هزينه تحصيل من با شوهرم نيست ؟

سلام
هزينه تحصيل
سلام. مشكل من مربوط ميشه به تحصيلم؛ دانشجوي سال دوم دانشگاه آزاد بودم كه ازدواج كردم؛ شهريه ٤ ترمم رو بعد از ازدواج، شوهرم داد (كه اون موقع ترمي حدود ٢٥٠ هزار تومن بود).
فوق ليسانس رو سراسري خوندم و خدا رو شكر شوهرم هزينه اي نكرد؛
الان دانشجوي دكتراي خارج از كشورم و تا الان حدود ١٠ ميليون پول شهريه ي دكترام شده؛
مشكلي با شوهرم نداشتم تا وقتي كه خواستيم به دليل ادامه تحصيل از ايران بريم و شوهرم از پدر و مادرش خواست بش كمك كنند.
لازم به ذكره كه پدر و مادر شوهرم كل هزينه هاي عروسي و مسكن و ... پسر بزرگشون رو داده بودن و به شوهر من يك سوم اون مقدار رو بعد از ٥ سال تونستند كمك كنند (چون دستشون تنگ بود و ما خودمون با قرض و وام مراسم رو برگزار كرديم و خونه اجاره كرديم)
و به همين دليل، شوهرم هميشه از پدر و مادرش گله داشت كه شما به اندازه اي كه بايد براي من قدم برنداشتيد
تا اين كه ما از ايران براي درس رفتيم و حالا بعد از دو سال، مقدار قابل توجهي ارث به پدر و مادر شوهرم رسيده
شوهرم از همون اول اصرار و اصرار به پدر و مادرش كه حالا بايد برام جبران كنيد
اونها هم تو حرفاشون نشون مي دادن كه مايل به اين كار نيستند
جديدا وقتي با شوهرم حرف مي زنم، و مخصوصا تو بحث ها، حرفاي جديد و عجيب غريبي ازش مي شنوم!
مثلا اين كه "تو يه دانشجوي ليسانس بودي، من تو رو تا دكترا رسوندم"
"من خرجتو دادم كه الان اينجايي"
يه دفعه هم خودش تعريف كرد كه مامانش گفته "چون زنت از اول دانشجو بوده و خرج كمرشكن داشتي، الان مشكل مالي داري"
"اگه خرج تحصيل زنت نبود، تا حالا ده تا دكترا گرفته بودي"
و خلاصه اين هزينه تحصيل من شده بلاي جونم
تا حرفي بزنم، سريع مي پره بهم كه "من خرج تحصيلتو دادم تو به اينجا رسيدي"


نشستم حساب كردم، ديدم بيشتر از اون چيزي كه تا حالا شوهرم براي تحصيلم هزينه كرده، من درامد داشتم
البته من دقيقا درامد همون سالهامو حساب كردم كه ارزش پول همون باشه
مثلا "دوران ليسانسم به يه خانمي تدريس خصوصي مي كردم + چند تكه طلا داشتم از خودم كه با نادوني تو دوران عقد فروختم تا شوهرم ماشين بخره + ويراستار دو تا كتاب كنكور بودم"
ارزش پولي اين سه مورد دقيقا برابر هزينه اي هست كه شوهرم تو همون زمان براي شهريه ليسانسم پرداخت كرده؛ از موارد ريز ديگه مي گذرم.
فوق ليسانس كه سراسري و رايگان بود (مگر اينكه كرايه ماشين هامو بخوان حساب كنن)
براي مقطع دكترام هم "پولي كه از دو سال تدريس تو دانشگاه گرفتم + ماالتفاوت فروش دلارهاي دانشجويي خودم + بورسي كه دانشگاه ميده" رو بذارم رو هم، سه برابر هزينه اي ميشه كه شوهرم بابت شهريه دكترام پرداخت كرده
بازم موارد ديگه ي پولي از طرف من هست كه چشم پوشي مي كنم
حالا با اين كه من مي دونم دادن خرج تحصيل من با شوهرمه و نه كس ديگه، اما نمي دونم چطوري بهش اين حساب كتابا رو بگم و نشونش بدم كه از جيبش برا تحصيلم خرج نكرده، تا ديگه ناراحت نباشه و منت نذاره
و يا اين كه اصلا درسته اين كارو بكنم يا نه


