این مرد فحش میده! ( بد دهنی همسرم )

سلام.بخاطر شرایط درس و کار شوهرم تاا حالا ازدواج نکردیم.رابطمون تیره شده.اگه چیزی بر خلاف میلیش بگم میگه جلوم وای نسا...از هم دوریم...من همه چیم آمادست واسه ازدواج ولی اون نه...با این حال مثلا امروز داشتیم راجب تغییر رشته من حرف میزدیم.(آخه فعلا بیکارم و واقعا دنبال کار میرم نیست و اون هی میگه تغییر رشته بده تا بتونی فلان کار رو بکنی!)ولی من دوست دارم ادامه بدم نه تغییر رشته..گفتم تو تفییر رشته بده...گفت جلوم وای نسا!!!مخصوصا با این اوضاع مالی که هم من دچار شدم هم اون.بهش گفتم من دوست ندارم تغییر رشته بدم بهم گفت اصلا هر گوهی میخوای بخور برو گمشو کصافت...! قطع کرد منم گریه کردم! خیلی سرد شدم ازش...هی از خانوادم میخوام برای جدایی همرام باشن ولی مادرم مخالف جدایی هست...قبلا با شوهر بحث میکردیم منم بد و بیراه میگفتم ولی چند وقته من خوب شدم و اون....هنوز فحش تو خونشه...خوب نمیشه.چند روز پیش داشتم میپرسیدم از شوهر که چند بار جوابای مختلف دادی که آیا خانوادت میتونن کمک مالی کنن برا خونه و چقدر؟بعد گفت چرا چند بار میپرسی...گفتم آخه هر بار 1 چیز میگی و گاهی مسائل مالیتو پنهان میکنی.بلند جلو خانوادش گفت...ماماااان عروست میگه چقدر میخواین پول خونه بدین!!! قطع کردم و آب شدم توی زمین!!! من واقعا دل زده شدم...واقعا بی علاقه و سرد شدم.چه کنم...مامانشم که همیشه میگه این هنر تو زنه که آرومش کنی!!!! چقدر آخه؟؟؟مگه هنرمندم من؟؟؟مگه شعور ندارن مردا که زن باید عین مترسک خوشحالشون کنه؟!کی منو آروم کنه؟1 بار میگه دوست دارم چادری باشی! آخه خانوادش مذهبین..1 بار میگه بم گیر نده زیاد دوست دارم طوری زندگی کنم که با هم آزاد باشیم و راحت!!! میگم محدودیت از طرف تو هست!!! نه من!!! من از اول ازدواج گفتم که 2 چیز تو زندگیم جایی ندارن یکی خیانت یکی شرط بندی و 1 قرون حروم .آزاد باش ولی خیانت نکن چون خودم تو محیط بازی بزرگ شدم و جنبه اکثر چیزا رو دارم!!!ولی مدتی همسرم شرط بندی میکرد که ممنوعش کردم و ادامه نداد....مدتی هم آزاد گذاشتمش که شیطونی کرد ولی بعدش خوب شد!!! من تو خانواده ای بودم که لوس بزرگ شدم و زن سالار بود...اون تو خانواده مرد سالار و محدود...واقعا دلسردم...هر روزم کوفتم میشه...بخاطر بیکاری هم همش تو فکر و خود خوریم...راهنماییم کنید...چه کنم...درست میشه؟

سلام
جایی توضیح ندادید که علاقه تون به هم چطوره؟ از اول آشنایی تون به چه صورت بوده و اینکه آیا این احساس رو دارید که همسرتون به شما علاقه منده؟

این طور که ایشون پشت گوشی جواب شما رو دادند خیلی غیرعادی به نظر میرسه. این فحش دادنا از کی شروع شد؟ خیلی خطرناکه و توصیه می کنم تا زمان زیادی نگذشته و عادی نشده یک فکری کنید. تا جایی که میشه بین خودتون حلش کنید وگرنه از پدر یا مادر شوهرتون یا فردی از خانوادشون که ازش حرف شنوی داره بخواهید که باهاش صحبت کنه تا این طور صحبت کردنا کات بشه و این طوری روتون به هم وا نشه.

