انواع مردان خویشتن دار و درونگرا

انواع مردان خويشتن دار و درونگرا:

1- مرد ساكت و قوي :


انواع متفاوتي از مردان خويشتن دار وجود دارند برحسب شخصيت و شرايط زندگي مردي كه از صميميت مي هراسد ممكن است رفتارهاي متفاوتي از خود بروز دهد امكان دارد نقش مردي ستمگر، جذاب، تنها، خوش مشرب، مغز متفكر، هنرمند حساس، معتاد به كار و انواع گوناگون اين نقشهاي اساسي را بازي كند تا فاصله احساسي بي خطر و معيني را بين خود و دنياي اطراف حفظ كند اما شخصيت خاص مرد خويشتن دار بر چگونگي قدرت نزديك شدم زن به او تاثير مي گذارد روش نزديك شدن به مردي كه همواره ساكت است با مرد پرگو متفاوت است طرز برخورد با مردي كه نياز خود به صميميت در پشت اعمال آشفته پنهان مي كند با مردي كه به حساس و آسيب پذير بودن خود اعتراف مي كند متفاوت است و بخاطر متفاوت بودن اشخاص قاعده ساده و يكساني براي غلبه بر هراس مرد از صميميت وجود ندارد اولين مبارزه براي هر زني براي ياري رساندن به مرد و ابراز احساساتش مبارزه جلب توجه مرد است اگر مردي در دو دنياي متفاوت منزل و شغلش زندگي كند امكان دارد دنياي شغلي اش را در اولويت قرار دهد و جلب توجهش به مشكلات مربوط به روابط صميمي در منزل مي تواند بسيار مشكل باشد معمولا يك زوج به طور متوسط در هفته نيم ساعت باهم صحبت مي كنند و معمولا مردان خويشتن دار و درونگرا تمايل به صحبت در مشكلاتشان را ندارند يا وجود هر مشكلي را انكار مي كنند تلاش زن موفقيت آميز نخواهد بود مگر آنكه بتواند كاري كند تا مرد بدون هراس از خود توجه نشان دهد و در نهايت در كوشش براي بوجود آوردن صميميت احساس همكاري كند درخواست براي بدست آوردن است كه تمايل به ابراز كردن را بوجود مي آوردمتاسفانه اغلب زنان قادر به ابراز نيازهاي خود نيستند زيرا به روشني از آن خبر ندارند مي دانند كه در روابط شان خوشبخت نيستند اما از دليلش آگاه نيستند يا اينكه مغرورتر از آن هستند كه بگذارند مرد بفهمد چقدر به توجهش نيازمندند و ممكن است به جاي صريح بودن زياده گويي كنند و متوقع باشند مرد خودش حدس بزند اما مردان اكثرا از نيازهاي زنان نا آگاه اند و از شيوه هاي غير مستقيم عصباني مي شوند زيرا آنان را به حساب شكايت مي گذارند مردان ترجيح مي دهند اگر زن نياز يا انتقادي دارد آنرا صريح بيان كند مجموعه از اشارات غير مستقيم تنها موجب مي شود مرد احساس كند به او حقه زده اند و حالت دفاعي به خود بگيرد اگر درخواست براي صميميت به صورتي ارائه شود كه راه حل بخصوصي نيز داشته باشد احتمال عكس العمل نشان دادن مرد بيشتر مي شود ازآنجايي كه هر مرد ويژگيهاي خود را دارد به كوششهاي زن براي رازگويي به نحو مخصوص به خود پاسخ مي دهد ايجاد روشي براي رازگويي و صميميت بيش از همه به مداومت نيازمند است هيچ راه حل مشخص، سريع و ميانبري وجود ندارد پيشرفت ارتباط بين زن ومرد محتاج به زمان بردباري كارسخت بردباري تحمل دردو رنج بردباري عشق و بردباري است در اين راه بايد قدر موفقيت هاي كوچك را دانست زيرا موفقيت نهايي از مجموع موفقيت هاي كوچك بدست مي آيد

2- مرد پرجاذبه :

بسياري از مردان انزواي خود را با عدم ابراز احساساتشان حفظ مي كنند و معدودي از راه ديگري به اين نقطه مي رسند بجاي پنهان كردن احساساتي كه دارند نمايش بزرگي از احساساتي كه فاقد آن هستند ترتيب مي دهند آنان استاد انواع صميميت اند در حالي كه از جوهره اصلي آن اجتناب مي ورزند و عملكرد شان انحرافي است تا تدافعي آنان مردان پرجذبه و عاشق پيشه اند مرد پرجذبه موجب مي شود زن احساس آسودگي خوشايندي داشته باشد تعريف و تمجيد ها اهميت قائل شدنها در مقايسه با بي تفاوتي مردان مانند ديدن يك آبادي است در ميان كوير ولي اين داستانها همه پايان يكساني دارند به محض آنكه مرد در اين مبارزه عاشقانه موفق شود يعني ازدواج ناگهان همه چيز پايان مي يابد و آن آبادي مبدل به سراب مي شود مرد پرجذبه به بزرگي و منحصر بفرد بودن خود اعتقادي بي شك وشبهه دارد و مهارت او از اين باور نشات مي گيرد كه قادر به هركاري مي باشد و نظر هر كسي را به خود جلب مي كند و به خود و ديگران ثابت مي كند كه عاشق زنان است از آنجايي كه اين جذبه سطحي او بر پايه احساسات واقعي نيست اينگونه مردان از مردان خويشتن دار، درونگراتر هستند برخلاف مرد ساكت و قوي كه زندگي دروني اش فعال اما پنهاني است مرد پرجذبه زندگي دروني خود را درون بازي فرو مي برد و اين دنياي بازيگري كه تلاش مي كند همه از او خوششان بيايد براي او تنها مسئله احساسي درخواست مكرر براي تاييد است
مردان ساكت و قوي كه كناره گيري احساسي دارند با وجود دارند با وجود ناتواني در ابراز احساسات ، حداقل احساسات در وجودشان يافت ميشود گرچه هيچكدام از اين مردان مطلوب نيستند اما از نظر روانشناسي ناتواني در ابراز احساسات از فاقد احساسات بودن كمتر مخرب است
مرد عاشق پيشه داراي جنبه بازاريابي است و خود و ديگران را وسيله اي براي كنترل و بهرهبرداري مي بيند زن را تاحد يك وسيله تنزل مي دهد و مالكيت او را پيروزي مي داند و رابطه عشقي موفق را رابطه اي مي داند كه به مسائل جنسي بيانجامد وبجز آن عاشق پيشه از درگيري شخصي و سهيم شدن در روابط با زن اجتناب مي كند مرد پرجذبه عاشق پيشه صحنه عاشقانه اي را خلق مي كند اما خود را از آن جدا نگه مي دارد و از اينرو به بازيگر يا كارگردان فيلم شبيه است برخلاف ظاهر با اعتماد به نفس و حس امنيتي كه مرد پرجذبه دارد در واقع از مردان خويشتن دار هم بيشتر احساس عدم امنيت مي كند عاشق پيشه به مردانگي خود شك دارد و در پيروزيهايش در جستجوي نشانه اي براي تاييد آن است يكي از راههايي كه به زنان كمك مي كند تا بتوانند با چنين مرداني رابطه دائمي و صميمي برقرار كنند اين است كه همواره در مقابل اين مردان عقب نشيني و كناره گيري احساسي نمايند زيرا اين مردان از مقاومت زنان خوششان مي آيد زناني كه به سرعت يا به سادگي تسليم مي شوند مورد علاقه ايشان نيستند زيرا ايشان عاشق اغوا كردن زنان اند زنان باعقب نشيني و دور از دسترس بودن خود را براي اين مردان جذاب مي كنند

3- مرد انزواطلب :

بعضي مردان آنقدر در شرايط دوران كودكي وفشارهاي اجتماع محبوس شده اند كه همسرانشان هرچقدر تلاش كنند تا به آنان ياري دهند هرگز احتمال ندارد به رازگويي بپردازند از اينرو زنان در انتخاب شريك زندگي نيازمند دقت اند تا دريابند آيا مرد مورد نظر توانايي گفتن رازهايش و ايجاد صميميت با ايشان را دارد مرداني كه سرنوشتشان تنها زندگي كردن است نمي توانند همسران خوبي باشند مگر پس از سالها روان درماني حرفه اي كه معمولا تمام مردان كوچكترين انگيزه يا ميلي براي صميميت ندارند برخلاف بسياري از مردان كه از صميميت مي هراسند اما واقعا خواستار ساختن پل صميميتي بين خود و ديگران هستند تا به انزواي خود پايان دهند مردان منزوي اگرهم با كسي رابطه برقرار كنند خالي از هر تعهد است
تشابه زيادي بين مرد منزوي ومرد ساكت قوي وجود دارد مردان منزوي با كناره گيري و خونسردي توهمي از قدرت بوجود مي آورند كه با دور از دسترس بودن و مستحكم و قابل اعتماد بودن اشتباه گرفته مي شود اين جاذبه ها به علاوه مبارزه شاعرانه مرد دست نيافتني و فريبندگي مرد منزوي براي برخي زنان جذاب است اما زنان نيازدارند بين مردان منزوي كه به مراقبت روانپزشكي درازمدتنيازمندند با مردان درونگرا معتاد به كار كه مي توان با حوصله و بردباري با ايشان صميمي شد تمايز قائل شوند وگرنه زندگي خويش را تباه خواهند كرد مرد منزوي علاوه بر كناره گيري از تماسهاي اجتماعي در روابط خود با زنان هيچگونه تعهد احساسي را نمي پذيرد مرد منزوي هيچ دوستي ندارد و هيچگاه با همكاران خود صميمي نمي شود و قادر نيست كسي را دوست بدارد و براي صميمي شدن مشكلات فراواني دارد كه بدون كمك روانپزشك زن هيچگاه نمي تواند بر آنها فائق آيد مردان منزوي تنها در صورتي خوشبخت مي شوند كه با زنان منزوي كه علاقه اي به ايجاد صميميت با همسرانشان ندارند ازدواج كنند

4- مرد معتاد به كار :

براي بسياري مردان و زنان عشق و علاقه در كار خلاصه مي شود اشخاص كمال گرا در راهي ساده و موثر با غرور و جاه طلبي مهارت و ذكاوت و اراده در زندگي به منظور واقعيت بخشيدن به نفس كمال گراي خود به پيش مي روند و اغلب خود واقعي و امكان صميميت را از دست مي دهند زيرا صميميت نيازمند صرف وقت است اما معتادان به كار وقت ندارند اكثر مردان از نظر شغل موفقند اما در زندگي خصوصي خوشبخت نيستند ايشان معمولا نيازهاي مادي همسرانشان را برآورده مي كنند اما از تامين نيازهاي احساسي و عاطفي ايشان عاجزاند رايج ترين محرك ايجاد تغيير در اين نوع زندگي يك بحران است قطع كلي جريان يكنواخت كار روزانه تا فرد در زندگي خودش، نقش و روابطش تجديد نظر كند.
اما بسياري از زنان فقط بخاطر اعتياد مرد به كار به او جذب مي شوند زيرا دريافته اند اگر مرد معتاد به كارش نباشد روابطشان دچار مشكل خواهد شد اگر مرد در دنياي كار خود كاملا غرق شده بهترين راه ورود به دنياي او از طريق شغلش است زن و مردي كه همكارهستند بسيار شانس آورده اند موفق ترين روابط اغلب برپايه شغل مشترك بنا شده و براي زوجهايي كه جدا از يكديگر كار مي كنند بهترين راه حل درگير شدن در كار يكديگر است برخي اوقات فرد معتاد به كار با فعاليتهاي فوق برنامه يا تفريح مي تواند فكر خود را از كار به زندگي معطوف كند اگر چه تفريح كردن براي او مشكل است اما اگر يك مرتبه با همان شدتي كه حرفه اش علاقمند است درگير آن شود به آن تفريح نيز علاقمند مي شود يكي از راههاي نزديك شدن به مرد معتاد به كار اين است كه در ابتدا به تفريحاتي بپردازيم كه بشود آنها را به منزله طرح و برنامه اي در نظر گرفت يعني در عين حال كه مرد از آن لذت مي برد موفقيتي هم كسب كند
براي از بين بردن چرخه انتظارات و نااميديها زن اغلب بايد توجه داشته باشد كه مجبور است زندگيمستقلي از همسرش داشته باشد تا در ساعاتي كه مرد سركارش صرف مي كند زن از تنها بودناحساس دلتنگي نكند مردان معتاد به كار هرگز مرد سالار يا بي قيد و بند نمي شوند انواع مردان خويشتن دار و درونگرا:

1- مرد ساكت و قوي :


