چی کار کنم تنها نباشم

سلام
مشکل اصلی من تنهایی است.من 22 سالمه.
از تنهایی خسته شدم.از این که هیچ کس نیست که باهاش حرف بزنم خسته شدم.از اینکه همیشه همه حرفهامو باید توی خودم بریزم خسته شدم.
من کلا یه دوست صمیمی توی دانشگاه دارم با هم خیلی خوبیم ولی اون از این نظر برعکس منه.خیلی دوست داره.راستش بعضی وقتا بهش حسودیم میشه چون هیچ وقت تنها نیست همیشه یکی هست که باهاش حرف بزنه.ولی من درست برعکس همیشه تنهام.حتی بعضی وقتا که یکی دیگه از دوستام باهاش خیلی صمیمی میشه من ناراحت میشم چون میترسم تنها دوستمو از دست بدم.
من ادم درونگرا و کم حرفی هستم.اصلا دوست ندارم کم حرف باشم ولی بعضی وقتا واقعا دست خودم نیست چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم.خیلی وقتا بهم میگن که چقدر کم حرفی.از این جمله متنفرم.
خیلی دوست دارم با دوستم بریم بیرون ولی تا حالا که نشده.بعضی وقتا فکر میکنم اون وقتیکه با منه بهش خوش نمیگذره چون من کم حرفم.
نمیدونم چی کار کنم که از تنهایی در بیام.همش حوصلم سر میره.دلم میخواد دوستای زیادی داشته باشم و باهاشون برم بیرون.ولی فکر کنم هیچ کس دوست نداره با یه ادم درون گرا و کم حرف دوست بشه چه برسه به اینکه باهاش بره بیرون.

خصوصیات درونگرا رو سرچ کن بخون
اون دوستت که خیلی دوست و اشنا دارهاتقاقا برای یه ادم درونگرا خیلی هم مناسبه چون محبور نیستی خودت راه بیفتی دنبال ادمای جدید. همین که کنار اون دوستت باشی خود به خود با خیلی های دیگه هم اشنا میشی
با خودت راحت باش خودتو بپذیر
نه ربط نداره اگه راحت باشی با خودت خوش اخلاق هم می شی ربطی نداره به اینکه درونگرا یا برونگرا باشه ادم که کسی باهاش دوست شه یا نه
در مورد اینکه حرفی نداری خوب مطالعه اتو بیشتر کن اگه خوب مطالعه کنی بعد از مدتی حرف هم خواهی داشت
دوستان میان بهتر راهنماییت می کنن

سلام
فکر کنم تک فرزند باشی یا با خواهر ویا برادرات اختلاف سنی زیادی داشته باشی
ولی نگران نباش آدم هایی مثل شما کم حرف میزنن ولی درست وبجا لب به سخن میارن و این نعمت بزرگیه به قولی کلمات در ذهنشون پردازش ودر دهانشوون هزم میشه بعد به لبشون میاد
درونگرا بودن بد نیست ولی باید اول خودتو باور داشته باشی که تو در هر زمینه ای چیزی از دیگران کم نداری
شما فکر میکنی دوستات وقتی پیش هم هستن باهم چیمیگن که شما نمیتونی باهاشون هم کلام بشی از سیاست میگن یا از اقتصاد از هنر میگن یا از ورزش . بیشتر در مورد هدف مشترک تحصیلی و اتفاقات روزمره ای که تو هم با اونا سرو کار داری صحبت میکنن پس راحت میتونی با دوستات هم کلام باشی وتو هم در تبادل ارتباط های تحصیلی و روزمره باهاشون هم کلام باشی .
لازم نیست سفره دلتو براشون باز کنی هرکسی در حد خودش دوست جای خودش. رفیق جای خودش .وهمدم جای خودش
هرکسی ظرفیت وشخصیت جداگانه ای داره
در مواردی که نمیتونی شرکت داشته باشی اطلاعات جمع کن مهارت پیداکن
بدرود

ممنون از راهنماییهاتون.
اتفاقا یه خواهر و برادر بزرگتر از خودم دارم.
ولی حتی با خواهر و مادرمم نمیتونم حرف بزنم.خواهرم خیلی راحت همه حرفهاشو به من میگه ولی من نمیتونم بگم.
بیشتر از اینکه همش حوصله ام سر میره ناراحتم.تنها جایی که میرم دانشگاه است.تفریح دیگه ای ندارم .از اینکه میبینم خیلیها همش با دوستاشون میرن بیرون ولی من کسی را ندارم خیلی ناراحتم.