و همچنين درمورد مامانش؛ چطور به مامانش بفهمونم كه پسرش براي تحصيل من هزينه اي نكرده
از شوهرم بخوام كه بره براش تشريح كنه؟ چون مادرشوهرم هيچ وقت مستقيم به خودم چيزي نگفته
اين قدر اين مساله منت گذاشتن و اين حرفا اعصابمو به هم ريخته كه بعضي موقع ها تصميم مي گيرم ترك تحصيل كنم


كاش از اول مي دونستم كه مثلا گوشي ٢٤٠ هزار تومني اي كه مهر سال ٨٣ به شوهرم كادو دادم تو ذهن خودش و مادر شوهرم نمي مونه؛ اما ٢٥٠ هزار تومني كه همون موقع براي شهريه ام داده تو ذهنشون تا ابد مي مونه
اگه مي دونستم همچين حرفا و نيش و كنايه هايي در انتظارمه، خودم هزينه هاي تحصيلمو مي دادم
الان نمي دونم چه كار كنم


لطفا راهنمايي ام كنيد
من بايد چه كار كنم؟

:72::72::72::72:سلام دوستم به همدردي خوش اومدي:72::72::72::72:

دوستان كارشناس تشريف ميارن نظرات كاربردي ميذارن.

فقط خواستم بگم اگر همسر و زندگيت رو دوست داري با اين حساب كتاباي رياضي زندگي رو به كام خودت و همسرت تلخ نكن مشخص هر دو براي رسيدن به اينجا زحمت هاي بسيار كشيديد و مشخص همسرتون همراه واقعي بودن همينطور شما.:43::43::43:

اگر يه چرخ تو اين تالار بزنيد ميبينيد شما واقعا خوشبختيد .

درود بانو

شما بهتره بجای تمرکز به این حرفای خاله زنکی که هیچ فایده نداره بچسب به درسات داری دکترا میگیری فکر کنم بهتره روی این موضوع تمرکز کنی که زودتر تموم کنین و برگردین.اینکه شوهرتون این رو میگه یکم خسته شده چون هزینه بر هستش و اینکه شما احتمالا مدرکتون از ایشون بالاتر میشه.

یک بهتره درست بخونی
2. به شوهرت یادآوری کن دکترا بگیرین بعدا براتون بهتره و درآمدتون افزایش پیدا میکنه
3.سعی کنین روحیه اعتماد بنفس شوهرتون رو بالا ببرین فکر کنم ایشون یکم داره میترسه فکر میکنه ازش دور شدین بخاطر مدرکی که دارین میگیرین


در هر صورت ایشالله زودی مدرکتون رو بگیرین و برگردین :72:

ممنون خاله قزي و صبوري عزيز
من و شوهرم الان هر دو دانشجوي دكتراييم؛ من حرفاتونو كاملا قبول دارم؛ اما اين حسي كه شما گفتي شوهرم نسبت به من داره رو، شوهرم و مادرشوهرم فكر مي كنن من نسبت به شوهرم دارم


يه مثال بزنم
مثلا دو روز پيش مادرشوهرم به همسرم گفته:
"به حرفاي خانمت توجه نكن واسه پست داك خوندن؛ خانمت حسوديش ميشه كه تو هيئت علمي هستي و خودش هنوز شاغل نيست
مي خواد هي خارج از كشور طولش بده كه تو هم كارتو از دست بدي!!!!
خانمت حالت رقابت و احساس حسودي بت داره و هميشه مي خواد از تو بالاتر باشه!!!"


حالا تصور كنيد اگه شوهرم كارشو از دست بده، اولين كسي كه ضرر ميكنه، منم!
شوهرم اينو در جواب بش گفته و مادرشوهرم گفته "اون نمي فهمه الان!"


