از پسر بودن برای خانوادم خستم
با سلام
من دختری هستم 25ساله
از سال 85 به اینور من کار میکنم
به خاطر بیکار بودن پدرم تصادف داداشم و .... من تنها کسی بودم که کار میکردم و خرج خونه رو میدادم
اما الان اوضاع فرق کرده همشون سر کار میرن
اما بازم من حق خرج کردن پولامو واسه خودم ندارم
همه کاراور من باید انجام بدم انگار سرپرست خونه منم
حتی خونه خریدن حتی بنگاه رفتن من باید انجام بدم
خستم فشار خیلی رومه
من حتی حق خریدن یه مانتو برا خودمو ندارم
رفتارشون باعث شده بهشون دروغ بگم
صبح تا شب سرکارم شبم میرم خونه یا باید باهاشون بحث کنم یا میرم تو اتاق میخوابم
خیللللللللللللللللللللللل للی خستم
به حال همه دوستام حسرت میخورم