-
در دل
من مریم دختری هستم که تازگی از طریق اینترنت با پسری آشنا شده ام به قصد ازدواج او می گوید ابتدا باهم کمی آشنا شویم بعد به خواستگاریم بیاید ولی خانواده ام مخالفند می گویند او اگر تو را می خواهد اول باید بیاید خواستگاری می گویید من چه کنم به او خیلی دل بسته ام :54:
-
RE: در دل
من نمیدونم شما دخترا چرا اینجوری هستین.
آخه حتما باید برید خودتونو بد بخت کنین بعد بشین آینه عبرت دیگرون.
آخه خواهر من تو که طرفو نمیشناسی دلبسته چی یارو شدی.خوب یک پسر دیگه هم بیاد 4 تا حرف صد من یه غاز بگه عاشق اونم میشی .
به جون خودم همش کشکه.من خودم پسرم.مجردم.تو همین جامعه زندگی میکنم.هم جنسام رو هم میشناسم.
اگه واقعا دوست داره رسما اقدام کنه.نمیگم زود بیاد خواستگاری که.
میخواد بیشتر آشنا شه باشه.حق داره ولی رسما" با اطلاع خانواده ها.به همین راحتی میشه فهمید دوست داره یا واسه خاطر هوس بازی دنبالته.
ببخشید اگه صدام یه کم رفت بالا.من زود جو گیر میشم.منظوری ندارم.دلم میسوزه.
شماهم جای خواهر من.
در پایان هم امیدوارم اون آقا از روی هوس ابراز علاقه نکرده باشه.
-
RE: در دل
سلام عزيزم
اول اينكه من راجع به شخصيت اون آقا پسر قضاوت نميكنم كه بگم خوبه يا بد. ولي يك حقي رو به ايشون ميدم كه بخواد شما رو بيشتر بشناسه وبعد از شناخت بياد خواستگاريت.
خانمم آيا شما خودتون هم حاضر ميشين كه مثلا اين آقا پسر كه تا حالا همو نديدين يك دفعه بياد خواستگاريت و ظرف مدت يك ماه عقد كنين و همه چي تموم؟؟؟ آيا خودت هم نسبت به اون شناخت داري؟؟؟؟؟
ولي از يك طرف دوستي بدون اطلاع خانواده كار درستي نيست . چونكه ممكنه اون آقا پسر تو زرد از آب در بياد . اون موقع هم از نظر عاطفي ضربه ميخوري و هم ممكنه كه ....
ميدوني يك ايراد خانواده هاي ايروني اينه كه تا ميبينن دو تا جوون از هم خوششون مياد ديگه مجال نميدن.طرف اگه دختره رو ميخواد بايد سريع بره خواستگاري و بعد خواستگاري هم كه اگه جواب دختره مثبت باشه كه اون ها سريع نامزد ميشن و البته پدر مادر ها (مخصوصا پدر و مادر دختر) اجازه نميدن كه زياد نامزدي طول بكشه چون اول اينكه ميخوان زودتر تكليف دخترشون معلوم بشه و دوما اينكه ميخوان دختر و پسر زودتر به هم محرم بشن تا....
ولي ايراد كار اينه كه مثلا اگه شما توي نامزدي يا توي عقدتون فهميدن كه با هم نميسازين و پرده هاي احساس رفت كنار و با سيرت اون آقا آشنا شدين و تازه عيوبش رو ديدين ديگه كار از كار گذشته چون اول اينكه اگه بخواي عقد رو به هم بزني كه خودت بدبخت ميشي و اگه بخواي نامزدي رو به هم بزني باز هم بدبخت ميشي و اسمت بد در ميره......
اين رسم غلطيه كه تا دختره يك روي خوش نشون بده فوري ميرن سراغ نامزدي و .... بابا مگه چه خبره؟ اين دو نفر مگه همديگه رو درست ميشناسن؟ مگه با روحيات هم آشنان؟ مگه عكس العمل هاي همديگه رو توي موقعت هاي مختلف ديدين؟
ايراد نامزدي اينه كه واسه همه علني ميشه و بهم زدنش عملا ممكن نيست ... چون اگه به هم بخوره اول اينكه آبروتون ميره و اولين چيزي كه به ذهن مردم ميرسه اينه كه حتما دختره يك ايرادي داشته كه نامزدي به هم خورده... و مهم ترين مسئله اينه كه خواستگاراتون به شدت كم ميشن(به خاطر غيرت پسراي ايروني كه دوست ندارن همسر آينده شون قبل از اونها با كس ديگه رابطه داشته باشه)
عزيزم بهترين كار كه نه سيخ بسوزه و نه كباب اينه كه تا حد امكان هردو خانواده به قصد آشنايي بيشتر با هم آشنا بشن ( و البته از فاميلاتون كسي نفهمه كه قضيه چيه ) يك مدت رفت و آمد خانوادگي داشته باشين و بيشتر هم رو بشناسين و بعد از اون اگه ديدين به درد هم ميخورين قضيه رو علني كنين و جشن و......
ولي اگه اينجوري نشد شما ميتونين با اطلاع خانواده تون با ايشون رفت و آمد داشته باشي تا هم رو بيشتر بشناسين.
ولي راه حل اول منطقي تره.
و آخر از همه اينكه اگه اون آقا پسر واقعا قصد ازدواج داشته باشه و شرايطش براي ازدواج مناسب باشه منطقيه كه راه حل اولتون رو قبول كنه و به احتمال 99% خانواده تون راه حل دوم رو قبول ندارن پس فقط راه حل همونه كه گفتم.
ميدوني؟ شايد اون آقا پسر قبول نكنه و بگه كسي چيزي ندونه و با هم يك مدت دوست بشين و بعد بياد خواستگاريت و .... ولي اين احتمال رو هم بده كه وقتي كسي از رابطه ي شما چيزي نميدونه ممكنه كه كارتون به جاهاي خطرناك بكشه و ...چون تجربه ي دوستان توي اين زمينه ها زياده و اگه يك چرخي توي تالار بزني ( مخصوصا موضوع: "داره عشقمون به هوس آلوده ميشه "و از اواسط رابطه ي اين خانم با آن آقا تا آخر بخوني و ببيني كه آخر كارش به كجا كشيده(تازه اونها خانواده هاشون كه تا حدودي اطلاع داشتن) خودت متوجه ميشي كه درست در همون زماني كه نسبت به همه چيز مطمئني و فكر ميكني همه چيز به دلخواه تو پيش ميره درست همه چيز عكس اتفاق مي افته و اينكه اعتماد بيش از حد به يك پسر و به حرفاش ممكنه كه يك روز كار دستت بده)
اميدوارم موفق باش
-
RE: در دل
خیلی ببخشید ولی کدوم آدم عاقلی با چت ونمیدونم از این جور چیزها دلبسته یه نفر میشه.
منطقی فکر کن با عقلت جلو برو. نه از رو احساس .تو می خوای یه عمر زندگی کنی شوخی نیست
-
RE: در دل
ببخشيد آقا كيوان
اول اينكه دلبستگي مخصوصا توي روابط دختر و پسر به عقل زياد كار نداره بلكه به احساس كار داره...اگه از همون اول بخواي عقلاني رفتار كني كه هيچ موقع دلبسته نميشي. ميشي؟ كسي كه از همون اول مياد عقلاني رفتا ر كنه اول اينكه اصلا چت نميكنه . ثانيا اينكه اگه چت كرد به قصد ازدواج چت نميكنه. ثالثا كه اگه به قصد ازدواج چت كرد نمياد دلبسته بشه چون هنوز چيزي معلوم نيست كه بخواي دلبسته بشي...( حالا نميخوام بگم كه ازدواجهاي اينترنتي غلطه يا نه !!!ميخوام بگم كه اگه دردسر نميخواي و ميخواي آروم زندگيتو بكني سراغ اين چيزها نميري)
اينها همش كار احساسه.... همين و بس و اينكه كنترل احساس كار خيلي خيلي سختيه
در ضمن چه فرقي ميكنه كه از طريق اينترنت دلبسته بشي يا طرف رو ببيني و دلبسته بشي؟؟؟؟ تازه اگه طرف رو ببيني و بعد دلبسته بشي كه دلبستگي شديد تر و دل كندن سخت تره
از طريق اينترنت زودتر دلبسته ميشي چون يه كم بي پروا تر و بي رودربايستي حرف ميزني و اينكه طرفت هم سعي ميكنه تا به شما روحيه بده و به اون چيزي كه به خاطرش چت ميكني برسونتتون ( مثلا اگه كمبود محبت دارين واسه تون جبران ميكنه و .....) والبته توي چت فقط خوبي هاي طرف رو ميبيني و عاشقش ميشي ( چون معمولا كه توي چت آدما با هم دعوا نميكنن و يا اينكه نميان از بدي هاي خودشون بگن) ولي توي دنياي واقعي يك آدمي رو كه ميبيني هم خوبي هاشو ميبيني و هم بدي هاش رو ميبيني و ديرتر دلبسته ميشي
پس بدون اين كسايي كه دلبسته ميشن معمولا دست خودشون نيست و درست نيست كه بخواي لفظ عاقلانه يا چيزه ديگه اي بهش نسبت بدي
چون اگه بخواي عقلاني فكر كني قبل از اينكه ازدواج كني و طرف همسرتون بشه نبايد دلبسته بشي چون ممكنه كه طرف از دستت بره و ضربه بخوري.....
سرزنش كردن درست نيست چون كسي كه اسير احساس شد با سرزنش كردن درست نميشه بلكه بيشتر و بيشتر ضربه ميخوره و نا اميد ميشه .... با گفتن اينكه بگيم احساسي رفتار نكنن هم درست نميشه. مگر اينكه طرف خودش با توجه به تجربه هاي ديگران و شناخت نسبت به اون شخص بفهمه كه كارش درسته يا نه.....
در ضمن خانم مريم خانوم من قصد جسارت به شما رو نداشتم . من خودم هم از طريق اينترنت با يك آقا پسر آشنا شدم مثل شما ولي ما به قصد ازدواج چت نكرديم (من هدفم رو نميدونستم وهدف اون دوستي ) البته مدت زمان چت ما 1 ساعت هم طول نكشيد و رابطه تلفني و حضوري شد و .... الان هم همو دوست داريم و قصدمون هم ازدواجه خدارو شكر به جاهاي بد هم نكشيده .... نميگم اسير احساسات نيستم كه اگه بگم دروغ گفتم ... دارم سعي ميكنم همه ي جوانب رو در نظر بگيرم تا در حد ممكن درست تصميم بگيرم . من هم دلبستگي دارم ....نميگم طرف رو رها كنين چون طرفتون رو نميشناسم ....تو نت هم آدم هاي خوب هست و هم بد... هدفهاشونم هم خوب هست و هم بد....خانواده ي من از اين رابطه مطلع شدن و به دلايلي مخالفن و خانواده اون هم اصلا ازدواج رو واسه پسرشون زود ميدونن چه برسه به اينكه بخوان اظهار نظر كنن...شايد كار من هم اشتباه باشه كه دارم باهاش ادامه ميدم و البته خانواده من از رابطه ي الان من اطلاع ندارن ( خيلي عذاب وجدان دارم و نميدونم چي كار كنم )ولي اين رو هم بگم خانواده ي من اون قدري كه من راجع به دوستم شناخت دارم اونها ندارن و شايد يكي از دلايل مخالفتشون اين باشه كه درست نشناختنش تصميم من اين شد كه رابطه مون تا حدودي پنهوني باشه ( البته ميدونم كه مادرم كم و بيش از رابطه ام اطلاع داره ولي زياد به روم نمياره ) ولي ميدونم كه اين كار من ريسكش خيلي بالاست
اگه ميخواستم عقلاني فكر كنم كه اصلا نبايد چت ميكردم كه كارم به اين دلبستگي و علاقه و ازدواج و مخالفت و روابط پنهاني و... بكشه
اگرم ميبيني كه ميخوام اينجا راهنمايي كنم هدفم اينه كه اين افراد اشتباه هايي كه من مرتكب شدم رو مرتكب نشن ... نميگم از انتخابم پشيمونم ولي زحمت زياد و ريسك زياد داره كه احتمال اينكه موفق نشي بيشتر از اين هستش كه موفق بشي... خواستم بگم كه فكر نكنين منظور من به شماست من خودمم از اين امر مستثني نيستم....
-
RE: در دل
عزيزم نتيجه گيري اينكه تا بيشتر دلبسته نشدي و بيشتر اسير احساسات نشدي بهتره كه يك فكر عاقلانه بكني و از همين اول خانواده هاتون در جريان باشن تا تكليفتون معلوم بشه نه اينكه بعد از كلي چت و دوستي و .... تازه بفهمي اين مخالفه و اون مخالفه و هيچي به هيچي اگر الان بتوني تكليف خودت رو مشخص كني برد كردي وگرنه معلوم نيست آخرش به كجا ها كشيده ميشه...
كوتاهترين و مطمئن ترين و بي دردسر ترين راه فراموشي كل قضيه است ولي در اين صورت از نظر عاطفي و احساسي داغون ميشي
اون راهي كه بهت پيشنهاد دادم راهي هستش كه نه احساست بسوزه و نه عقلت و كاملا متعادله و به نظرم تو اين شرايط بهترين راهه
اميدوارم كه موفق باشي
-
RE: در دل
سلام roya.b
من رو عقیده و نظر خودم بای بندم .آره شما راست میگی عشق و آشنای اولش. با احساس شروع میشه .این چیز های هم که شما به اون اشاره کردی روشهای آشنایه .نه روش ازدواج دختر وبسر میتونن با هر روشی دلبسته ی هم بشن ولی راه منطقی کجا وغیر منطقی کجا . مشکل اینجاست که وقتی کاملا" با. احساس جلو بری و قتی دلبسته شدی چطور میتونی دل بکنی . اگه عقل واحساس هم با هم باشن راه درستیه .
(اینهای که مینویسم تجربه ثابت کرده) حالا که این خانم وابسته شده به تظر شما درست نیست که با عقل ومنطق جلو بره وطرفش رو کاملا" بشناسه
به قول معروف.بیش از ازدواج چشمهایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی همدیگر بگذارید. زنگی هم که همش احساس نیست یه جاهای منطق خیلی به کار میاد.(در ارسال دومتون هم کاملا"به قضیه ی عقل اشاره کردین.)احساس چشم عقل رو کور میکنه .بازم میگم .عشق با عقل ...
اگه از همون اول کار همش با احساس جلو بری آخر کار همش لنگ میزنی
-
RE: در دل
سلام
خیلی داری احساسی برخورد می کنی گلم بحث یک عمر زندگیه میدونم بهش وابسته ای وخیلی سخته بزاریش کنار ولی عزیزم به خدا سرکاریه ...
مطمئن باش یه ذره به دلت شک نیار
مردها خودشون با التماس و خواهش و واسطه میان خواستگاری بعد اوضاع در میارن (البته بیشترشون آقایون موضع نگیرند-- با عرض پوزش)چه برسه از اولش بخواد برات ناز و ادا بیاد اون باید برات خوبیت برای سنگینیت برای گل بودنت برات سرودست بشکونه نه این طوری
تازه اگر هم بیاد خواستگاریت بهت شک می کنه که قبلا هم با کسای دیگه خدایی نا کرده رابطه داشتی من یکی از د وستام عینا همین مشکل براش بوجود اومد الان دوست دارم ببینی چه زندگی سختی رو داره
این قدر خوشبین نباش کار دستت میده ها
اول عقل بعد احساس
-
RE: در دل
سلام آقا کیوان سیگار بدآموزی داره بندازش لطفاً