به هر حال، اين حرفا روي شوهرم به شدت تاثير كرده و حالا حالت طلبكاري داره كه چرا بابات هزينه تحصيلت رو تا حالا نداده
نمي دونم ميشه كلا بي خيال اين حرفاشون بشم؟ يا بايد قضيه رو براشون روشن كنم؟

توضیح دادن بنظرم خوبه ولی خودتو قاطی این بازی های مسخره مادرشوووووهری نکن. ناسلامتی داری دکترا میگیری از شما بیشتر توقع میزه خوب به شوهرت بگوب اشه بیشتر روی درسام تمرکز میکنم سعی کن خودت هم توی این مدت میتونی درآمدت رو ببر بالا و درضمن خرجی که کردی رو لیست کن شوهرت گفت بهش نشون بده که اینقدر خرج کردی.ولی اینم بهش بگو ازت ممنونم پشتم هستی بهم انرژی میدی خیلی کمک کردی بهم تا خودمو بکشم بالا و تو نبودی نمیتونستم یکم خودت رو ضعیف نشون بده بزار حس مردونش رو داشته باشه همیشه.

من یکمم فکر میکنم شوووهرت خیلی بهش فشار اومده مسئله فقط مادی نیست خانواده شوووهرت به داداش بزرگه کمک کردن حق داشتن پسرشون به شما رسیده بازم حق داشتن چون دستشون خالی بوده ولی حالا که بهشون ارث رسیده شوهرت به خودش داره حق میده که ازشون بخواد . شما خواهشا اینو اصلا یادآوری نکن بهشون اصلا و ابدا سعی هم کن خودت رو بزنی به کوچه علی چپ یعنی هیچی ندیدی و نمیدونی.چون فکر میکنه جلوت کوچیک شده.تحقیر شده بدجوری هم تحقیر شده توسط خانوادش واسه همین روش فشاره و داره اینجوری خودش رو تخلیه میکنه خواهشا شما صبور باش و بهش کای اعتماد بنفس بده و نشون بده پشتشی و اینکه کنارته بهش افتخار میکنی.

ولی در هرصورت بهتره انتظار مالی نداشته باشین از خانوادش.

اینم نوشته خودم: اگه واقعا بدونی شوووهرت چه حسی داره واسه این موضوع کمک به برادر شوهرت و وضعیت خودش خیلی بیشتر هواشو میداشتی.خواهشا یکم بیشتر بهش توجه کن.حس تحقیر شدگی حس خیلی خیلی خیلی مزخرفیه :sad:

سلام خانم دکتر عزیز ،بیخیال این همه حساب کتاب
واقعا آقای khaleghezey درست میگن این حرفها خاله زنک بازیه
از این همه محاسبات هم یه انتگرال بگیرید ببین نتیجه اش چی میشه؟
من الان مجرد هستم و همین ماه هم آزمون PH.D دارم،میترسم دکتری بخونم فردا همین حساب و کتابها آرامش زندگیمو ازم بگیره والا
این نوع حساب کرنها یعنی فاصله ی خیلی زیاد بین زن و شوهر،بهتره به جای این چیزها ببینید کجای کار ایراد داره که بین شما دونفر همچین حرفهایی زده میشه که شما به فکر هزینه و کرایه ماشین تا رسیدن به دانشگاهتون هم افتادید.فکر میکنم دو نفر وقتی ازدواج میکنن میشن مـــــا،پس بهتره ایراد رو رفع کنید تا منت قدمهایی که برای همدیگه برداشتید رو روی هم نذارید .شما همدیگه رو استخدام نکردید دکتری و هیئت علمی و همه ی اینا تا جلوی درب منزلتون اهمیت داره وقتی وارد شدید یار همدیگه هستید.
امیدوارم مشکلتون حل بشه

سـواد ، حاصـل خوانـدن زیـاد نیسـت ، بلکـه حاصـل تعمـق و تفکـر در آن چیزیسـت کـه خوانـده شـده ...

شوهر شما حسابگر هست
شما هم می خواهید راه ایشون رو ادامه بدید ؟
اشتباه رو شما تکرار نکنید

سلام

ارتباط واضحی بین مسائل ارث و صحبتهای مالی بین همسرتون و پدر و مادرش و شهریه دانشگاه شما توی نوشته هاتون نبود.
اما گویا توی ذهن خود شما در این زمینه ارتباطی هست که بیانش کردید.

آیا شما به همسرتون فشار می آرید و یادآوری می کنید که مامان بابات تو را اندازه برادرت دوست ندارند یا خرجت نمی کنند یا بهت پول نمی دن؟
بهش یادآوری می کنید که زنگ بزن و بگو حق تو را از ارثی که بهشون رسیده بدن ؟

اگر در این مسائل دخالت کرده باشید، بحث شهریه شما از همین موضوع نشات می گیره.
همسرتون با والدینش صحبت کرده و اونها تمایلی به کمک مالی نداشتند
حرفهای شما را کم و بیش و از قول خودش یا شما منتقل کرده که الان که ارث بهتون رسیده کمک کنید و ... باز هم نتیجه ای نگرفته.
مادرش بهش گفته که همسرت حق و اجازه ای نداره در مورد زندگی ما و ارث و میراث ما و ... تصمیم بگیره (درست گفته) و اگر شهریه اش را نداده بودی الان این حرفها را بهت نمی زد و ...

همسر شما هم نشسته با خودش فکر کرده و از طرفی حس می کنه حرف مادرش درسته و کمکهای اون در موفقیت شما بی تاثیر نبوده
از طرفی نمی خواد جلوی شما کم بیاره
غرورش له بشه
در مورد مسائل مالی و کمک خانواده به برادرش و عروسی ساده شما و ... تا ابد سرکوفت بشنوه.
از این که مادرش حاضر نشده از پول ارث به شما کمک کنه، ممکنه حتی خودش هم ناراحت باشه. اما مهم تر از اون براش اینه که جلوی شما کم نیاره و نتونی دائم بهش بگی مامانت پول نداد، مامانت ... پس راه حل جدید پیدا کرده که اگر من نبودم تو دانشجوی دکترا نبودی. اینقدر نزن توی سر من که چرا نمی تونم از مامانم پول بگیرم

اگر شما اون بحث را ببندی، ایشون هم دیگه این حرف را نمی زنه. اگر هم ادامه بدی، می شه ملکه ذهنش و از این به بعد اگر هوا بارونی باشه تهش می رسه به شهریه شما، آفتابی هم باشه باز تهش می رسه به شهریه شما. پس سریع جمعش کن که نشه یک دلیل عمده برای همه اتفاقهای زندگیتون

سلام شيداي عزيز
و ممنون از راهنماييت


متاسفانه خير؛ من نه تنها به هيچ عنوان دخالتي توي اين بحث ارث نداشتم؛ بلكه وقتي شوهرم بحثشو مطرح كرد، نظرم اين بود كه ازشون پولي نخواد و بذاره اونا خودشون واسه پول خودشون تصميم بگيرن
شايد با توجه به سن بالاشون دلش بخواد كلش رو خرج خودشون كنن و برن مسافرت يا هر كار ديگه اي
به نظر من، حق دارن ازش لذت ببرن و هر جور دلشون مي خواد خرجش كنند


اما شوهرم خودش اصرار داره و ميگه حقمه و بايد بگيرم


درمورد سرزنش و اين حرفا، من درمورد پول كم و مراسم ساده هيچ وقت ازش گله نكردم


اما بارها بم ياداوري كرده كه تو هيچي نبودي و من تو رو به اينجا رسوندم

هوا هر جور كه باشه منتش به راست
:(

شیرین جان،

مرسی از توضیحی که دادی.
البته من نه همسرتون را می شناسم و نه می شه ده سال شناختی را که شما از ایشون دارید تو دو تا پست منتقل کرد.
اما احساس می کنم این حرفها مردونه نیست،
عکس العمل و راه فرار یک مرد هست به مسائلی که توی ذهن خودش هست.
این حرفها را همونطور که گفتی از مادرش یاد گرفته یا قرض گرفته. حرف خودش نیست. ولی فکر می کنه شاید کارساز باشه و بتونه با این حرفها بهتون ثابت کنه که من خیلی مهممم!!

یه مشکلی با خودش داره و حس می کنه جایی تحقیر شده یا نادیده گرفته شده و می خواد بزرگی و اهمیت خودش را ثابت کنه.
اگر این حرف تازگی داره، پس مربوط به یه مساله تازه است. باید اون را پیدا کنی.
وگرنه شهریه ده سال پیش شما که امروز نباید مطرح بشه.