-
؟؟؟؟من چیکارکنم
سلام من تازه عضو شدم
خواستم مشکلمو بگم وراه حل بگیرم من ادم احساساتی نیستم وازرو احیساسم تصمیم نمیگیرم، ولی راستش تابستون امسال بایکی دوست شدم البته ب اصرار اون، اولش خیلی ناراضی بودم برخوردام واقعا تندو زننده بود ولی هرچی بود بددهنی نکردم، خیلی مغرورم غرور زیادم.اجازه نمیده ک بخوام کسیو تحویل بگیرم ماباهم دوست شدیم دوستیمون فقط کش مکش بودتاجایی ک من شبا باسردرد میخوابیدم ولی وقتی همو میدیدیم خیلی خوب بودیم باهم من کم کم ازش خوشم اومد ولی تا اون جایی ک خواست دستمو بگیره وببوستم درواقع مجبورم کنه چون من واقعا مخالف بودم وهمیشه سراین موضوع باهم دعوا داشتیم بعد 1 مدت. دیدم ک ازش خوشم میاد ومنم دلم میخواد ازغرورم گذشتم. واجازه داذم من بهش اعتمادداشتم ودارم وخودش میگفت تا خودم نخوام هیچکار ی نداره باهام،اولین کسی بود ک بوسیدمش و پیشش احساس امنیت وارامش میکردم، بعد از1 مدت ک دید روابطمون داره بیشتر میشه وپیچیده تر وابنکه هرروز ازم میخواست ک ببینتم. حتی ازلب پنجره،ولی وقتی زنگ زدنامون بیشتر شدازم خواست ک برم خونشون منم 1 ماه مخالفت ودعوا خلاصه حسابی قاطی بود تااینکه گفت اگرنیای دیگه تمومه منم گفتم باشه تموم چند روزی ارتباط نداشتیم تااینکه من گفتم باشه زده بودم ب سیم اخر من بهش اعتماد داشتم باهم رفتیم اونم خداییش کاری نکرد منم انقد میلرزیدم ازترس ک خودش گفت دیگه ازت نمیخوام بعدچند روزم گفت من سکس میخوتم اگر پایه ای باهات میمونم اگرنه ک من میدونستم لج کرده باهام چون من هزار بارخواستم تموم کنمو اون مخالفت کرد وقتی اسم سکسو آورد منم تموم کردم،ولی اون هردوشب 1 باراس میداد وهی میگفت بیمعفت دیگه ماهمو ندیدیم تا 1 ماه پیش ک با کلی اصرا گفت همو لبینیم ودیروز ک همو دیدیم البت من گفتم دلم تنگ شده واونم سریع خودشو رسوند، انقد ک تعجب کردم ووقتی باهاش دست ندادم کلی ناراحت شد وب زور دستمو گرفت ومحکم گرفت تو دستش،چشماش ودستاش برخلاف زبونش حرف میزنن،اون گفت قبلا ک نباید عاشقش شم نباید تند برم تو دوستی ک اگراینجوری شه تموم میکنه پس چرا روزتولدمو تبریک گفته چرا یادگاریهامو هنو نگه داشته چرادستمو میگیره چرا میخواد ک دوباره بغللم کنه اینا برای چیه؟؟؟ من نمیفهممم رفتارشو درک نمیکنم دیروز گفت دلم تنگ شده گفت هروقت خواستی خطتو. عوض کنی ب اولین کسی ک میدی منم،اون خیلی گیر میدادم ک چی بپوشم چی نپوشم حتی بااینکه تمومه کردیم ب ارایشم دیروز گیر داد بهم گفت شاید هموچ ببینیم باز.، لطفا کمک کنین
-
دوست عزیز شما چند سالته :watermelon:
-
سلام
تنها توصیه ای که برات دارم هر چه زودتر تاکید میکنم هر چه زودتر کات کن به هیچ عنوان دیگه تماسی با این ادم نداشته باش!!!!!!!!
فقط و فقط قصد سو استفاده از تو رو داره خواهر گلم خودتو بکش کنار هر چی ابراز علاقه و دلتنگی کرد محل نده فقط میخواد تو رو وابسته کنه بعد که سواستفادشو ازت کرد راحت ولت میکنه میره پی کارش!اینقدر ساده نباشین تو رو خداااااااا!
-
سلام دوست خوبم
نمیدونم چند سالت اما احساس میکنم کم سن و سال باشی
پستت خوندم .. دقیقا چند وقتی تو شرایط تو هستم پست هام هنوز هست عزیزم
میدونم بین عقل و احساست گیر کردی و این وسط و حسابی کلافه ای سردرگمی از نوشته هات کاملا مشخص تمام ثانیه به ثانیه اش درک کزذم و میکنم میدونم سخت
اما به حرف دوستان انجمن اعتماد کن ... رابطه را تمامش کن شماره ات عوض کن
من هم خودم تازه یک رابطه را تمام کردم (البته طرف مقابل من واقعا با انصاف تر برخورد کرد وقتی دید واقعا میترسم و دلم راضی به سکس نیست خودش تمام کرد و دیگه با هم تماسی نگرفتیم)
ان هم اوایل خیلی محبت میکرد زود به زود دلش تنگ میشد.....
روزهای اول جدایی برات سخت میدونم همان طور که برای من سخت احساس تنهایی میکنی تمام ان حرفها و خاطرات تو ذهنت میروند و میان ... اذیت میشی سر خودت گرم کن
اما تحت هیچ شرایطی با ان اقا تماس نگیر دوست من فقط تو یک لحظه ادم اسیر احساسش میشه فقط یک لحظه.....
خدا را شکر کن که هنوز مقاومت کردی و اتفاقی نیفتاده
تو این انجمن پست های اینجوری زیاد بشین بخون ببین چه عاقبت بدی داشته اینجور احساسی عمل کردن ها
برات ارزوی موفقیت دارم
-
با سلام و احترام
لطفا طبق قوانین همدردی عنوان مناسب با سئوالتون در نظر بگیرید و از طریق لینک تماس با ما اطلاع دهید تا اعمال شود و تاپیک شما باز شود
با تشکر