با دخالت خانواده همسرم چه برخوردی داشته باشم (ک سوال ساده / جواب فوری)

سلام خدمت همه دوستان
دوستان عزیز من 20سالمه که با یک دختر 15 سالع ازدواج کردم
الان پس از گذشت 7-8 ماه از انتخابم راضی هستم اما سر یک موضوعی نمیتونم کنار بیام.

★خانواده همسرم منو حساب بچه میکنن و مثلا میگن آخرشب ها تو اتاق نرید.
یا میگن در اتاق رو قفل نکنید.
یا میریم جایی ؛ زنگ پشت زنگ که برگردین
از اونجایی که همسرم زبون دراز نیست؛ خواهرش با مادرش خیلی بهش میگن.

★خواهر همسرم زیر سر مادرش میشینه مو تو گوشش میخونه که ممکنه اینا کار دست خودشون بدن.

★مشکل دوتاستت. یکی رفتارهای این خواهرش
دوم منو حساب بچه کردت .
الان من چیکار کنم؟ به خدا خسته شدم.بعضی اوقات فکر طلاق به ذهنم میرسه

سلام
باید بگم که این رفتارشون غیرطبیعی نیست پس خودتونو ناراحت نکنید،چون دخترشون کم سن هست این استرس رو دارن واین بی احترامی به شما نیست
شما سعی کنید خودتون اعتماد اونا رو به دست بیارید
سعی کنید یه ماه طبق خواسته ی اونا رفتار کنید و کم کم خلوت های تنهایی تونو زیاد کنید
اینو جدا میگم:سعی کنید خودتونو تو دل مادرزنتون جا کنید.با چشم گفتن ها،اجازه گرفتن ها،مشورت کردن ها،خلاصه طوری رفتار کنید که مثل مادر و فرزند شید
اون موقع سختگیری های زیاد کم میشه...

با سلام و احترام
این یکی از نشانه های پختگی شماست که برای مشکلتون به مشاوره رو آورده اید.

دقت کنید در نگاه اول سن ما را از روی قیافه و شناسنامه تخمین می زنند.
اما به مرور افرادی که با ما ارتباط دارند پختگی ما را و بلوغ ما را از سخنان ، رفتار و واکنش های ما متوجه می شوند.

شما برای اینکه بزرگ بودن، بالغ بودن و رشد خود را به خانواده همسرت دیکته کنید باید بدانید که رفتار بالغانه و بزرگسالانه چه خصوصیاتی دارد.
در ذیل بعضی از خصوصیات بالغانه را ذکر می کنم. که هر کس اینها را داشت نشان از بزرگی و پختگی او دارد و دیگران نسبت به او مجبور به تمکین و احترام هستند.
1 - تحمل نظرات مخالف، و سعه صدر داشتن.
2 - صبور بودن و از روی عجله کار نکردن
3 - کنترل احساس، خویشتنداری
4 - انجام رفتار منطقی و دیدن همه ابعاد مسئله
5 - کنترل خشم
6 - راز داری و عدم مطرح کردن مسائل درونی خانواده برای دیگران. (یعنی این مشکلی که داریدبا خانواده همسر، باید فقط بین خودتون باشد و نباید خانواده شما و دیگران در جریان قرار بگیرند.)
7 - استفاده از راهنمایی و مشاوره ها صاحبان تجربه و مورد اعتماد
8- یادگیری مهارتهای زندگی و ارتباطی و به کار بستن آنها.
9 - و .....


با توضیحات بالا متوجه می شوید با درگیر شدن، بحث کردن، پشت هم حرف زدن، خشمگین شدن، حرف طلاق زدن به هنگام مواجه با مشکلات ، نا امید شدن، عجول بودن و اینها را نباید انجام دهید چون در آن صورت حق را به خانواده همسرت می دهید.