انواع متفاوتي از مردان خويشتن دار وجود دارند برحسب شخصيت و شرايط زندگي مردي كه از صميميت مي هراسد ممكن است رفتارهاي متفاوتي از خود بروز دهد امكان دارد نقش مردي ستمگر، جذاب، تنها، خوش مشرب، مغز متفكر، هنرمند حساس، معتاد به كار و انواع گوناگون اين نقشهاي اساسي را بازي كند تا فاصله احساسي بي خطر و معيني را بين خود و دنياي اطراف حفظ كند اما شخصيت خاص مرد خويشتن دار بر چگونگي قدرت نزديك شدم زن به او تاثير مي گذارد روش نزديك شدن به مردي كه همواره ساكت است با مرد پرگو متفاوت است طرز برخورد با مردي كه نياز خود به صميميت در پشت اعمال آشفته پنهان مي كند با مردي كه به حساس و آسيب پذير بودن خود اعتراف مي كند متفاوت است و بخاطر متفاوت بودن اشخاص قاعده ساده و يكساني براي غلبه بر هراس مرد از صميميت وجود ندارد اولين مبارزه براي هر زني براي ياري رساندن به مرد و ابراز احساساتش مبارزه جلب توجه مرد است اگر مردي در دو دنياي متفاوت منزل و شغلش زندگي كند امكان دارد دنياي شغلي اش را در اولويت قرار دهد و جلب توجهش به مشكلات مربوط به روابط صميمي در منزل مي تواند بسيار مشكل باشد معمولا يك زوج به طور متوسط در هفته نيم ساعت باهم صحبت مي كنند و معمولا مردان خويشتن دار و درونگرا تمايل به صحبت در مشكلاتشان را ندارند يا وجود هر مشكلي را انكار مي كنند تلاش زن موفقيت آميز نخواهد بود مگر آنكه بتواند كاري كند تا مرد بدون هراس از خود توجه نشان دهد و در نهايت در كوشش براي بوجود آوردن صميميت احساس همكاري كند درخواست براي بدست آوردن است كه تمايل به ابراز كردن را بوجود مي آوردمتاسفانه اغلب زنان قادر به ابراز نيازهاي خود نيستند زيرا به روشني از آن خبر ندارند مي دانند كه در روابط شان خوشبخت نيستند اما از دليلش آگاه نيستند يا اينكه مغرورتر از آن هستند كه بگذارند مرد بفهمد چقدر به توجهش نيازمندند و ممكن است به جاي صريح بودن زياده گويي كنند و متوقع باشند مرد خودش حدس بزند اما مردان اكثرا از نيازهاي زنان نا آگاه اند و از شيوه هاي غير مستقيم عصباني مي شوند زيرا آنان را به حساب شكايت مي گذارند مردان ترجيح مي دهند اگر زن نياز يا انتقادي دارد آنرا صريح بيان كند مجموعه از اشارات غير مستقيم تنها موجب مي شود مرد احساس كند به او حقه زده اند و حالت دفاعي به خود بگيرد اگر درخواست براي صميميت به صورتي ارائه شود كه راه حل بخصوصي نيز داشته باشد احتمال عكس العمل نشان دادن مرد بيشتر مي شود ازآنجايي كه هر مرد ويژگيهاي خود را دارد به كوششهاي زن براي رازگويي به نحو مخصوص به خود پاسخ مي دهد ايجاد روشي براي رازگويي و صميميت بيش از همه به مداومت نيازمند است هيچ راه حل مشخص، سريع و ميانبري وجود ندارد پيشرفت ارتباط بين زن ومرد محتاج به زمان بردباري كارسخت بردباري تحمل دردو رنج بردباري عشق و بردباري است در اين راه بايد قدر موفقيت هاي كوچك را دانست زيرا موفقيت نهايي از مجموع موفقيت هاي كوچك بدست مي آيد

2- مرد پرجاذبه :

بسياري از مردان انزواي خود را با عدم ابراز احساساتشان حفظ مي كنند و معدودي از راه ديگري به اين نقطه مي رسند بجاي پنهان كردن احساساتي كه دارند نمايش بزرگي از احساساتي كه فاقد آن هستند ترتيب مي دهند آنان استاد انواع صميميت اند در حالي كه از جوهره اصلي آن اجتناب مي ورزند و عملكرد شان انحرافي است تا تدافعي آنان مردان پرجذبه و عاشق پيشه اند مرد پرجذبه موجب مي شود زن احساس آسودگي خوشايندي داشته باشد تعريف و تمجيد ها اهميت قائل شدنها در مقايسه با بي تفاوتي مردان مانند ديدن يك آبادي است در ميان كوير ولي اين داستانها همه پايان يكساني دارند به محض آنكه مرد در اين مبارزه عاشقانه موفق شود يعني ازدواج ناگهان همه چيز پايان مي يابد و آن آبادي مبدل به سراب مي شود مرد پرجذبه به بزرگي و منحصر بفرد بودن خود اعتقادي بي شك وشبهه دارد و مهارت او از اين باور نشات مي گيرد كه قادر به هركاري مي باشد و نظر هر كسي را به خود جلب مي كند و به خود و ديگران ثابت مي كند كه عاشق زنان است از آنجايي كه اين جذبه سطحي او بر پايه احساسات واقعي نيست اينگونه مردان از مردان خويشتن دار، درونگراتر هستند برخلاف مرد ساكت و قوي كه زندگي دروني اش فعال اما پنهاني است مرد پرجذبه زندگي دروني خود را درون بازي فرو مي برد و اين دنياي بازيگري كه تلاش مي كند همه از او خوششان بيايد براي او تنها مسئله احساسي درخواست مكرر براي تاييد است
مردان ساكت و قوي كه كناره گيري احساسي دارند با وجود دارند با وجود ناتواني در ابراز احساسات ، حداقل احساسات در وجودشان يافت ميشود گرچه هيچكدام از اين مردان مطلوب نيستند اما از نظر روانشناسي ناتواني در ابراز احساسات از فاقد احساسات بودن كمتر مخرب است
مرد عاشق پيشه داراي جنبه بازاريابي است و خود و ديگران را وسيله اي براي كنترل و بهرهبرداري مي بيند زن را تاحد يك وسيله تنزل مي دهد و مالكيت او را پيروزي مي داند و رابطه عشقي موفق را رابطه اي مي داند كه به مسائل جنسي بيانجامد وبجز آن عاشق پيشه از درگيري شخصي و سهيم شدن در روابط با زن اجتناب مي كند مرد پرجذبه عاشق پيشه صحنه عاشقانه اي را خلق مي كند اما خود را از آن جدا نگه مي دارد و از اينرو به بازيگر يا كارگردان فيلم شبيه است برخلاف ظاهر با اعتماد به نفس و حس امنيتي كه مرد پرجذبه دارد در واقع از مردان خويشتن دار هم بيشتر احساس عدم امنيت مي كند عاشق پيشه به مردانگي خود شك دارد و در پيروزيهايش در جستجوي نشانه اي براي تاييد آن است يكي از راههايي كه به زنان كمك مي كند تا بتوانند با چنين مرداني رابطه دائمي و صميمي برقرار كنند اين است كه همواره در مقابل اين مردان عقب نشيني و كناره گيري احساسي نمايند زيرا اين مردان از مقاومت زنان خوششان مي آيد زناني كه به سرعت يا به سادگي تسليم مي شوند مورد علاقه ايشان نيستند زيرا ايشان عاشق اغوا كردن زنان اند زنان باعقب نشيني و دور از دسترس بودن خود را براي اين مردان جذاب مي كنند

3- مرد انزواطلب :

بعضي مردان آنقدر در شرايط دوران كودكي وفشارهاي اجتماع محبوس شده اند كه همسرانشان هرچقدر تلاش كنند تا به آنان ياري دهند هرگز احتمال ندارد به رازگويي بپردازند از اينرو زنان در انتخاب شريك زندگي نيازمند دقت اند تا دريابند آيا مرد مورد نظر توانايي گفتن رازهايش و ايجاد صميميت با ايشان را دارد مرداني كه سرنوشتشان تنها زندگي كردن است نمي توانند همسران خوبي باشند مگر پس از سالها روان درماني حرفه اي كه معمولا تمام مردان كوچكترين انگيزه يا ميلي براي صميميت ندارند برخلاف بسياري از مردان كه از صميميت مي هراسند اما واقعا خواستار ساختن پل صميميتي بين خود و ديگران هستند تا به انزواي خود پايان دهند مردان منزوي اگرهم با كسي رابطه برقرار كنند خالي از هر تعهد است
تشابه زيادي بين مرد منزوي ومرد ساكت قوي وجود دارد مردان منزوي با كناره گيري و خونسردي توهمي از قدرت بوجود مي آورند كه با دور از دسترس بودن و مستحكم و قابل اعتماد بودن اشتباه گرفته مي شود اين جاذبه ها به علاوه مبارزه شاعرانه مرد دست نيافتني و فريبندگي مرد منزوي براي برخي زنان جذاب است اما زنان نيازدارند بين مردان منزوي كه به مراقبت روانپزشكي درازمدتنيازمندند با مردان درونگرا معتاد به كار كه مي توان با حوصله و بردباري با ايشان صميمي شد تمايز قائل شوند وگرنه زندگي خويش را تباه خواهند كرد مرد منزوي علاوه بر كناره گيري از تماسهاي اجتماعي در روابط خود با زنان هيچگونه تعهد احساسي را نمي پذيرد مرد منزوي هيچ دوستي ندارد و هيچگاه با همكاران خود صميمي نمي شود و قادر نيست كسي را دوست بدارد و براي صميمي شدن مشكلات فراواني دارد كه بدون كمك روانپزشك زن هيچگاه نمي تواند بر آنها فائق آيد مردان منزوي تنها در صورتي خوشبخت مي شوند كه با زنان منزوي كه علاقه اي به ايجاد صميميت با همسرانشان ندارند ازدواج كنند

4- مرد معتاد به كار :

براي بسياري مردان و زنان عشق و علاقه در كار خلاصه مي شود اشخاص كمال گرا در راهي ساده و موثر با غرور و جاه طلبي مهارت و ذكاوت و اراده در زندگي به منظور واقعيت بخشيدن به نفس كمال گراي خود به پيش مي روند و اغلب خود واقعي و امكان صميميت را از دست مي دهند زيرا صميميت نيازمند صرف وقت است اما معتادان به كار وقت ندارند اكثر مردان از نظر شغل موفقند اما در زندگي خصوصي خوشبخت نيستند ايشان معمولا نيازهاي مادي همسرانشان را برآورده مي كنند اما از تامين نيازهاي احساسي و عاطفي ايشان عاجزاند رايج ترين محرك ايجاد تغيير در اين نوع زندگي يك بحران است قطع كلي جريان يكنواخت كار روزانه تا فرد در زندگي خودش، نقش و روابطش تجديد نظر كند.
اما بسياري از زنان فقط بخاطر اعتياد مرد به كار به او جذب مي شوند زيرا دريافته اند اگر مرد معتاد به كارش نباشد روابطشان دچار مشكل خواهد شد اگر مرد در دنياي كار خود كاملا غرق شده بهترين راه ورود به دنياي او از طريق شغلش است زن و مردي كه همكارهستند بسيار شانس آورده اند موفق ترين روابط اغلب برپايه شغل مشترك بنا شده و براي زوجهايي كه جدا از يكديگر كار مي كنند بهترين راه حل درگير شدن در كار يكديگر است برخي اوقات فرد معتاد به كار با فعاليتهاي فوق برنامه يا تفريح مي تواند فكر خود را از كار به زندگي معطوف كند اگر چه تفريح كردن براي او مشكل است اما اگر يك مرتبه با همان شدتي كه حرفه اش علاقمند است درگير آن شود به آن تفريح نيز علاقمند مي شود يكي از راههاي نزديك شدن به مرد معتاد به كار اين است كه در ابتدا به تفريحاتي بپردازيم كه بشود آنها را به منزله طرح و برنامه اي در نظر گرفت يعني در عين حال كه مرد از آن لذت مي برد موفقيتي هم كسب كند
براي از بين بردن چرخه انتظارات و نااميديها زن اغلب بايد توجه داشته باشد كه مجبور است زندگيمستقلي از همسرش داشته باشد تا در ساعاتي كه مرد سركارش صرف مي كند زن از تنها بودناحساس دلتنگي نكند مردان معتاد به كار هرگز مرد سالار يا بي قيد و بند نمي شوند

خلاصه كتاب شناخت مردان (غلبه مردان بر ترس از صميميت)
نوشته استيون نايفه - گريگوري وايت اسميت
ترجمه شهلا ارزنگ-شيرين نوروي