خیلی وقتمو تلف میکنم...میخوام ازاین به بعد استفاده کنم

سلام
عزیزانی که پست قبلیمو خوندن درجریان بعضی مشکلات هستند
مشکلات خانوادگی روکه اقعامنوبهم میریزه کناربذاریم
یه کم بهتر شدم
چندروزه بادرسام کناراومدم الان مشکل کمتری باهاشون دارم
یه کم اعتماد بنفس (هرچند سطحی) دارم
اما بازم خیلی وقتمو تلف میکنم
خیلی قبل شروع یه کار (که دلهره آوره) تعلل میکنم
خب استرس الان جزیی ازوجودمنه....اگه بخوام ازاین راه میانبرحلش کنم بنظرخودم باید کارهایی که دوست دارمو بیشتر انجام بدمو ازچیزایی که بدممیاد یکم دوری کنم و اهمیت ندم فعلا
ولی بازم تعلل
صبح میخوام انجام بدم یه کاردیگه پیدامیکنم...ظهرهمینطور...شب همینطورتا وقت خواب
یعنی امروز یه درسو میخونم....تایکی دوروزدیگه هیچی نمیخونم...بعددوسه روز دوباره (بالاخـــــــــــــــــــ� �ــــــــــــــــــــــــ� �ه) درس میخونم
من که الان باید برای کنکوردرس بخونم اینه وضعیت مطالعم
من که الان بایدسرشار از انرژی و شادابی و شادی و سرحالی(جوانی) باشم اینقدربی حالم
افسردگیمو میخوام ازبین ببرم...هرچندکه خفیف باشه ولی خستگی درادم ایجادمیکنه که عملافعالیت های ادم مختل میشه
میشه کمک کنید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ARAM-ESH

سلام
عزیزانی که پست قبلیمو خوندن درجریان بعضی مشکلات هستند
مشکلات خانوادگی روکه اقعامنوبهم میریزه کناربذاریم
یه کم بهتر شدم
چندروزه بادرسام کناراومدم الان مشکل کمتری باهاشون دارم
یه کم اعتماد بنفس (هرچند سطحی) دارم
اما بازم خیلی وقتمو تلف میکنم
خیلی قبل شروع یه کار (که دلهره آوره) تعلل میکنم
خب استرس الان جزیی ازوجودمنه....اگه بخوام ازاین راه میانبرحلش کنم بنظرخودم باید کارهایی که دوست دارمو بیشتر انجام بدمو ازچیزایی که بدممیاد یکم دوری کنم و اهمیت ندم فعلا
ولی بازم تعلل
صبح میخوام انجام بدم یه کاردیگه پیدامیکنم...ظهرهمینطور...شب همینطورتا وقت خواب
یعنی امروز یه درسو میخونم....تایکی دوروزدیگه هیچی نمیخونم...بعددوسه روز دوباره (بالاخـــــــــــــــــــ� �ــــــــــــــــــــــــ� �ه) درس میخونم
من که الان باید برای کنکوردرس بخونم اینه وضعیت مطالعم
من که الان بایدسرشار از انرژی و شادابی و شادی و سرحالی(جوانی) باشم اینقدربی حالم
افسردگیمو میخوام ازبین ببرم...هرچندکه خفیف باشه ولی خستگی درادم ایجادمیکنه که عملافعالیت های ادم مختل میشه
میشه کمک کنید؟

---

منم همین طور
الان چند روز هس میام این سایت
یکم مشکلات مردم رو بخونم
آروم شم
ولی درس ریخته رو سرم

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ARAM-ESH

سلام
عزیزانی که پست قبلیمو خوندن درجریان بعضی مشکلات هستند
مشکلات خانوادگی روکه اقعامنوبهم میریزه کناربذاریم
یه کم بهتر شدم
چندروزه بادرسام کناراومدم الان مشکل کمتری باهاشون دارم
یه کم اعتماد بنفس (هرچند سطحی) دارم
اما بازم خیلی وقتمو تلف میکنم
خیلی قبل شروع یه کار (که دلهره آوره) تعلل میکنم
خب استرس الان جزیی ازوجودمنه....اگه بخوام ازاین راه میانبرحلش کنم بنظرخودم باید کارهایی که دوست دارمو بیشتر انجام بدمو ازچیزایی که بدممیاد یکم دوری کنم و اهمیت ندم فعلا
ولی بازم تعلل
صبح میخوام انجام بدم یه کاردیگه پیدامیکنم...ظهرهمینطور...شب همینطورتا وقت خواب
یعنی امروز یه درسو میخونم....تایکی دوروزدیگه هیچی نمیخونم...بعددوسه روز دوباره (بالاخـــــــــــــــــــ� �ــــــــــــــــــــــــ� �ه) درس میخونم
من که الان باید برای کنکوردرس بخونم اینه وضعیت مطالعم
من که الان بایدسرشار از انرژی و شادابی و شادی و سرحالی(جوانی) باشم اینقدربی حالم
افسردگیمو میخوام ازبین ببرم...هرچندکه خفیف باشه ولی خستگی درادم ایجادمیکنه که عملافعالیت های ادم مختل میشه
میشه کمک کنید؟

---

منم همین طور
الان چند روز هس میام این سایت
یکم مشکلات مردم رو بخونم
آروم شم
ولی درس ریخته رو سرم

همون لحظه که حس درس میاد سراغت برو کتابو وردار و بشین بخون ، اصلااااا معطل نکن، درس خوندن ذاتش اینحوریه ،آدم هی میندازه عقب ، کتابخونه ام بری خیلی خوبه ،، چون اونجا همه مشغوله درس هستن توئم مجبوری بخونی و سرت به درس گرم میشه، اهل برنامه ریزی و عمل کردن بهش هستی؟ اگه هستی بسم الله یه برنامه ی خوب با یه مشاوره تحصیلی خوب میتونه خیلی کمکت کنه چون کنکور واقعا نقش مهمی تو زندگیت بازی میکنه .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط nafiseh joon

منم همین طور
الان چند روز هس میام این سایت
یکم مشکلات مردم رو بخونم
آروم شم
ولی درس ریخته رو سرم

- - - Updated - - -



منم همین طور
الان چند روز هس میام این سایت
یکم مشکلات مردم رو بخونم
آروم شم
ولی درس ریخته رو سرم

---

ممنون ازهمدردیت
ولی مشکلات اینجا تمومی نداره...سعی کن به پیگیری تاپیک ها عادت نکنی گلم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط سپیده ی تاریک

همون لحظه که حس درس میاد سراغت برو کتابو وردار و بشین بخون ، اصلااااا معطل نکن، درس خوندن ذاتش اینحوریه ،آدم هی میندازه عقب ، کتابخونه ام بری خیلی خوبه ،، چون اونجا همه مشغوله درس هستن توئم مجبوری بخونی و سرت به درس گرم میشه، اهل برنامه ریزی و عمل کردن بهش هستی؟ اگه هستی بسم الله یه برنامه ی خوب با یه مشاوره تحصیلی خوب میتونه خیلی کمکت کنه چون کنکور واقعا نقش مهمی تو زندگیت بازی میکنه .

---

چکارکنم این حس بمونه؟
من یه کم درگیرم بخاطراینکه نسبت به آینده بدبینم
حس میکنم هرچقدرم درس بخونم بازبه هیچ جانمیرسم
چون توعملکرد مشکل دارم
خیلی اعتماد به نفسم کمه
نمیدونم نمیدونم واقعا
خسته شدم
دوست دارم معلم شم ولی شرایط ورود به تربیت معلم ندارم
مثلا قدم 150درحالی که توشرایطش نمیدونم حقیقت داره یانه ولی نوشته باید 160باشی حداقل
دوس دارم معلم شم قشنگ درس بدممممممممممممممممممممممم


کنکور یه واسطه است ...ممکن من بهترین مهندسی قبول شم فوق لیسانسم بگیرم دراخر.....
همه چیز دست خداست ولی من نمیدونم چرا انقدر به رحمت خداناامیدم..صبروتوکل ندارم
چراخداتوقرآن گفته شوهرا زناشونو باچوب بزنن؟خیانت کارهارو سنگ سارکنن؟


نه ازکتاب خونه بدم میاد..خاطرات بدی دارم ازکتاب خونه رفتن


اهل برنامه ریزی؟حسرت به دلم مونده یه بار طبق برنامه پیش برم هرچی خلوتم میذارم اخرسر همون نمیشه
اصلا خستم...تاظهرمیخوابم....بعداز� �هرم خستم...شبم ناراحتم...تا4و5تازه خوابم میبره
چرا باید صبح زودبیدارشم اصلا:54::54::54::54:

نقل قول:

---

من بهترین مهندسی قبول شم فوق لیسانسم بگیرم دراخر.....