سلام
خب چرا تو باخواهرت حرف نمیزنی براش از دانشگاه نمیگی از تنهاییت نمیگی اون میاد باتو دردل میکنه ولی تو باهاش شریک نمیشی اونوقت از غریبه انتظار توجه داری عجیب نیست
خودت در محبت رو خودتت میبندی اونوقت میگی چرا کسی با من دوست نیست . اوایل ترم که همه دوست یابی میکردن شما کجا بودی . خب حالا هم دیر نشده به شرطیکه دختر دپرسی نباشی چون دیگران زود متوجه میشن با کمک همون دوستت تو جمع دوستان دیگر شرکت کن و قابلیت هاتو نشون بده
از مشاورین کمک بگیر خوب راهنمایی میکنن
از خودت انرژی مثبت ساطع کن تا دیگران مجذوبت بشن
بدرود

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط parsa1400

سلام
خب چرا تو باخواهرت حرف نمیزنی براش از دانشگاه نمیگی از تنهاییت نمیگی اون میاد باتو دردل میکنه ولی تو باهاش شریک نمیشی اونوقت از غریبه انتظار توجه داری عجیب نیست
خودت در محبت رو خودتت میبندی اونوقت میگی چرا کسی با من دوست نیست . اوایل ترم که همه دوست یابی میکردن شما کجا بودی . خب حالا هم دیر نشده به شرطیکه دختر دپرسی نباشی چون دیگران زود متوجه میشن با کمک همون دوستت تو جمع دوستان دیگر شرکت کن و قابلیت هاتو نشون بده
از مشاورین کمک بگیر خوب راهنمایی میکنن
از خودت انرژی مثبت ساطع کن تا دیگران مجذوبت بشن
بدرود

---

من که از خدامه با خواهرم حرف بزنم اصلا اگه میتونستم با خواهرم حرف بزنم مشکلی نداشتم.خواهرم با من حرف میزنه چون من درکش میکنم.من نمیتونم باهاش حرف بزنم چون اون نمیتونه منو درک کنه ما کلا باهم خیلی فرق میکنیم،هرکسی وقتی میخواد با کسی حرف بزنه باید طرف یه سری ویژگیها داشته باشه تا بشه باهاش حرف زد حالا میخواد خواهر باشه یا مادر یا دوست.که خواهر من اون ویژگیها را نداره نمیگم خواهرم بده خیلی هم خوبه خیلی هم دوسش دارم فقط نمیتونم باهاش حرف بزنم چون با من خیلی فرق داره و نمیتونه منو درک کنه.مثلا من با دخترخالم خیلی صمیمی ام و همه حرفهامو بهش میگم خوب چون اون میتونه منو درک کنه چون تقریبا مثل همیم ولی اون تو یه شهر دیگه است و همدیگه رو خیلی کم میبینیم.

سلام
خواهرم اشتباه میکنی چطور شما خواهرتو درک میکنی با اینکه کوچکتری ولی خواهرتون که سن شما رو پشت سر گذاشته درک نمیکنه شما تاحالا باهاش ننشستی صحبت کنی
یه مادر فرزند نوزادشو درک میکنه ولی نوزاد هرگز مادرشو درک نمیکنه ولی مادر تمام درد های روزمره اش را برا نوزادش بازگو میکند . چرا؟؟//؟؟؟
سخت نگیر چه ویژگی هایی مگه دوست یابیه اون خواهرته بعد مادر محرم اونه گوش شنوا اونه کمک اونه تا حالا دستشو گرفتی بهش گفتی تنهایی و تو دانشگاه دوستی نداری .
به نظر من خواهرت بهتر از ما میتونه تودوست یابی کمکت کنه چون شخصیت تورو بهتر میدونه برادرتم همینطور اختلاف سنیتون چقدره
چطور با دختر خالت دوست شدی چطور باهاش صمیمی شدی چه خصوصیاتی داشت
مژده ج ا ن همه تو این دنیا تنهان و برا خودشون دنبال دوست میگردن دنبال همسر میگردن (البته برا شما به وقتش )وضعیت کمبود دوست سالم در کشور های غربی مردم به داشتن حیوانات خانگی ترقیب کرده و پس زیاد نگران نباش

بهترین دوست خانواده خودمونه بعد دیگران

سلام
عزیز احساس می کنم دارید به خودتون تلقین می کنید. من تک فرزند هستم و اوایل نوجوانی گاهی اوقات احساس تنهایی می کردم و هر چی فکرش رو می کردم، این احساس بیشتر می شد. ولی از وقتی خودم رو با چیزهای مختلف سرگرم کردم، دیگه اون احساس سراغم نمیاد.

پیشنهاد می کنم کتاب زیاد مطالعه کنید. در هر زمینه ای که علاقه دارید. حالا من فلسفه و جامعه شناسی علاقه دارم، شما می تونید هر چیزی که علاقه دارید در موردش کتاب بخونید که هم حوصلتون سر نمیره هم اطلاعاتتون بیشتر میشه و خیلی اوقات حرف هایی برای گفتن در جمع ها خواهید داشت. راستی به خودتون هم تلقین مثبت کنید :72: