه وابسته بشي سعي كن شناخت پيدا بكني .شايد اين حساسيت هايي كه دارد جزء اخلاقهاي اين آقا و هميشگي باشد.خيلي خوبه كه كمك بكني ولي سعي كن از احساس خودت مايه نگذاري و به حال چون مطلقه هستي در صورت تمايل پس از شناخت كه پيدا كردي ارتباطت رو هدفدار بكن

ببین ترسهاتو بیان کن ، بگو تو از چی می ترسی و اون از چی ؟؟؟ من هم خودم یک سری ترس ها دارم ، ترسها اصلاً شبیه به هم نیستند ، و برای هر ترسی باید مدالوای خاص خودش رو انجام داد.
بعدش سعی کن رابطه پاکتون رو بیشتر ادامه بدین تا داغی اولین روزهای ارتباطتون بخوابه و عاقلانه تر ، تصمیم بگیرین .
اگه روت نمی شه ترسهاتو اینجا بنویسی ، بهم پیام شخصی بده .

عزيزم به نظر من هنوز زوده که وارد يه رابطه جديد بشي.

goftid modate kamiye ashena shodid..ba raayate tamame javaneb,bishtar ba ham sohbat konid.gozashte zaman behetoon komak mikone rahetoon ro peyda konid..deghat konid dige shekast nakhoryd

اگر براي ازدواج با هم رابطه داريد بايد بگويم كه الان موقعيت مناسبي براي ازدواج نيست و اگر قصدتان فقط يك دوستي ساده است كه مي توان به جرات بگويم كه اين دوستي به ضرر هر دوي شما خواهد بود و به دليل ناكامي هايي كه در گذشته داشته ايد بيش از حد به هم وابستگي پيدا خواهيد كرد. از طرفي مي گويند كه مار گزيده از ريسمون سياه و سفيد مي ترسه يعني هر دوي شما الان در شرايطي نيستيد كه بتوانيد به هم اعتماد كنيد تا اشتباه گذشته تكرار نشود.
بهتر است كمي رابطه را كم رنگ تر كنيد تا كمي زمان بگذرد. به همديگر ترحم نكنيد تا اگر اين رابطه منجر به ازدواج شد حريم ها و حد و مرزهاي شما از ابتدا حفظ شده باشد.
بگذاريد او به سمت شما ابراز نياز كند تا هم خودش ازاين اوضاع بيرون آمده و هم شما مطمئن باشيد كه واقعا شما را مي خواهد نه از سر شرايطي كه دارد.