ترس از تهدید های پسر به علت مخالفت به ازدواج!!چیکار کنم

سلام ..من دو سه بار اینجا اومدم و راجع به مشکلی که داشتم گفتم..خیلی راهنمایی های خوبی کردین دوستان از همه ممنونم ..من الان با اون پسری که راجع بهش قبلا گفته بودم رابطمون اوکی شده و تا یه مدت دیگه واسه خاستگاری قراره اقدام کنه..ولی چیزی که منو نگران کرده اینه که پسر یکی از همسایه هامون یه مدت به من خیلی گیر میداد و همیشه زاغ سیاه منو چوب میزد جوری که میرفتم بیرون مدام تعقیبم میکرد یا جلوم سبز میشد تا اینکه شمارش رو داد منم واسه اینکه بهش بگم کسی تو زندگیم هست و بیخیال شه با خط دیگه بهش زنگ زدم و جریان زو گفتم ولی اون اصلا گوشش بدهکار نبود و میگفت من نمیزارم تو با کسی به جز من باشی و هرکس بخواد باهات باشه با من طرفه و از این جور حرفا .. من اهمیتی ندادم هروز زنگ میزد میگفت بیا ببینمت من باز اهمیت ندادم تا یه بار به اصرار باهاش رفتم بیرون دیدم یه حلقه خریده بود به اصرار اونو داد به من .من بازم بهش گفتم که کسی رو دوس دارم ولی اصلا اهمیت نمیداد و همش میگه من نمیتونم فراموشت کنم و خونوادم فهمیدن تو رو دوس دارم و اگه بری میرم قرص میخورم و سیگار میکشم و تا اخر عمر با هیچ کس دیگه نمیرم و فقط تو رو میخوام و از این حرفا..این جریانا واسه وقتی بود که محمد)پسری که 4سال باهاش بودم و دوسش دارم( باهام هنوز قهر بود و کلا گفته بود رابطمون تمومه.ولی من بازم نتونستم با کسی دیگه به جز اون باشم..اگه محمد بود حتی به خودم اجازه نمیدادم که با خط دیگه به اون پسر همسایه زنگ بزنم و بگم بیخیال شه حتی به مامانم قضیه رو گفتم که شر نشه واسم ولی مامانم گفت این که ترس نداره خاستگاره اگه اومد میگیم نه ..ولی من میترسم..محمد به من گفته اگه چیزی راج بهت بشنوم دیگه هیچوقت باهم نمیمونیم اونم میدونه که من دوسش دارم هرجور دوس داره باهام حرف میزنه البته بعد از اون قضیه ای که قبلا گفتم اخلاقش اونجوری شد..حالا من نگرانم که اگه با محمد ازدواج کنم سر و کله اون یارو پسر همسایمون پیدا شه و همه چیز رو بهم بزنه..به نظرتون به پسره چی بگم که بیخیاله من شه و بره پی زندگی خودش ..من نمیخوام عشقمو دوباره از دست بدم چون اصلا دیگه تحمل سختی کشیدن و غصه خوردن ندارم!تازه این پسر همسایمون 6ماه از من کوچیکتره!ولی همینکه میگم نامزد دارم یا کسی رو دوس دارم تهدیدم میکنه که یه روز میام با هر کی که باشی حرفی بهت میزنم که هیچ وقت فراموش نکنی !!!به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم که کاری باهام نداشته باشه توروخدااا