نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.دوستان...
من خیلی کم صبر و حوصلم..
فوق العاده توکارام عجولم..
برای مثال وقتی از چیزی ناراحت میشم الخصوص از نامزدم سریع بهش پرخاشگری میکنم و کلی بد و بیراه میگم..
فقط میخوام بهم راهکار بدین وقتی که از دستش عصبانی میشم چطور خودمو آروم کنم و ریلکس شم...
سرچ کن
کنترل پرخاشگری
عصبانیت
مدیریت خشم و ...
کلی مطلب برات می آد. بشین بخون، بر اساس منابعش و اعتبارش، نکات مفید را یادداشت کن و تمرین کن.
برای این که صبرت زیاد بشه، باید صبرت هم زیاد باشه. یه روز، دو روز به نتیجه نمی رسی.
برای تمرین صبوری کارهایی رو بکن که ارامش و صبر نیاز دارن
مثل دیدن طلوع و غروب افتاب البته اگه چشمت اذیت میشه با عینک افتابی مناسب :)
مثل پرورش گیاهان
مثل کارهای زنونه ای مثل بافتنی و گلدوری
مثل اشپزی با دقت و عشق
مثل مهربانی با کودکان
و ...
هر کاری که توش صبر متانت و ارامش و مهربانی نیاز داره
- - - Updated - - -
مدیتیشن
یوگا
هم خوبن
سلام پروانه عزیز :
آرامش ، آرامش ، آرامش
بگرد و هر چیزی که میتونه آرومت کنه رو در خودت پیدا کن بعد سعی کن شرایطی روفراهم کنی که به اون چیزی که آرومت می کنه برسی ،
اول از همه یاد خدا ، ذکر گفتن ( ذکر هایی مثل لا حول ولاقوه الا بالله العلی العظیم ، یا ارحم اراحمین ، یاقاضی الحاجات و همین ذکر های روزانه ) ، خوندن آیه الکرسی ، صلوات ، و یا هرچیز دیگه ای که آرومت میکنه
از خدا مدد بگیر ، خودش بهترین راه رو نشونت میده ،به شرطی که با عجله نکردن اون رو بتونی ببینی
دیدی وقتی عجله داری کلید قفل رو نمی تونی جا بزنی و در رو باز کنی ( هم کلیدهست و هم قفل اما عجله باعث میشه نتونی کلید رو جا بزنی یا درست بچرخونی )
اگه بنیه داری روزه بگیر ، در تمرین صبر و استقامت خیلی موثره - متاسفانه امروزه خیلی هابه بهانه های الکی از گرفتن روزه تفره میرن در صورتی که توانایی شو دارند فقطخودشون رو دارند گول می زنند .
در مجموع یاد خدا به انسان آرامش میده و کسب آرامش اولین قدم برای تصمیم گیریدرسته
دوم تفکر در مدیریت رفتار و فکر کردن در باره رفتاری که انجام میدیم و اینکهبازتاب رفتار مون چیه ، چه عواقبی داره و ...
سوم درد و دل کردن با کسی که بهش اعتماد کامل داریم مثلا دوست صمیمی که مطمئنهستیم رازمون رو فاش نمی کنه
در انتخاب دوست هم باید دقت کرد ، اما اگه مطمئن نیستید توصیه نمی کنم - از اون بهتر نوشتن درد ودل ها تو همین سایته ،
ریز مطالب رو بنویس اما یادت باشه موقع نوشتن باید طوری هوشمندانه بنویسی کهکسی نتونه شناسایی تون کنه
همین که سعی کنی این جا چه جوری بنویسی که قابل تشخیص واسه اطافیان تون نباشهمیتونه به تقویت تفکر و تمرکز تون کمک کنه
با نوشتن در اینجا یاد میگری چه جور بنویسی که هم خواننده مشکلتون رو کاملدرک کنه و هم از طرفی رد پایی از خودت به جا نذاری که اگر یکی از دوستات عضو تالارهو داره این مطلب رو میبینه متوجه شخص شما بشه
و یا اینکه نکته انحرافی رو کجا بذاری
از طرفی میفهمی باید به اصل مسئله و ریشه مسئله تون برسی ، یعنی به جای این کهروی شخصیتها کار کنی روی رفتار ها و گفتار ها تمرکز می کنی ، همین تمرکز روی رفتارو گفتار و نوشتن می تونه عامل مهمی در کنترل رفتار در جامعه و برخورد با اطرافیانتون باشه
از همین جا شروع کن - تمرین کن که چه چیزی باید بنویسی ، چی ننویسی ، چه حرفیرو باید کجا بزنی
از کسایی که مطالبت رو میخونند بخواه حتما نقد کنن من نمی تونم خیلی نقد کنمچون همه جور شرایطی رو میتونم تحمل کنم اما کسانی هستند که استادند تو نقد کردنماشاله کم هم نیستند دور وبر مون
