تازگی ها متوجه شدم که همسرم سیگار می کش، باید چه رفتاری داشته باشم ؟

سلام دوستان

. بار اوله که اینجا می نویسم امیدوارم که بتونم از راهنمایی هاتون استفاده کنم

دختری 29 ساله ام 2سال که ازدواج کردم. 14 سال اختلاف سنی داریم . تازگی ها متوجه شدم که همسرم سیگار می کشه قبولش برام سخته. من خیلی بهش اعتماد داشتم. بهش نگفتم که فهمیدم نمی دونم چه جوری مطرح کنم. بهم بگید چه کنم؟نمی دونم با این عدم اعتماد جه کنم!

شوهرم خیلی گوش به حرف من نمی ده. نمی دونم اگه بهش بگم می ذاره کنار یا نه. . شوهرم به خاطر من حاضر نیست کاری رو که دوست داره رو ترک کنه یا اینکه به خاطر من حاضر نیست کاری رو که دوست نداره انجام بده ..مثل بعضی مردها که گوش به حرف کنه خانماشون هستن نیست..

دوستان کسی راهنمایی نمی کنه من رو؟

سلام دوستان
. بار اوله که اینجا می نویسم امیدوارم که بتونم از راهنمایی هاتون استفاده کنم
دختری 29 ساله ام 2سال که ازدواج کردم . تازگی ها متوجه شدم که همسرم سیگار می کشه قبولش برام سخته. من خیلی بهش اعتماد داشتم. بهش نگفتم که فهمیدم نمی دونم چه جوری مطرح کنم. بهم بگید چه کنم؟

شوهرم خیلی گوش به حرف من نمی ده. نمی دونم اگه بهش بگم می ذاره کنار یا نه. نمی دونم با این عدم اعتماد جه کنم

سلام

حالتون خوبه.به همدردی خوش آمدین.

لطفا تاپیک زیر را به دقت بخونید:

چطوری برخورد کنم با این موضوع( سیگار کشیدن همسرم )؟

مرسی دوست عزیزاز لینک

مطلب رو خوندم. والا به نظرم مورد من با اون تاپیک فرق می کنه. شوهر من 43 سالشه و من اصلا انتظار نداشتم یک مرد تو این سن بره سراغ سیگار! دوست مجردی هم نداره که بگم گول کسی رو خورده..نمی دونم چند وقته ولی 2-3 باری هست که دیدیم بو میده و وقتی جیبش رو چک کردم قبض خرید سیگار رو دیدم. من اصلا می ترسم این قضیه رو با همسرم مطرح کنم فقط اون روز که بوی سیگار رو حس کردم بهش گفتم بوی چیه میدی و گفت "تو حالت خوبه" و من هم که خیلی شکه و ناراحت بودم دیگه چیزی نگفتم. اون موقع با خودم گفتم که باید ازش جدا شم..

فکر کردم به روی خودم نیارم بهتر باشه که روش باز نشه اما چه جوری بهش اعتماد کنم دوباره؟
چه جوری با هاش مطرح کنم می ترسم گوش به حرفم نده یا دوباره حاشا کنه هر چند که من رسید رو دارم
در ضمن این رو هم بگم ایشون اضطراب و افسردگی دارند و ما تو زندگیمون خیلی بحث و مشاجره داشتیم. اوایل ازدواجمون رابطه جنسی خوبی نداشتیم اما به مرور زمان و تلاش من و مشاوره الان خیلی بهتر شده(اون موقع ازش می خواستم مییومد مشاوره) .
اخیرا که در کارش خیلی استرس و فشار داشت بهش گفتم که برو دکتر یا مشاوره اما متاسفانه نمیره ...اما چند روزی هست(بعد از اون روز که من گفتم بو میدی) که ورزش می کنه و حتی دیدم کتاب می خونه که چه جوری میشه شاد زندگی کرد. و همین باعث شد که من دوباره امیدوارم بشم و تلاش کنم اما این دفعه مصمم تر از قبل و اگه جواب نگیرم بیام بیرون از این زندگی. بهم بگید ایا می تونیم زندگیمینو از نو بسازیم؟ سهم من چیه؟ایا بهش بگم می دونم سیگار می کشه؟ چه جوری ازش بخوام بزاره کنار؟آیا سیگار کشیدنش نشونه اینکه از زندگی (با من) خسته است؟:47:

سلام به تالار همدردی خوش اومدین

خیلی از کسانی که شروع به سیگار کشین می کنند به خاطر لذتش یا کلاس گذاشتن و دوستهای ناباب این کارو می کنند. که این عده بیشتر در سن نوجوانی و تا قبل 30 سالگی هست.
یه عده دیگه که اینا هم زیاد هستند ، به دلیل استرس و اضطراب زیادی که دارند شروع به سیگار کشیدن می کنند. سیگار تا حدی این استرس رو کاهش میده. با توجه به اینکه گفتید همسر شما 43 سالشون هست و اخیرا هم در کارشون استرس داشتند قطعا جز همین مورد هست.
انقدر روی همسرتون فشار از بیرون و دغدغه فکری هست که ایشون تصمیم گرفتند به سیگار کشیدن.
شما شخصا خیلی می تونید به همسرتون کمک کنید حتی از خود همسرتون بیشتر. سعی کنید به روشهای مختلف استرس و دغدغه فکری رو از همسرتون دور کنید، محیط خونه رو شاد و گرم کنید.
البته اینم بدونید معمولا توی این سن دیگه خطر اعتیاد به سیگار ایشونو تهدید نمی کنه. دیگه به یه پختگی رسیدند که فقط در مواقع نیاز که استرس دارن استفاده می کنن. ولی بازم شما ریسک نکنید و هر چه زودتر به همسرتون کمک کنید بهتره

مرسی از راهنمایی تون.
بله من هم دارم سعی می کنم . تصمیم گرفتم محیط خونه رو شادتر کنم و کمک کنم استرس کمتری داشته باشه.
آیا به نظرتون بهش بگم که می دونم یا اینکه به روش نیارم؟
اگه بگم که می دونم ممکنه پررو بشه و قبح عمل براش بریزه و اگه هم نگم ممکنه فکر می کنه هیچی نمی فهمم! به نظرتون چی کار کنم بهتره؟

عزیزم درسته که سیگار کشیدن بد هست ولی بیا از دید یه نفر که زنش نیست به یه مرد بالای 40 سال نگاه کن ببین اگه بش بگی چرا ؟خوب مرد پخته ای هست چرا باید به حرف یه نفر تو دهه 20 گوش بده.....
به نطرم نگران سیگاری شدن همسرت نباش و فعلا به روش نیار چون قبحش می ریزه ولی سعی کن با شادی آفرینی و این که در خلوت خودتون بش بگی من همسرت هستم می خوام شریک سختی های تو باشم ....من می دونم این روزها وضع همه به هم ریختست ولی نباید بذاریم ایم فشارها ما رو از هم دور کنه شاید بلکه بتونه مار و به هم نزدیک کنه....

مرسی دوست عزیز