كمكم كنيد گير ندم(تو رو بخدا)
با اجازتون موضوع جديدي رو مطرح مي كنم
من نمي تونم شوهرمو تغيير بدم اما شايد با كمك شمابتونم خودمو تغيير بدم
خودم قبول دارم زياد گير ميدم
هر موضوعي كه باشه حتي ساده وپيش پا افتاده بايد حتما به شوهرم گلايه كنم كه رنجيده خاطر شدموناراحتم اونم حالا مبينه كه دليل نداره اينقد ناراحت بشم يا مقصر اون نيست يا من خودخواهم و... عصباني ميشه وسروصدا شروع ميشه.هميشه همه چيزو در حد كمال مي خواهم همه بايدها بايد رعايت شوند مي دونم مشكله از منه اما چه جور عوض بشم.خيلي عذاب ميكشم مثلا در مورد رابطش با خواهرم كه همه عزيزان ميگن ديگه برو خودت نيار؛نمي تونم مكر بد مثل خوره تو جونمه حتما بايد يك بار ديگه بهش بگم چجوري ميتونه وقتي تو خونه چشم انتظارشم بمن خيانت كنه(بعضي موقعه ها از شدت عصبانيتخيلي بد حرف ميزنم خوب كه خالي شدم ارام ميشم وانتظار دارم شوهرم به رو خودش نياره )اگه حدود 3 ساعت سر اساش به خواهرم گير نميدادم حالا اروم تر بودم اما الان متلاطمم وتا يك دعواي مفصل ديگر راه نيندازم وكلي گلايه وشكايت وصحبت از وفاداري و...ودر اخر گريه نكنم ارام نميشوم
مزاياي كه شوهرم داره
1-اصلا رفيق باز نيست
2-بدون من بيرون نميره(خودش اينجوري نه من مجبورش كنم)
3-با خانوادش زياد مراوده نداره(دوس داره با من وقت بگذرونه)
4-شغلش خوبه(خونه ماشين حساب بانكيو... داريم البته بنام ايشون)
معايب
1-بد عصباني ميشه
2-قهر طولاني
3-بد دهاني
4-از حساب بانكيش زياد چيزي نميگه اما مدام منو بابت حقوق سين جين ميكنه
5-رو گوشيش هميشه رمزه
اما من زياد گير ميدم از دس تو بيني كردن تا اس دادن به خواهرم و... كمكم كنيد مشاور زياد رفتم اما كوتاه مدت خوب بودم تورو خدا بهم تمرين بدين خوب شم