+جواب رد

من چند وقت قبل عاشق یکی از بچه های کلاسمون شدم(حداقل این طوری فکر می کنم) وتا حالا همچین موردی رو تچربه نکردم و تا حالا هم هیچ رابطه ایی با کسی نداشتم و از سر همین ناشی گری یکی از دوستانم پیشنهاد کرد که بره و باهاش صحبت کنه با این مضمون که با هم صحبت کنیم و بیشتر اشنا بشیم و من احمق هم قبول کردم و ایشون جواب رد دادن حالا نمی دونم چی کار کنم ، نه می تونم فراموش کنم و نه می تونم با هاش حرف بزنم. البته ایشون اطلاعات زیادی در مورد من داشتن در صورتی که هنوز من اسمش رو هم نمی دونم !

سلام ali 1362 عزيز
به نظر من اگر واقعاً دوسش داريد از طريق خانوادتون وارد بشين . اكثردخترا البته از نوع عاقلش در اينطور موارد شما رو دلسرد مي كنن حتي اگر بهتون علاقه داشته باشن . پس به خانوادتون بگين با پدر يا مادرش صحبت كنن كه بهتره اول با مامانش صحبت كنين . اميدوارم اگر علاقتون واقعي هست بهش برسيد . موفق باشيد

دوست من
بهترين كار اينه كه موضوع را با خانوادت در ميان بزاري و مسئله را قانوني تر كني. هم جايگاه بهتري پيدا ميكني و هم تكليفت را زود تر روشن ميكني.

سلام
آقای محترم من با نظر دوستانمون موافقم .بهتره از طریق خانواده ات اقدام کنی. موفق باشی

من تا 7 یا 8 سال اینده فکر نمی کنم بتئنم ازدواج کنم.تازه من که هنوز ایشون رو نمی شناسم که بخوام با خانواده ام مطرح کنم .شاید چند جلسه صحبت کردیم و بعد دیدیم که اصلا از لحاظ فکری و... به هم نمی خوریم !
و از همه مهمتر من هنوز مطئن نیستم که عشق من حقیقیه یا نه من فقط قصد دارم بیشتر اشنا بشم تا اصلا ببینیم به بقیه ی مراحل می رسه یا نه !
البته من تصور می کنم احساسات مشابهی در اون وجود داره که البته مطمئن نیستم .

سلام ali1362
شما تا حدودی می تونید از رفتار و طرز برخوردش و همچنین دوستانش ایشون رو بشناسید . اگر تا 7 - 8 سال آینده قصد ازدواج ندارید و با خانودتون هم نمی خواید در این مورد صحبت کنید بهتره فراموشش کنید. به فرض که ایشون به شما علاقه داشت برای اون دختر چه تضمینی وجود داره که تا 7-8 سال دیگه نظر شما عوض نشه . علی جان به نظر من مدتی صبر کنید به احتمال زیاد این علاقه زیاد حقیقی و پایدار نیست . وقتی به یک شخص زیاد فکر کنید خواه ناخواه وارد زندگیتون میشه . زیاد خودتونو درگیر این علاقه نکنید و وقتتونو پر کنید تا بهش فکر نکنید . اول از خودتون و احساستون مطمئن بشید

با تشکر از شما parmis08
البته برای من هم تضمینی نیست که نظر ایشون عوض نشه (با فرض اینکه ایشون هم علاقه مند باشن ) البته من نه می خوام با احساسات طرف مقابلم بازی کنم ونه به اون به عنوان یک زنگ تفریح نگاه می کنم مشکل من اینه که با این کاری که کردم احتمالا اون فکر می کنه که من از اون دسته پسرهایی هستم که تا دو کلمه حرف با یک دختری می زنم یا با هاش سلام علیک می کنم فوری عاشقش می شم ! ولی واقعا اینطوری نیست من می خوام این موضوع رو بهش نشون بدم ولی نمی دونم چطوری .البته از این موضوع حدود 3 ماهه که می گذره ومن مثل اون موقع عجول نیستم و الان هم بهش فکر نمی کنم و می تونم بگم که فراموشش کردم شاید چونکه مدتی اون رو ندیدم. من هنوز نمی دونم که واقعا عاشقش هستم یا نه ؟ جالبه من یک ترم چند کلاس مشترک باهاش داشتم و اصلا متوجهش نشده بودم و انوقت به یکباره در اخرین جلسه ی یکی از کلاسها این اتفاقات افتاد ! وشاید باعث شد که امتحاناتم زیاد خوب نشه . به هر حال چون تونستم بعد از یک مدتی فراموشش کنم خودم هم به عشقم شک کردم.
شاید تمام اینها تصورات ذهنی من بوده !