همین که بتونی در فضای مجازی به نقدی که ازت میشه فکر کنی و بهترین جواب درسترو بدی ، خشمت رو کنترل کنی بسیار در کنترل خشم در فضای بیرون کمکت می کنه
بعد در گام بعد سعی کن از نزدیکان درجه یک مثل خواهر و مادرت بخوای نقد کنن وسعی کن وقتی ازت نقد میکنن و تو داری عصبانی میشی خودت رو کنترل کنی ، خیلی ور اینمسئله کنترل خشم تمرین کن
در این مدت که داری رو کنترل خشم کار میکنی سعی کن زیاد با شوهرت رو به رو نشیاصلا ازش بخواه یه مدت از هم دور باشید ،
اگه از هم دور نشید چون هنوز مدیریت رفتار و کنترل عصبانیت رو بدست نیاوردیدمیتونه در مواجهه با همسرتون عاملی باشه که با کوچک ترین حرکت ؛ رفتار و گفتاریشما مثل یک بشکه باروت منفجر بشید و زندگی تون رو به آتیش بکشید
این جوری برای هر دو شما بهتره ، تو این مدت به رفتارها وگفتار های هم فکر کنید و از اون هم بخواهید به خودش و شما فکر کنه
بهم فرصت بدین ، شما به زمان بیشتری برای درک متقابل نیاز دارید ، شاید اینمدت کوتاه دوری باعث بشه همدیگر رو بهتر بشناسید
مشکلات دور بودن از هم رو بهتر درک کنید و خوبی های همدیگر رو به یادتون بیاد .
از حرف های شما پیداست درس تون رو تمام کردین ، لیسانس گرفتین و بیکار نشستیدتوی خونه ، این بیکاری خودش عاملی شده که شما سر در گم و کلافه باشید
نمیگم برو سر کار ، شما که الان ازدواج کردید و تا چند ماه بعد باید بری سرخونه و زندگی کلی کار هست که باید یادبگیری
شما باید یک کدبانوی تمام عیار بشید ، از تمرین آشپزی شروع کن ( چون بیشترمردها عاشق خوردن هستند یعنی شکمشون که خوب سیر بشه چشمشون رو راحت تر رو مشکلاتمی بندند
هنر های دیگری که یک خانوم خونه باید بلد باشه ، چیزایی که تو زندگی کاراییداشته باشه و به دردت بخوره ، مثل آشنایی با گیاهان دارویی و خواص اون ها
میدونید گاهی وقتا لذت دانستن میتونه به آدم احساس آرامش بده ، میتونید مطالعهکنید ، نه اینترنتی (کتاب خیلی بهتره )
خودتون رو مشغول کنید نذارید وقت تون به بطالت بگذره ( گاهی وقتا مشکلات توسایت رو هم مرور کنید اون وقت میبینید شوهر شما در برابر خیلی ها مثل فرشته است ، باور کنید اگر امروز شما با این آقاخوشبخت نیستید ، مطمئن هم نباشید با شخص دیگری هم خوشبخت نخواهید شد )
با عرض پوزش از اطاله مطلب - با تقدیم احترام - بینا:72:
سلام.دوستان ممنون مرسی ..
دستتون درد نکنه..الان که دارم تو خودم با خودم کلنجار میرم .حس میکنم که خودم خیلی جاها اشتباه کردم که نامزدم داره ازم فاصله میگیره.که اولین و بزرگترین ایراد من کم صبر بودن منه
باید روش خیلی کار کنم..
واسم خیلی دعا کنین
سلام به همه دوستان تالار
اول تبریک میگم جشم تولد 7 سالگی همدردی
مدیر گرامی ، سرپرست محترم سایت همدردی از این که با ایجاد این سایت به همه مون کمک می کنید تا خودمون رو بهتر بشناسیم و راه درست زندگی کردن رو پیدا کنیم خیلی ممنون و متشکرم . :72:
سلام پروانه خانم گلم :
:104: آفرین ، آفرین ، آفرین :104:
این که برای شناخت خودتون اقدام کردید و میخواهید مدیریت رفتار تون رو به دست بگیرید بهترین و اولین قدمه .
امیدوارم موفق باشید ،
رو گزینه هایی که واستون نوشتم بیشتر تمرکز کنید ، اگر هم مشکلی داشتید با بچه های تالار درمیون بذارید ، ان شاء الله راه حل درستی نشون تون میدن ،
در ضمن من توی تمام نوشته هام سعی کردم از این دست راه حل ها به سایر دوستان هم بدم شاید خودندن اون مطالب برای شما و بقیه دوستان خالی از لطف نباشه ، شاید نکته ای گیرتون بیاد که به دردتون بخوره ؟ اگه سوالی داشتی در خدمتیم .
