در روستا زندگی میکنیم...با اینکه موقعیت خوبی دارم ولی کسی به سراغم نمیاید.کمکم کنید

سلام به همه
من دختری 28 ساله ام. تحصیلاتم ارشد و کارمندم.خانواده خوب و آرامی دارم و مورد تایید اهل محل هستیم.در روستا زندگی میکنیم و در این روستا پسری که تقریبا مثل خودم باشد نیست. در محل کارم هم چند مورد را معرفی کرده اند ولی تا فهمیده اند ساکن روستام پشیمون شدن.تا حالا با احدی رابطه عاطفی نداشته ام...ولی گویا رسم روزگار برعکس است...البته بیشتر همکارام هم با پسری ازدواج کرده اند که از خودشان از لحاظ تحصیلات و موقعیت شغلی پایین ترن. ولی من نمیتونم کسی رو انتخاب کنم که فاصله زیادی داریم.کمکم کنید

سلام عزیزم...شما معیارت برای ازدواج چیه؟؟ یک آدم تحصیل کرده و با شغل مناسب و در آمد کافی و... درسته؟ به نظرت تو ازدواج نباید شما با همسرت هم کفو باشی از همه نظر؟ من قصد جسارت ندارم ولی زمانیکه خودت هم اعتراف میکنی که خواستگارات متوجه میشن شما روستا زندگی میکنید و دیگه پاپیش نمیذارن فکر نمیکنی اگر یکم توقع خودت رو پایین بیاری بهتره؟ این نقطه ضعف شما نیست ولی باید همه جوانب رو در نظر بگیری من نمیگم شما حق خوشبخت شدن نداری میگم باید یکم منطقی فکر کنید..

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رزا

سلام عزیزم...شما معیارت برای ازدواج چیه؟؟ یک آدم تحصیل کرده و با شغل مناسب و در آمد کافی و... درسته؟ به نظرت تو ازدواج نباید شما با همسرت هم کفو باشی از همه نظر؟ من قصد جسارت ندارم ولی زمانیکه خودت هم اعتراف میکنی که خواستگارات متوجه میشن شما روستا زندگی میکنید و دیگه پاپیش نمیذارن فکر نمیکنی اگر یکم توقع خودت رو پایین بیاری بهتره؟ این نقطه ضعف شما نیست ولی باید همه جوانب رو در نظر بگیری من نمیگم شما حق خوشبخت شدن نداری میگم باید یکم منطقی فکر کنید..

---

رزا جون ممنونم از پاسخت. من توقعمو تا چه اندازه باید پایین بیارم؟ از تحصیلات طرف چشم پوشی کنم؟بالطبع تحصیلات که نداره شغل مناسبی هم نداره و موقعیتش هم تو اجتماع خوب نیست.البته خودم میدونم که باید هم کفو باشیم حتی یکی از همکارام واسه برادرش پیشنهاد داد ولی از لحاظ فرهنگی خیلی بالاتر از ما بودن هر چند برادرش شغل خوبی نداشت ولی چون از لحاظ فرهنگی با هم تناسبی نداشتیم نپذیرفتم.رزا سوال من اینه که من چه گناهی کرده ام که باید بخاطر روستایی بودنم از سایر ملاکهام صرف نظر کنم؟من هم مثل دوستام تلاش کرده ام تا به این جایگاهم رسیده ام. برخلاف خیلی از دخترایی که میبینم با چندین پسر روابط عاطفی داشته اند من تا حالا لغزشی نداشته ام. این شرایط حق من نیست....

درسته که شما دختر پاکی هستید و روابط عاطفی نداشتید ولی بدون آرامشی که شما تو زندگیت داری رو اون دخترها ندارن که هر دقیقه یک پسر تحقیرشون کنه و مورد سو استفاده عاطفی و جسمی قرار میگیرند ندارن ..عزیزم اول از همه ازدواج دست خداست و توکلت بخدا باشه همونطور که تو قران هم بیان شده که برگی از درخت نمیفته تا خدا نخواد پس شما هم فقط فقط از خدا بخواه خودش بهتر میدونه کی بده و کی بگیره.. من نمیگم شما از ملاک هاتون صرف نظر کنید فقط میگم ملاکهاتون رو با شرایط خودتون بسنجید بالاخره شما تو یک مورد کوتاه میای و طرفت هم همینطور ..بعدشم خیلی خودت رو با دیگران مقایسه نکن که حق من نیست و شما که تو زندگی بقیه نیستی حکایت بیرونش مردمو کشته و درونش خودمون رو هست بعدشم خیلی از دخترهای با شرایط بهتر از شما هستند که بخاطر خیلی از مسائل توقعاتشون روپایین میارن .. درک کن که هکه چیز فقط تحصیلات و شغل عالی نیست مهم اینه که آدم باشه و قدر پاک بودنت رو بدونه .....درنهایت از خدا میخوام که ایشالله خوشبخت بشی

سلام
کمی از اخرین پست ارسالی میگذرد ولی میخواهم بگویم شرایطتان را کاملا درک میکنم، متاسفانه این طرز برخوردها وجود دارد و کاری با عقاید آدمها نمیتوان کرد ولی اگر شرایطش را دارید و میتوانید خانه ای رهن یا اجاره کنید درنگ نکنید.
چرا باید بخاطر مکانی که شما حق انتخابش را نداشتید از معیارهایتان بگذرید؟؟
به مکان جدید نقل مکان کنید (- نداشتن هم كفو و همتا معضل ديگر برخي از دختران است. مثلاً دختري تحصيل كرده كه در محيطي كوچك و روستايي زندگي مي كند و همتايي برايش وجود ندارد. در چنين مواردي يكي از راهكارها هجرت و نقل مكان كل خانواده به محله و يا شهر بزرگتر و يا ميهمان شدن خود دختر( در صورت نبودن مانع و با رعايت ضوابط اخلاقي و شرعي) در منزل يكي از محارم در شهري بزرگتر است. منبع:http://www.moshavereh.porsemani.ir/)