---

در آخر چی؟.... شوهر نکنی یا کار نداشته باشی؟:58: یه عده کارشون سمپاشیه . چیزی که زیاده شوهر کورو کچل.

هر موقع خواستی بگو معرفیت کنم.:58: ولی اگه تو جایی کار سراغ داری منو یادت نره!!!:18:

نقل قول:

---

برنامه ریزی؟حسرت به دلم مونده یه بار طبق برنامه پیش برم هرچی خلوتم میذارم اخرسر همون نمیشه

---

سوسول بازی در نیار واسه من. مثل خودمی دیگه. بدون برنامه گی از ویژگی های شخصیتیمونه!!! نمیشه یه ساله عوضش کرد!!!. نمیشه دیگه :54: من که بیخیال نظم شدم.

پس بدون برنامه و در واقع عشقی درس بخون.

نقل قول:

---

اصلا خستم...تاظهرمیخوابم....بعداز� �� �هرم خستم...شبم ناراحتم...تا4و5تازه خوابم میبره

---

منم اینجوریم:302:

من یه راه کار خوب بلدم ولی میترسم تو مثل من نباشی مثلا همین که میگم بدون برنامه و عشقی درس بخون شاید فقط رو من اثر داشته باشه!!! ولی امتحانش ضرر نداره.

بقیه رو نمیگم چون ممکنه به سلامتیت آسیب بزنه من که برام مهم نیست من خودم میخوام استفاده کنم نمیدونم تو چقد برات مهمه ولی من واسه دانشگاه خوب حاضرم هر غلطی بکنم.

راستی یه حرف درست و منطقی این که واسه خودت یه هدف انتخاب کنی. هدفتم بزرگ باشه.

اینجا یه بخشه مشاور تحصیلی هم داره. سوالای این جوریتو اونجا بپرس شاید یکی که کارشناس بود سر بزنه!!! من روشای خودمو دارم تو هم واس خودت روش پیدا کن.

نه من منظورم کارخوب بود
آخه عشقی که نمیشه الان یه چیزو بخونم و چندروزبعد یه چیز دیگه، اینجوری نوبت تست هردرس میفته یه ماه بعد، اینجوری باید 5سال وقت بهم بدن:311:
نه شما بگو اگه به ضرربود انجام نمیدم فوقش
من برنامه میریزم خودبه خود عشقی میشه:47:
دقیقا...ماباید هدف بزرگ انتخاب کنیم تا به یه چی برسیم
چشم سرمیزنم

نقل قول:

---

بقیه رو نمیگم چون ممکنه به سلامتیت آسیب بزنه من که برام مهم نیست من خودم میخوام استفاده کنم نمیدونم تو چقد برات مهمه ولی من واسه دانشگاه خوب حاضرم هر غلطی بکنم.

---

ببخشید شوخی کردمو یادم رفت بنویسم!!!!:311:

بقیه ی متنی که برات نوشته بودمم یادم رفتش کپی کنم .:162: آخه طولانی بود تو word نوشتم کپی کنم اینجا فک کنم یادم رفته الانم فایلش نیس یعنی نمیدونم کجاس فک کنم کلا حذفش کردم!!!

نقل قول:

---

آخه عشقی که نمیشه الان یه چیزو بخونم و چندروزبعد یه چیز دیگه، اینجوری نوبت تست هردرس میفته یه ماه بعد، اینجوری باید 5سال وقت بهم بدن:311:

---

ای ول بابا تو دیگه خیلی عشقی ای !!! :58: من منظورم این جوری نیست. من میگم یه برنامه کلی داشته باش مثلا برا فردا دو تا درس عمومی و سه تا تخصصی بذار کنار. فقط اسمشونو

مشخص کن. من منظورم از عشقی این بود که نگی مثلا ساعت 8-10 ریاضی. 10-12 شیمی و...

منظورم اینه که هر کدوم رو که دوست داشتی بخون بعد برو درس بعدی. ولی باید همه رو بخونی:18:

من معدلم بالا بود قلم چی بورسیه شده بودم آخه پولشو نداشتم بورسیه گرفتم. برنامه ی کلی من با اون هماهنگ بود اگه هم نمیری برنامه شو بگیری بد نیست.

من الان خودم دارم یه ساعت درس میخونم یه ساعت فیلم میبینم یا اینترنت!!! به این میگن عشقی امروز 6 ساعت درس خوندم تا الان. از ساعت 4 بیدارم. خیلی مفید بود. صبحونه و ناهارم

درست کردم. فیلمم دیدم درسمم خوندم. شربت آلبالو هم درست کردم. تستای امروزمم زدم.