شما باید با خویشتنداری و با محبت و آرامش و زبان خوش با خانواده همسرت صحبت کنید.
مثلا پدر و مادر همسرت را به صورت خصوصی ببینی و به آنها بگویید. که نگرانی های آنها را درک می کنید.
و متوجه می شوید از چه چیز می ترسند.
به آنها باید بگویید از طرف دیگر این گونه نظرات شما هم به صمیمت شما آسیب می زند.
از آنها بخواهید که به اتفاق هم به مشاور خانواده مراجعه کنید. بگویید هر چه مشاور بگوید من عمل می کنم. و نگرانی شما را رفع می کند.

خواهش می کنم مقالات انجمن مشاوره خانواده و مهارتهای ارتباطی را دقیق بخوانید و عمل کنید.

بالغانه رفتار کنید و با دیدن مشکلاتی که پیش رو دارید نگران نشوید و فکر عقب گرد نکنید. یک فرد بالغ برای هر مشکل بهترین راه را انتخاب می کند نه فرار!

اول از همه از پاسخ هاتون کاملا متشکرم
ببینید دوستان
مادر زنم خیلی خوش اخلاقه به من چیزی نمیگه
اون چیزی که منو آزار میده؛ دو بهم زنی خواهرش هست که فتنه به پا میکنه.
همیشه سعی میکنه نکات ضعف مارو جلو همه بگه.
مثلا تو جمع 10 نفری که شامل عمه .خاله.مادر . خواهر.شوهرش
هست؛ میگه اینا اون روز رفتن بیمارستان؛ کار دست خودشون نداده باشن؟؟!!

خیلی داره این مورد منو آزار میده.
نمیدونم با خواهرش چکار کنم.
خواهرش عقده ای و حسود هستمثلا یکی از حرف هاش.
چون عمه بابا فوت کرده نباید برا خانومت طلا بخریم.
این اخر حسادتشون رو نشون میدخمه.
♥از اونجایی که منم فردی کم زو هستم نمیدکنم چکار کنم.
ممنون

با سلام
در برابر رفتارهای نامطلوب و اشتباهش ، شما بی تفاوتی پیشه کنید. نه اینکه قهر کنید. بلکه بحث را عوض کنید.
با همسرتان مهربان باشید.
در مورد خواهرزنتان نزد هیچکس مخصوصا خانمتان بدگویی نکنید.
این منجر می شود که به مرور شخصیت شما نزد دیگران و همسرتان بالا برود و به شما تکیه کنند.
انسانها به کسی تکیه می کنند که قوی باشد.
قوی بودن را از نلرزیدن پیش بادها می شود فهمید.

اگر ارتباط با همسرت سکه و قوی باشد. حرفهای خواهر زن تاثیری بر او یا دیگران نمی گذارد.

شما نباید زیاد روی کارهای اشتباه خواهرزنتان تمرکز کنید.
اتفاقا اگر به احترام بگذارید. کم کم دست از این روشها خواهد کشید.
لطفا مقالات ارتباطی ما را مطالعه فرمایید تا بتوانید تعامل تاثیر گذاری در مورد خواهر زن خود داشته باشید.
لینک ذیل می تواند کمک کننده باشد اگرچه در مورد رابطه زن و مرد بیشتر مثال زده است. اما اینگونه ارتباط با هرکس موثر خواهد بود
مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط zirmizi

★ میگن آخرشب ها تو اتاق نرید.
یا میگن در اتاق رو قفل نکنید.
یا میریم جایی ؛ زنگ پشت زنگ که برگردین
★خواهر همسرم زیر سر مادرش میشینه مو تو گوشش میخونه که ممکنه اینا کار دست خودشون بدن.

