سلام به همگی.
راستش من یه مشکلی دارم که نمیدونم باید چیکار کنم. گفتم اینجا بنویسم شاید کسی بتونه کمک کنه البته اگه کسی بخونه.
تقریبا یک سال پیش مهمترین تصمیم زندگیمو گرفتم که مهاجرت به لندن بود. البته خب خرجش خیلییییییییی زیاده ولی من تو این یه سال سعی کردم راهای ممکنو پیدا کنم ولی هرکدومو به خونوادم میگم بهونه میارن.
این موضوع به جایی رسید که یه ماه پیش دیگه کاملا ناامید شدم. یه هفته کامل تو اتاقم بودم همش گریه میکردم. مامانم خیلی نگران شده بود و اونجا واقعا بهم گفت هرکاری بتونه میکنه ولی فقط واسه همون یه هفته بود.
باز الان هرچی بهش میگم بهونه میاره یا حتی باهم دعوا میکنیم. نمیدونم چرا درک نمیکنند که تمام زندگیم به این بستگی داره. یعنی اگه اونجا نشه اینجام نمیموم به عبارتی مقصدم میشه اون دنیا.:grief::grief:
لطفا کمک کنین.
خودمم خسته و گیج شدم. نمیدونم دیگه چیکار کنم. نمیخوام کاری دست خودم بدم چون ارزوهام خیلی قشنگن ولی بدون ارزوهام همون بهتر که نباشم :47: