منظورش از این کارا چیه ؟ چه برخوردی کنم؟

سلام به همه
نادیا هستم و 25 سالمه.
حدوداً 1 سال هست که جایی تحصیل می کنم . موضوعاتی بین من و استادم پیش اومد که الان نمی دونم باید چه برخوردی داشته باشم و چی کار کنم . به طور خلاصه می گم . نمی دونم در اثر چه سوء برداشتی در رفتار من ، استادم دورادور به من ابراز علاقه کرد و من چون در مورد رابطه دو دل بودم و اینکه دوست نداشتم این طوری با کسی ارتباط برقرار کنم در رفتار بهش بی محلی کردم و ردش کردم. چند ترم بعد کلاس رو بی دلیل کنسل کرد و بیشترین ضربه رو من خوردم که خیلی به کلاسام اهمیت می دادم و می خواستم کلاسم تا آخر اون سال تموم بشه. کلاس بعدی 6 ماه بعد تشکیل شد! و من تا اون موقع صبر کردم تا دوباره کلاس رو با خودش بردارم، چون همه برای تدریس این استاد رو توصیه می کردن.روابطمون یه جورایی شده بود ، گاهی حس می کردم داریم کل کل می کنیم .برای همین فکر کردم روابط رو عادی کنم ، باهاش راحت تر صحبت می کردم و کارم طوری بود که بهش پیشنهاد کردم اگر دوست داشت و سفارشی داشت می تونه به من مراجعه کنه تا کمکش کنم .
اتفاقاً یک بار چیزی بهم سفارش تا براش تهیه کنم و براش انجام دادم . همون روز که سفارشش رو اومد بگیره مادرم هم پیشم تو محل کار بود به مادرم گفت بهتون تبریک می گم ، دخترتون خیلی خانومه ! خلاصه یه طوری که مادرم برگشت گفت فکر کنم به تو علاقه داره! ولی از بعد از این قضیه کارای ضد و نقیض شروع شد
. به خاطر پروژم بهش میل زدم تا ازش وقت بگیرم ولی جوابی بهم نداد بعد که دیدمش پرسیدم چرا جوابمو ندادین یه بهانه ای آوورد و بعد شروع کرد که:عزیزم ، قربونت برم تو هر وقت خواستی پروژه بیار ، اصلاً مهم نیست و... من وحشت زده مونده بودم که اینا چه حرفاییه داره می زنه . به هر حال به روی خودم نیاووردم و رفتم. با عقلم جور در نمیاد اگه علاقست چرا منو و کارامو فراموش می کنه اگر نیست چرا اینطوری باهام حرف می زنه؟
مشکل اینه که به خاطر مسائل درسیم بهش احتیاج دارم وقتی میل می زنم جوابمو نمیده وقتی می بینمش قربون صدقم میره ، باهام شوخی کنه ، میگه در مورد فلان موضوع خواستی بیا کمکت می کنم. حرصم می ده ! نمی دونم باهاش چی کار کنم ، من فقط می خوام جوابامو بده همین و اونم دقیقاً همین کارو نمی کنه یا کار بهش میسپرم یادش می ره، نمی دونم منظوری نداره یا می خواد منو دنبال خودش بکشونه ؟
گاهی احساس می کنم داره از احتیاج من به خودش سوء استفاده می کنه . کلاس دوباره به دلایلی از طرف موسسه کنسل شده و معلوم نیست کی تشکیل بشه ، نمی دونم چی کار کنم اگه با کس دیگه بردارم به تدریسش مطمئن نیستم ، ریسکه ،به خصوص که این کارو یکی از شاگردا کرد و پشیمون شد اگر صبر کنم با خودش بردارم فکر می کنه چه خبره که من هر چقدر هم که طول بکشه صبر می کنم تا با خودش کلاس بردارم . میرم طرفش که سوالامو بپرسم حس میکنم داره پیش خودش چیزه دیگه فکر می کنه ، سوالامو نپرسم ، پس چی کار کنم ؟
دیگه رفتار طبیعیه خودمم یادم رفته ، نمی دونم چی کار کنم و چه برخوردی باهاش داشته باشم؟
خواهش می کنم بهم بگین منظورش از این کارا چیه و اینکه من چه برخوردی کنم؟

آها . . . حواست جمع باشه ها . . .او دارد شما را جذب خودش می کند تا بیشتر پیشش رفته تا بالاخره رامتان کند.(با عرض پوزش)به نظر من اگر ایشان قصدش خواستگاری است که باید رسماً پا پیش گذارد با خانواده اش.
اما این کارها که پاسخ ایمیل را ندهد و شما را مجبور به رفتن پیش خودش کند،مشکوک است و بیشتر از همه طرز حرف زدن خیلی خودمانیش در آن قراری که داشتید.به هر حال باید رُک به او بگویید که اولا:آیا در حال حاضر خودتان قصد ازدواج دارید یا نه و نیز خود او و دوماً حتماً به او بگویید که نمی تواند این جور بی محابا و خودمانی در محیط عمومی با شما سخن بگوید و اگر قصدش خواستگاری باید با خانواده اش بیاید،تازه اگر شما قصد ازدواج داشته باشید و سوماً باید حریم شخصی شما را رعایت نماید و از چیزی هم نترسید که باخته اید.
اگر هم از دوستی و وابسته شدن و یا ارتباط جنسی واهمه ای ندارید که هیچ و این را بدانید که پاسخ مثبت به او بدون طی اسن سه مرحله،این موارد را در پی دارد.تنها از شما می خواهم که بیشتر اندیشیده و محکم تر باشید.

ممنونم به خاطر جوابی که بهم دادی
البته بگم که اون دیدار اتفاقی بود یعنی لزوماً این کارو نکرد تا من برم پیشش من جایی تو خیابون دیدمش و ازش پرسیدم اما در کل تا به اینجا عکس العمل من همین بوده که وقتی جواب نمی گیرم به هر حالی یه جوری کارمو دوباره پی گیری می کنم یا با میل زدن مجدد یا دنبالش رفتن.
من راستش تصمیم قطعی هنوز در مورد این آدم ندارم چون هیچ شناختی جز سر کلاس ازش ندارم و از شرایطش هم چیز دقیقی نمی دونم. خیلی با دوستی مخالف نیستم اما دوستی ای که فقط هدف شناختن بیشتر باشه و به ازدواج بخواد برسه نه خوش گذرونی و الاف کردن من اما مشکل اینجاست که این آدم با کسی دوسته که اون شخص همسایه ی ما بوده حدوداً 40 سالشه و مجرده و بیست و چند ساله که ما رو می شناسه یعنی کلاً خانواده ی ما رو می شناسه و در کل ما رو افرادی با شخصیت می دونه و اینکه اهل دوستی نیستیم چون اون هم خودش تمایل به برقراری ارتباط با من داشته طوری که پدرم هم اینو حس کرده بود ولی من تمایلی نشون ندادم برای همین هر چند وقت به بهانه ی خرید می ره و میاد و با خرابکاری ای که خودم کردم یکی دو باری که استادم اومد محل کارم اون هم به بهانه ی این یکی باهاش میاد و این طور که تشخیص دادم از قضایای هم خبر دارن چون یک بار با هم اومدن محل کارم و همسایمون یه تیکه به من گفت که :"این(یعنی استادم) یه چیزی می خواد بهت بگه ولی روش نمی شه " بعد هم موضوع رو عوض کردن ! خلاصه شده 2 نفر به یه نفر .برای همین فکر نمی کنم شروع دوستی با این فرد کار درستی باشه چون واهمه دارم در محله پخش بشه و می دونین که هر قدر هم درست برخورد کنین باز مردم حرف در میارن.

در اصل می شه گفت من راهی جز این ندارم که صبر کنم اگر این فرد تمایلی داره از راه درستش با من وارد بشه اما الان مشکل اینه که با وجود احتیاجم بهش باید چه برخوردی باهاش داشته باشم؟ مجبورم به خاطر کارام برم دنبالش و از یک طرف خیلی حساس شدم و کوچکترین کارش و بی اهمیتیش ناراحتم می کنه ، من از تنهایی هم بمیرم نه دنبال مردی می رم نه به دست و پاش می افتم و همین که مجبورم مدام دنبالش باشم داره عذابم می ده. به فکرم زده کلاسو با کس دیگه بردارم ولی به دلایل قبلی که گفتم نمی شه ،حس می کنم اونم با کار قبلیم خوب می دونه من کلاسمو با کس دیگه ای جز اون بر نمی دارم و همین عذابم می ده .


باهاش چطور برخورد کنم ، جدی باشم ، بی محلی کنم ، کلاسو بی خیال بشم ، عادی برخورد کنم ؟ به نظرتون این ریسکو بکنم و کلاسو با کس دیگه بر دارم ؟

سلام دوست عزیز
همون طور که گرد آفرید گفت ایشون فقط قصدشون جذب شماست که البته فکر نمی کنم رفتارهای خود شما هم بی تاثیر بوده باشه اینو بدونید یک مرد خوب و سالم هرگز از این راهها کسی رو برای ازدواج محک نمی زنه
مواظب باشید بازیچه چنین آدمی نشوید و سعی کنید عادی رفتار کنید و مطمئن باشید اگه تلاش خود شما هم باشه با استاد دیگه ای هم می تونید موفق بشید.

شما باید این توانایی را در خود پدید آورید که برای کارهایتان یا به شخص دیگری مراجعه نمایید و یا اگر نزد آن آقا می روید،کنترل فضا و حفظ حریم شخصی و آبرویی خود را داشته باشید و نیز بدون انتظار خاصی یا فرق گذاشتن با دیگر مردان یا در فکر آن استاد فرو رفتن یا دلبسته شدن،تنها درانتظاری بدون نگرانی یا چشم براهی جهت خواستگاری رسمی آن آقا باشید که تازه پروژه اصلی و سنگین و هدفمند خود و خانواده تان در راستای شناخت و تحقیقات از او آغاز می شود یا در مورد هر خوایستگاری.
هیچکس با هیچ زیادگویی چون بنده نمی تواند جای شما باشد و مسئولیت رفتار عادی و محکم را در برابر دیگران بجای تو بر عهده بگیرد،پس دیگرمنتظر چیز خاصی نباش.

به نظر من رفتارش به عنوان یه استاد مرد مجرب که دور و برش دختر زیاده یه جورایی طبیعیه. این استادا همیشه سرو گوش شون می جنبه.به نظر من سعی کن بیشتر محافظه کار باشی .

شما که بابت شروع هر کلاس دارین 6 ماه صبر می کنید,خوب یه آزمایش بکونید و با یه استاد دیگه بر دارید
شاید درستون پاس شد
در ضمن اینطوری ممکنه اون دنبال شما بیوفته.

شما که بابت شروع هر کلاس دارین 6 ماه صبر می کنید,خوب یه آزمایش بکونید و با یه استاد دیگه بر دارید
شاید درستون پاس شد
در ضمن اینطوری ممکنه اون دنبال شما بیوفته.

راهنمایی هاتون خیلی کمک کرد. تصمیم گرفتم با کس دیگه ای کلاسم رو بردارم فکر می کنم این طوری بهتره