---

یعنی چی؟
در را قفل نکنید !!!!!!!!!!!!
برگردید خونه !!!!!!!
مگه تو خونه مادر همسرتون زندگی میکنید ؟

به هر حال اگه این حرفا را میزنند شما محلشون ندهید و هر کار دوست دارید انجام دهید به نظرم خیلی دارن زیاده روی می کنند
مثلا وقتی بهتون میگن در راقفل نکنید یه لبخند به مادر خانم بزنید و در راقفل نکنید و چند دقیقه بعددر را یواشکی قفل کنید
یا وقتی میروید بیرون به تلفن هاشون جواب ندهید بگید ببخشید گوشی ام تو ماشین یا تو خونه جا مانده بود یا سر و صدا بود نشنیدم
یا قشنگ همه را جواب بدهید و اتفاقا خوب تحویل بگیرید و مودبانه بر خورد کیند و بعد از اینکه 2-3 تماس گرفتن بگید مامان کارمون تموم نشده تموم شد بر میگردیم شما قبض تون زیاد میشه این همه تماس بگیرید

اینکه بهتون گفته عمه فوت شده طلا نگیر ذات خودش را بیرون ریخته و شخصیت خودش به همه نشون داده اصلا از این حرفش ناراحت نشو و خوشحال باش که اینطور خودش را لو داده

خب به هر حال اجازه یه سری از دخالتها را هم به مادر همسرتون بدهید
سن خانم خیلی کم هس 15 سال (15 سال اجازه عقد میدن )؟ شاید خانم تو اشپزی و خونه داری لباس خریدن و خلاصه همه کارهای معمولی یه نقصهایی داشته باشه که به دلیل خامی و بی تحربه بودن هست (من در سن پایین ازدواج نکردم ولی با این حال از زندگی و اداره کردن یه خونه هیچی بلد نبودم ) حالا مادرش یه وقت هایی سعی میکنه کم حال دخترش باشه و یه سری نکات را بهش یاد اوری کنه این دلخوری نداره
و اتفاقا به نظرم یه چیز عادی هست منم می خوام لباس بگیرم ارایشگاه برم مسافرت برم خرید کنم خیلی از مامانم نظر خواهی میکنم به هر حال منو بزرگ کرده و بهش وابسته ام و سلیقه اش را قبول دارم

متون دوستان کمک های زیادی داره به من میکنه.
اما جواب ها یکم متفاوت بود.
یکی گفت بی محلی کنم
یکی هم گفت بگم چشم
یکی هم ...
یه جمع بندی کلی بکنید که جواب نهایی رو بگیرم.
مرسی و متشکر

با سلام
اینجا یک محل عمومی هست که اعضاء نظرات خودشون را ارسال می کنند.
شما باید پاسخهایی که همگرا و شبیه مدیران تالار همدردی هست را محور قرار دهید.
با تشکر

مدیر داره بهت میگه حرف منو گوش کن.
گوش کن دیگه :biggrin:

ممنون عزیزان
من قبل از خوندن چند پست اخری یک اقدامی کرده بودم.
برای خواهر نامزدم ؛ اس دادم و کلی بهش بدگویی کردم البته با لحن خوش
ایشون هیچ جوابی بهم ندادن
مادرش هم خیلی ناراحت شده بوده که خواهر نامزدم رو دعوا کرده بوده.
الانم دو سه روزی میشه خونشون نرفتم
میدونم مادرشون برام زنگ میزنه که بیا ولط من بازم نمیخوام چند روزی برم
چون واقعا از کاراشوت اعصابم خرد هست

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
در برابر رفتارهای نامطلوب و اشتباهش ، شما بی تفاوتی پیشه کنید. نه اینکه قهر کنید. بلکه بحث را عوض کنید. SIZE=2]مهارت گوش دادن و مهارتهای ارتباطی(به همراه لینک مقالات برگزیده)[/h][/SIZE]

---

سلام
ببخشید اینو یادم رفت بگم.
لازم به یادآوری است که که ن خواهر نامزدم و نه مادرزنم روبروی من چیزی نمیگن
و همه ی حرف ها رو به نامزدم میزنن که میاد برام تعریف میکنه