بیا با هم درس بخونیم. منم کنکور ارشد دارم. بهمن ماه. من قراره گذاشتم تا آخر آبان تموم کنم:82:. تو برنامه ات چیه؟:18:

تو چی ضعیفی؟ معدلت چند بود؟ الان چند ساعت درس میخونی؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط hajlo

ببخشید شوخی کردمو یادم رفت بنویسم!!!!:311:

بقیه ی متنی که برات نوشته بودمم یادم رفتش کپی کنم .:162: آخه طولانی بود تو word نوشتم کپی کنم اینجا فک کنم یادم رفته الانم فایلش نیس یعنی نمیدونم کجاس فک کنم کلا حذفش کردم!!!

خواهش میکنم میدونم شوخی کردی
فدای سرت

ای ول بابا تو دیگه خیلی عشقی ای !!! :58: من منظورم این جوری نیست. من میگم یه برنامه کلی داشته باش مثلا برا فردا دو تا درس عمومی و سه تا تخصصی بذار کنار. فقط اسمشونو

مشخص کن. من منظورم از عشقی این بود که نگی مثلا ساعت 8-10 ریاضی. 10-12 شیمی و...

منظورم اینه که هر کدوم رو که دوست داشتی بخون بعد برو درس بعدی. ولی باید همه رو بخونی:18:

من معدلم بالا بود قلم چی بورسیه شده بودم آخه پولشو نداشتم بورسیه گرفتم. برنامه ی کلی من با اون هماهنگ بود اگه هم نمیری برنامه شو بگیری بد نیست.

من الان خودم دارم یه ساعت درس میخونم یه ساعت فیلم میبینم یا اینترنت!!! به این میگن عشقی امروز 6 ساعت درس خوندم تا الان. از ساعت 4 بیدارم. خیلی مفید بود. صبحونه و ناهارم

درست کردم. فیلمم دیدم درسمم خوندم. شربت آلبالو هم درست کردم. تستای امروزمم زدم.

بیا با هم درس بخونیم. منم کنکور ارشد دارم. بهمن ماه. من قراره گذاشتم تا آخر آبان تموم کنم:82:. تو برنامه ات چیه؟:18:

تو چی ضعیفی؟ معدلت چند بود؟ الان چند ساعت درس میخونی؟

---

به رشته ات علاقه داری؟من ندارم
هدف و انگیزه ام ندارم چون امیدندارم
درسم متوسط...من خیلی میخوابم خیلی ...افسردگی دارم...خستم....همیشه احساس میکنم وقت کم میارم مدام مشغول دست دست کردن تو کارهام هستم
ای بابا...برنامه دارم ولی کیه که بابرنامه بخونه...
من الان نمیدونم چجوری دوم سومو تااخرتابستون بخونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایشاله موفق باشی...

نوشته هام پرید فقط این موند! از وبلاگ روانشناسی روزمره

انتخاب افسردگي

گاهي به خواسته هاي خود مي چسبيم خواسته هايي كه به هرشكل تحقق پيدا نمي كند و وقتي كه حاضر به تلاش بيشتر يا تغييراتي ديگر در درون يا بيرون خود نيستيم زيرا پيامد هاي آن را سخت تر مي بينيم افسردگي را انتخاب مي كنيم ... اگر چه به نظر مي رسد كه افسردگي انتخاب نباشد اما انتخاب است زيرا ما را از انتخاب هاي بعدي معاف مي كند انتخاب هايي مانندبروز خشم و عصبانيت-مانند گفتن اين به ديگران كه كمكم كن- ويا رفتار مسولانه ديگر .. افسردگي بخاطر درد و رنجي كه دارد به رفتار ما مشروعيت مي بخشد و هيچكس هم تصور نخواهد كرد اين يك انتخاب است... بدين وسيله مي توانيم تا اندازه اي اوضاعي كه بروفق مرادمان نيست و گاهي افراد ديگر را تحت كنترل بگيريم... چرا افسردگي لذتبخش هم مي تواند باشد در حاليكه در د آلود است؟ زيرا مارا از مسوليت معاف ميكند و نيز احساس كنترل داشتن بر اوضاع را به ما مي دهد
آيا حاضرم بجاي انتخاب افسردگي انتخابي مسولانه تر بكنم كه اوضاعم را بهبود ببخشد.. ووقتي را كه مي تواند مفيد باشد از دست ندهم؟