آنکس که نـــدانـــد ، و بــــــدانـــد که نـدانــد لنــــگان خــــرک خویش به مقصــــد برسـانــد
آنکس که نــــداند ، و نـــــدانـــد که نــدانــد در جــــهــــل مـــرکــــب ابـــــد الــــدهـــر بمـاند
:72: با آرزوی موفقیت - بینا :72:
اقای بینای عزیز واقعا ممنونم بابت حرفاتون.....خیلی زیاد آرومم میکنه..
برام دعا کنین.چون خیلی برام سخته.اخلاق و عادتی که داشتم رو بزارم کنار...از طرفی رفتارای نامزدم رو ببینم و سرد بودنش رو تحمل کنم و هصبر کنم..
فعلا که فقط تصمیمم اینه رو خودم کار کنم...از هفته بعدم که دانشگاه شروع شه...خودم رو با بچه ها سرگرم میکنم و یکم از حساسیت و پرخاشگری نسبت ب نامزدم فاصله میگیرم
سلام پروانه جان :
خواهش میکنم خواهر گلم واقعا از این که میبینم زندگیت دچار چالش شده رنج میبرم دوست دارم همه جوونا از زندگی لذت ببرند
من خودم هفته ای یکبار میرم مشاوره حضوری با یک روانشناس بالینی
خیلی حال خوشی به انسان دست میده چون احساس میکنم از زندگیم لذت میبرم ، شما هم اگه تونستی برو
زندگی ما سراسر از راز و رمز های ناشناخته است ، باور کن ما خیلی وقتاها خودمون رو هم کامل نشناختیم
واسه همینه وقتی از یه جایی ناراحتیم ( یا راحت نیستیم ) میاییم دق و دلی مون رو با یه روش دیگه سر یه نفر دیگه خالی میکنیم
همین مسائلی که ما از خواسته های حقیقی خودمون خبر نداریم باعث میشه از زندگی لذت نبریم .
به هر حال اگه کمکی از دستم بر بیاد دریغ نخواهم کرد .
از خدا میخوام آرامش رو قرین زندگی تون کنه ان شاء الله :323:
پروانه عزیز همه ما در زندگی هامون دچار فراز و نشیب های فراوانی هستیم ، فکر نکن اگه من امروز اینجا نشستم برات به این خوبی مینویسم تو زندگیم هیچ مشکلی نداشتم
نه ، من هم یه وقتایی دچار یه سری مشکلاتی عصبی بودم ، بالاخره من هم آدمم ، اما همیشه سعی کردم خودم رو کنترل کنم ، باور کن یه روز تا حدی حمله عصبی که بهم دست داد شدید بود که میخواستم شارگ مو بزنم
اما با یاد خدا بر روح و رفتار خودم کنترل کردم ، یا یه روز موقع بحث با همسرم تا حدی ناراحت شدم که واقعا قیدش رو زدم اما ...
...
...
اما ...
اما اصلا در حین بحث بد و بیراه نگفتم ، بی احترامی نکردم ، دقیقا در حین بحث احساس میکردم داره فشارم میره بالا
عصبانیت رو در وجودم احساس میکردم ...
...
به خودم مهیب میزدم : که مبادا از کوره در بری و حرفی بزنی که یک عمر پشیمون بشی ،
خودت رو کنترل کن
خودت رو کنترل کن ، یه کم بهش حق بده ، اون طفلی هم تو زندگی یه کمبودایی داشته که تو نتونستی برطرف کنی
خلاصه در تمام طول بحث که احساس میکردم دارم از دستش عصبانی میشم بیشتر بجای اینکه دنبال حرف و دلیل باشم دنبال دعوت کردن همسرم به آرامش بودم
وقتایی که میدیدم نمی تونم آراموش کنم دنبال راهی بودم که بتونم عصبانیت خودم رو کنترل کنم .
اینا رو نوشتم تا بدونی همه ما آدمیم ( مخلوطی از خشم و غضب ، غم و شادی ، صبر و تحمل ، کبر و خود بینی ، آرامش و گذشت ، عشق ، دوست داشتن ، تنفر ، ترس ، شجاعت ، فداکاری و ..... تا دلت بخواد صفت که به آدمیزاد میچسبه
اما ... اون چیزی که مهمه کنترل ( یا همون مدیریت رفتار و گفتار در موقع خشم و عصبانیته ) مادر زادی نیست اکتسابیه باید یادبگیریم
پس به راه هایی که شما رو به رسیدن به این مدیریت رفتار ،حرکات و گفتار نزدیک می کنه بیشتر فکر کن ، تمرکز کن ، ان شاء الله بهش میرسی .
:72:با تشکر و تقدیم احترام - بینا :72: