راهنمایی میخوام،از زندگی ناامیدم،میخوام فراموشش کنم

سلام دوستای عزیزم .
من یه آدمیم هرکی ببینه میگه خوش به حالت چقد خوشحالی خوش بحالت چقد دوستات زیادن و ... ولی هیچ وقت هیچکی از درونم خبر نداره هر شب رو با گریه سر میکنم .:54:
کلا از زندگیم سرد شدم حتی شده به خودکشی فکر کنم . چیزی از خدا میخوام بهم نمیده من حتی اگه به صلاحم نیست باز میخوام ولی نمیده اگه از بنده خدا میخواستم تا حالا داده بود .
مجردم و تویه رابطه دوستی هستم و بشدت وابسته ، اونم وابسته اس ولی احساسم میگه نمیخواد باهام ازدواج کنه فقط میپیچونه به بهانه مامانش خلاصه کلام میخوام فراموشش کنم کمکم کنین چیکار کنم .... :54::203::47:

سلام سلامتی جان

آروم بــــــــــــــــــــــاش

مشخص نکردی دختری یا پسر،ولی احتمالا دختری
چندسالته ؟طرف مقابلت چندسالشه؟
هدفت ازرابطه ای که توش هستید چی بوده؟از شروعش تا الان
بهانه ی مادرش چیه؟
به خاطر پیچوندن هاش میخوای فراموشش کنی؟
خدا قادر مطلقه و براش غیر ممکن وجود نداره در ضمن اون حرفی که گفتی اگه ازبنده اش میخواستی میداد رو میذاریم به حساب شرایطت نه اینکه قدرتی رو برابر با خدا بدونی .

سلام
امان از حال و حوالی وابستگی، آن هم مادامی که هنوز در مسیر بلاتکلیفی قدم می زنید!

گفتی می خوای فراموشش کنی، سخت آسان است!
وابستگی به هر چیزی راحت است و دل کندن سخت، اما غیر ممکن نیست، مهم اینه که تو برای خودت و آینده خودت می خوای یک تصمیم اساسی بگیری، هر تصمیمی هم هزینه دارد، هزینه آن مدت کوتاهی دلتنگی است. همین

این هزینه رو الان بپردازی خیلی به نفعت است تا اینکه ادامه دهی و سخت ببازی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemaneabi222

سلام سلامتی جان

آروم بــــــــــــــــــــــاش آرومم :72:

مشخص نکردی دختری یا پسر،ولی احتمالا دختری بله دخترم
چندسالته ؟طرف مقابلت چندسالشه؟ من 21 و ایشون 24
هدفت ازرابطه ای که توش هستید چی بوده؟از شروعش تا الان از شروعش که یه سال پیش بود تا الانشم ازدواج
بهانه ی مادرش چیه؟ میگه مامانم گفته هرکیو من میگم باید بگیری هروقت وقتش شد !!!
به خاطر پیچوندن هاش میخوای فراموشش کنی؟ دقیقا ! موقعیت ازدواج داره اما میگه هروقت مامانم گفت و اینکه برادر بزرگ داره فقط !
خدا قادر مطلقه و براش غیر ممکن وجود نداره در ضمن اون حرفی که گفتی اگه ازبنده اش میخواستی میداد رو میذاریم به حساب شرایطت نه اینکه قدرتی رو برابر با خدا بدونی .

---

منظورم این نیست خدا قدرتشو نداره منظورم اینه که اگه به بندش بگم همین فردا انجام میده اما خدااااااااااااااااااااااا ااا :54:
مرسی :72:

همیشه آروم باشی :72:

خب عزیزم اگه این بهونه ها و پیچوندن ها هست خودت با عقل و درایتی که متوجه شدی بهتره بذاریش کنار.به خاطر وابستگی گریه میکنی،غصه میخوری ،ولی مطمئن باش میگذره و به آرامش میرسی،وقتی مشکلی نیست و ایشون فقط قدرت اختیار نداره بهتره بذاریش کنار،اون هم بدون هیچ بحث و دلخوری فقط بهش بگو من هرچقدر برای احساسم ارزش قائل باشم دو برابر بیشتر برای وقت و آینده و خوشبتی و آرامشم ارزش قائل هستم ،بی رنج نیست فراموش کردن ولی مطمئن باش رنجش خیلی کمتر از اون چیزی هست که در ادامه دادن این رابطه میکشی،ممکنه یه روز به خودت بیای ببینی اون تموم کرده و تو موندی با کلی افسوس.
دختر عاقلی هستی که وقتی میدونی بی سرانجام هستش و طرف فقط میپیچونه با دلایل الکی و تلاشی نمیکنه ،قصد داری فراموشش کنی.
موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط keyvan

سلام
امان از حال و حوالی وابستگی، آن هم مادامی که هنوز در مسیر بلاتکلیفی قدم می زنید!

گفتی می خوای فراموشش کنی، سخت آسان است!
وابستگی به هر چیزی راحت است و دل کندن سخت، اما غیر ممکن نیست، مهم اینه که تو برای خودت و آینده خودت می خوای یک تصمیم اساسی بگیری، هر تصمیمی هم هزینه دارد، هزینه آن مدت کوتاهی دلتنگی است. همین

این هزینه رو الان بپردازی خیلی به نفعت است تا اینکه ادامه دهی و سخت ببازی.

---

درسته هزینه اش سخته اما یه حسی میگه تموم کنم ( چون فردا پس فردا خودش بزاره کنار بدتره ) میگم ادامه بدم ( شاید به هم رسیدیم ) . اما بهرحال روش اولو انجام دادم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemaneabi222

همیشه آروم باشی :72:

خب عزیزم اگه این بهونه ها و پیچوندن ها هست خودت با عقل و درایتی که متوجه شدی بهتره بذاریش کنار.به خاطر وابستگی گریه میکنی،غصه میخوری ،ولی مطمئن باش میگذره و به آرامش میرسی،وقتی مشکلی نیست و ایشون فقط قدرت اختیار نداره بهتره بذاریش کنار،اون هم بدون هیچ بحث و دلخوری فقط بهش بگو من هرچقدر برای احساسم ارزش قائل باشم دو برابر بیشتر برای وقت و آینده و خوشبتی و آرامشم ارزش قائل هستم ،بی رنج نیست فراموش کردن ولی مطمئن باش رنجش خیلی کمتر از اون چیزی هست که در ادامه دادن این رابطه میکشی،ممکنه یه روز به خودت بیای ببینی اون تموم کرده و تو موندی با کلی افسوس.
دختر عاقلی هستی که وقتی میدونی بی سرانجام هستش و طرف فقط میپیچونه با دلایل الکی و تلاشی نمیکنه ،قصد داری فراموشش کنی.
موفق باشی

---

ممنونم ازتون . الان دیگه دیشب تموم کردم اما اون نمیخواست نمیدونم چرا آخرش جواب ندادم / دعا کنین که کنار بیام :203: اگرم که قسمتم باهاشه ، بهتره که بشه .
سپاس :72:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط salamati

سلام دوستای عزیزم .
من یه آدمیم هرکی ببینه میگه خوش به حالت چقد خوشحالی خوش بحالت چقد دوستات زیادن و ... ولی هیچ وقت هیچکی از درونم خبر نداره هر شب رو با گریه سر میکنم .:54:
کلا از زندگیم سرد شدم حتی شده به خودکشی فکر کنم . چیزی از خدا میخوام بهم نمیده من حتی اگه به صلاحم نیست باز میخوام ولی نمیده اگه از بنده خدا میخواستم تا حالا داده بود .
مجردم و تویه رابطه دوستی هستم و بشدت وابسته ، اونم وابسته اس ولی احساسم میگه نمیخواد باهام ازدواج کنه فقط میپیچونه به بهانه مامانش خلاصه کلام میخوام فراموشش کنم کمکم کنین چیکار کنم .... :54::203::47:

---

سلام دوست عزیزم
همه پست هات الان خوندم
میدونی خدا دیگه به این جملات عادت کرده
شاید خیلی از ماها وقتی گیر میکنیم همین جملات دقیقا با همین صورت به خدا میگیم
خدا هم از بالا داره ما را میبینه و انگار گوشش پر شده از این حرفها
همه اینهایی که میگی پشت سر گذاشتیم (خیلی از ماها)
یک دوران سختی میکشی تا از این وابستگی نجات پیدا کنی
ان موقع وقتی بدون احساس و از روی عقل فکر کردی خدا را شکر میکنی ....
امیدوارم تصمیم گیری عاقلانه داشته باشی و سریع مشکلت حل بشه