سه ساله عقد کردمن ، عشقی در من نیست...طلاقم نمیده
سلام،من سیزده ساله بودم که خواستگاری برایم اومد...من تحت تاثیر حرفهای اطرافیان و خجالتی بودن و فهم و درک کودکانه ام قبول کردم و بلافاصله ی چند روز عقد صورت گرفت...انگار دنیایم به اخر رسیده بود...من هروقت میدیمش زجر میکشیدم،هروقت کنارم بود ناراحت بودم،برای رد شدن دقایقم دعا میکردم...خسته شده بود.چندبار خواستم بهم بزنم اما خانوادم مانع شدن...حالا در استانه جشن ازدواجم که دوماه مونده میخوام بهم بزنم که همه از من دلیل میخوان...میگن باید اخلاقش بد باشه که نیست،خرجی نده که میده،دعواکنه که نمیکنه اما هیچکس حرف منو نمیفهمه که من دوستش ندارم،من با عشق ازدواج نکردم...قبول نمیکنه طلاقم بده...الان سه ساله عقد کردیم...من یه دختر شونزده سالم با کلی مشکلات و بدبختی...حتی چندبار خواستم دست به خودکشی بزنم...من دوستش ندارم و هیچکس نمیفهمه...فقط دلیل میخوان.