باجناق آینده و وضع مالی بهتر او

با عرض سلام و ادب
بیست و چهار سالمه و به دختری علاقه مند هستم که پنج سال از خودم کوچیکتره ، از نظر اخلاقی و رفتاری و شباهت خانواده ها ، خیلی شبیه هم هستیم . و بسیاری مسائل که باید قبل از خواستگاری اول بهش فکر کرد که اصلا کفویت داریم یا نه ، بله داریم .
فقط یه مسئله ای هست که خانواده من باهاش مخالفه ، اونم اینکه با اینکه هر دو خانواده از نظر مالی در وضع مشابهی قرار داریم ، ولی داماد اون خانواده که شاید بشه باجناق من ، از نظر شغلی و وضع مالی و مسکن در وضعیت بهتری نسبت به من قرار داره که این باعث شده خانواده من بگه در آینده پیشش کم میارم و خوب نیست. و حتی میگن چون ممکنه جواب رد بدن و بعدا چشممون تو چشمشونه بهتره نریم.
حالا نمی دونم چیکار کنم ، به نظر شما این مورد برای اون دختر مهمه ؟؟ اصلا برم خواستگاریش یا نه ؟؟

سلام
به نظر من این حرفا درست نیست ادم نباید خودشو ببازه مگه همه چی وضع مالی و مسکن ؟؟؟
شاید اخلاق شما هزار برابر از اخلاق اون اقا بیشتر به دلشون نشست .... بعدشم همه چیز به خود دختر بستگی داره که فردا چشم و هم چشم بازی در نیاره ....

اگر برای اون دختر پول و وضعیت مالی مهم باشه خب قطعا قبول نمیکنه . بهتره قبل از خواستگاری خودتون یا خانوادتون وضعیت مالی شما رو کامل برای ایشون شرح بدن و بپرسن که تا چه اندازه پول و موقعیت مالی واسشون مهمه . اما در کل پولدار بودن با جناق دلیلی خواستگاری نکردن نیست.

سلام
من دخترم وشوهر خواهرم وضع مالی عالی داره خانواده وبرادرم هم همینطورن.
اما واسه خودم مادیات در درجه چندم اولویتهام قرار داره.
البته اینم باید در نظر بگیرید که اون دختر اگر مثل من باشه از لحاظ مادی سختی ندیده اما میتونه به صداقت وتلاش شما دل ببنده پس اول از همه صداقت داشته باشید تابتونه خوب تصمیم بگیره.
اگر شما مرد تلاشگری باشید اصلا نباید از اینکه وضع مالی ایشون بهتر از شماست ناراحت باشید.
از خیلی از دخترا که ازدواج کردن وهمشون از وضع مالی بد همسرانشون رنج میبردن علت اصلی اختلافشونو پرسیدم.بیشترشون از کمبود اعتماد به نفس اونها رنج میبردن ومیگفتن صادق نیست ونمیخواد تلاششو بیشتر کنه.

مهم اینه که اهل کار باشید و رفاه خانواده تون براتون مهم باشه ( همسر و فرزند اینده )
وگرنه خیلی ها از روز اول چیزی نداشتن و با تلاش و صداقتی که داشتن زندگی موفقی ایجاد کردن
باجناق آیندتون از اول پولدار بوده یا چندین ساله ازدواج کرده الان پولدار شده ؟
نظر دختر و پدر و مادرش مهمه شناختی دارید ازشون دراین رابطه ؟

به نظر من ارزش خواستگاری کردن رو داره . شاید طرز فکر اون دختر و خوانوادش با چیزی که شما الان فکر میکنید فرق داشته باشه . شایدم جواب رد بشنوید بازم به نظرم اهمیتی نداره و چیزی ازتون کم نمیکنه

سلام شما اول با خود دختر صحبت کن درباره وضعیتت ....
البته ازش نپرس که تو پول برات مهمه؟معلومه دیگه اونم اگه بخوادت میگه نه .... فردا میری تو زندگی میبینی اصلا اونطور نبود ....
بگو فرضا خواهرت 5تا النگو داره تو نداری اون موقع چی میشه؟یامثلا اونا سانتافه دارن ما پرشیا داریم.... اونا ماهی یه بار میرن مسافرت ما 3 ماه یه بار میتونیم مسافرت ..... اینطوری ازش بپرس اگه به نتیجه مطلوب از سمت خودش رسیدی توکل کن به خدا و برو جلو اگه نظرتو تو تاپیکم بدی ممنون میشم ...
http://www.hamdardi.net/thread-34726.html

ممنون از توجهتون و پاسخ هایی که دادین ...
راستش این دخترخانم از فامیلای خیلی نزدیک دامادمونه . دختر خواهرم که معمولا با ایشون در ارتباطه میگه من اونو می شناسم . براش اخلاق خوب خیلی بیشتر از مادیات اهمیت داره . برا همینم به این مسئله خوشبین شدم که دختره اهل چشم و هم چشمی نیست و طبق چیزایی که از خانواده خواهرم شنیدم اخلاقش خیلی شبیه خودمه. بنابراین یه کم خاطرم از دختره جمع تره .
در مورد اینکه گفتین باید اهل کار باشین و تلاشی که می کنین ، خدا رو شکر دستم به دهنم می رسه و همه سعی و تلاشمو برای خوشبختیش می کنم ولی فکر نمی کنم به پای اون دامادشون برسم . دامادشون تحصیلاتش از من پایین تره و شغل آزاد داره ولی توی این هفت هشت سالی که ازدواج کرده الان ماشین و خونه از خودش داره و هر روزم پیشرفت می کنه . من امیدم رو هیچ وقت از دست نمی دم و همه سعی خودمو می کنم که بهترین ها رو به دست بیارم تو زندگیم ، و راستش یکی از مسائل مهم تو زندگیم این بوده که هیچ وقت خودمو با کسی مقایسه بی جا نکنم و برای حرف مردم زندگی نکنم . ولی می ترسم بعدا غر زدنای خانواده های شروع بشه که اصلا تحمل شنیدن سرزنشای بیجا رو ندارم . می خوام خودم باشم و با توجه به اون چیزی که شرع و دین گفته زندگی خودمو با قدرت ادامه بدم و خودمو با کسی مقایسه نکنم.

ولی خانواده من اصرار می کنن که بهتره مورد دیگه ای پیدا کنی . به پای دامادشون نمی رسی . فقط هم مسئله دامادشونه وگرنه خودشون از نظر همه چی مثل خودمونن.
و مورد دیگه ای که خانواده باهاش مخالفن ترس از مخالفت اوناس ... چون بعدا چشمشون تو چشم اونا می افته و نمی خوان خودشونو بالاتر از ما فرض کنن !!!!!
ما از یه خانواده شهرستانی هستیم و ازدواج به شیوه سنتی اینجا خیلی رواج داره . ولی من خودم به شخصه موارد زیادی رو نمی شناسم و هر کسی رو معرفی می کنن ، تا حالا از نزدیک ندیدم و این که تو کوچه و خیابون به راحتی بشه کسی رو نشون داد و انتخاب کرد یه کم مشکله. ولی این دخترو من دیدم و پسندیدم و به طور کم و بیش با خانواده شون آشنا هستیم .
حالا به نظرتون بازم وصلت با خانواده ای که دامادش از آدم سرتر باشه ، کار عاقلانه ای هست یا بعدا باعث پشیمونی میشه؟