قابل توجه آقایون مجد قبل از ازدواج حتما بخوانید

http://static.cloob.com//public/user...8df5a466c5-425

آقو ما یه بار مغز پروانه خوردیم رفتیم زن گرفتیم،ینی شیرین ترین و فرحبخشترین لحظات عمرمونو در زندگی زناشویی تجربه کردیم...میرفتیم سر کار زنمون میگفت چرا انقد میری سر کار؟چرا به من نمیرسی؟ میموندیم تو خونه میگفت چرا نمیری سر کار؟پس کی میخواد پول بیاره تو این خونه؟ میشستیم رو مبل میگفت من باید از صبح تا شب تو این خونه جون بکنم جنابعالی رو مبل لم بدی؟ پا میششدیم کمکش کنیم میگفت اومدی خرابکاری کنی؟ قیافه مون ژولیده پولیده بود میگفت تو اصلاٌ بخاطر من به خودت نمیرسی! به خودمون میرسیدیم میگفت داری خودتو برا کی خوشگل میکنی؟ از دستپختش تعریف نمیکردیم میگفت تو اصلاٌ قدرشناس زحمتای من نیستی! تعریف میکردیم میگفت ها؟ چه گندی زدی که حالا با ای حرفا میخوای وجدانتو راحت کنی؟...ها ها ها ها ها...آقامون خدابیامرز راست میگفت "اگه یه روز بهت گفتن بین زن گرفتن و سرطان گرفتن یکی رو انتخاب کن اصلاٌ از اسمش نترس...با شیمی درمانی درست میشه!

ممنون از مطلبتون. خیلی قشنگ بود.
شوهر منم گاهی وقتا همینو می گه. می گه هر کاری می کنم چرا تو راضی نمی شی؟؟؟
ولی واقعا خانوما دست خودشون نیست. من خودم کاملا آگاهانه این حرف ها رو می زنم و دقیقا در اون لحظه حسم همینه.
اصلا انگار مشکل دارم دوست دارم منفی بافی کنم تا سبک بشم.
خود آزاری دارم:58:

سلام

مرسی از مطلبتون.
قبول دارم که گاهی اوقات بی دلیل غر می زنیم و...
ولی اصلا درست نیست که موضوع ازدواج و مشکلاتش را حتی به شوخی با چنین بیماری مقایسه کنیم.
جناب خال قزی میشه منبع را هم ذکر کنید؟
بهتر نویسنده مطلب یک سری به بیمارستان و بخش انکولوژی بزنند و از نزدیک با درد ورنج بیماران سرطانی و عوارض شیمی درمانی اشنا بشوند...