همانطور که اکثر دوستان گفتند باید جلسات مشاوره تون رو هم حتما ادامه بدید و پیش مشاور خانواده هم برید. ببینید اگه ایشون توصیه می کنند و همسرتون هم مشکلی نداره جلساتی رو هم با همسرتون برید. باور کنید خیلی تاثیرگذاره. من خودم زیاد مراجعه کردم و تاثیرش رو دیدم. همچنین فهمیدم که همه مشاورا هم مثل هم نیستند و بعضیاشون واقعا کارسازند. داستان زندگیتون پستی بلندی زیاد داشته ولی با توکل به خدا همه چی درست میشه.

سو گل عزیز، تجربه نسبتا مشابه شما رو دارم، با این تفاوت که ما نامزد بودیم شما ظاهرا ازدواج کردین...با این چیزایی که از اون آقا گفتی، شک نکن که زیر یه سقفم برین اون زندگی، زندگی نمی شه براتون. فقط شکنجه می شی. چه حقی داره که بهت توهین کنه؟ کسی که هنوز زندگی مشترکتون شروع نشده اینطوری بد رفتاری می کنه باهات، وای به حال بعد. کاتش کن عزیزم، می دونم خیلی سخته، ولی بهتر از اینه که یه عمر اذیت بشی.

ممنون از دوستان...چون 1 سری محبتاش و همتش و قیافشو دوست دارم پاش موندم...از جدایی میترسم...من خودمو درست کردم و فحش ندادم ولی اون هی تکرار میکنه...فقط هر روز به خدا میگم توکل به تو...اگر کسی بازم تجربه راه کاری چیزی داره بگه...همسرم به مشاوره اصلا علاقه نداره...مثل پدرش 1 دفعه داد میزنه...واسه همین محبتاشم دوست ندارم...مادرم اصلا بد و بی راه بم نگفته تا حالا...دوست بودیم ما و از قبل از عقد با شک ازدواج کردم...هر روز پشیمونم که چرا خواسگارایی که از لحاظ چهره پایین بودن ولی ایمان واقعی داشتن و کار خوب قبول نکردم...دل چند تا مرد رو تو زندگیم شکوندم...شاید تاوان پس میدم...ولی واسم کافیه...نمیدونم واقعا چکار کنم.الآن 3 ماهه فقط 1 هفته رفتم پیشش...رابطمون خیلی بد شده...مشاوره ها هم پول خون میگیرن...شوهرمم راضی نمیشه مشاوره بیاد.من میخوام تا آخر تلاشمو بکنم ولی میترسم پشیمونی سراغم بیاد.من بشدت بشدت به مادرم وابسته ام و طاقت ندارم حتی چند سال بعد ازش دور باشم...عصبی میشم وقتی همسرم میگه فقط برا چند سال میام شهرت...خیلی روحیم داغونه...پکیده...اعتماد به نفسم...روحیم...از کجا شروع کنم...ماوره ام که توان تامین 2 3 جلسشو بیشتر ندارم...تو اون 2 جلسه ام که بیوگرافی میخوان فقط...

برام جالبه که فرشته مهربان مشکلات منو ندید! جوب نداد! کلا تو زندگیم خیلی جاها انگار کسی منو ندیده! خودم دارم حلش میکنم...ممنون از کسایی هم که وقت گذاشتن برام...

این جمله قدیمی رو یادتون باشه که: قبل از ازدواج چشمهاتونو باز کنید، بعد از ازدواج چشمهاتونو ببندید
منظور روی عیب ها و نقص های طرف تون هست. قبل از ازدواج جسابی باید نکات منفی طرفتون رو جدی بگیرید و بررسی شون کنید.
اینو بدونید که هر یک از طرفین ، بعد از ازدواج حتما 10 الی 15 درصد بدتر میشن که بهتر نمیشن. گفته دکتر فرهنگ هلاکویی
به این امید که شاید بعد از ازدواج بهتر باشه اصلا نباشید چون چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد. آدما همیشه خودشون رو توی موقع نامزدی و خواستگاری بهتر از چیزی که هستن نشون میدن و بعد از ازدواج که به قول معروف خرشون از پل گذشت یه مقداری به شخصیت ثباتی خودشون نزدیک تر میشن
برای ازدواج اصلا عجله نکنید. بیشتر فکر کنید که آیا از انتخاب تون مطمئن هستید

الان مشکلات اصلیت چیا هستن؟ لطفا به ترتیب اولویت بگو و بگو برای کدوم راهکار می خواهی.

بیکاری همسرت؟
دوری از مادرت؟
بد دهن بودن همسرت؟
بد اخلاقی همسرت؟

میشه صفات مثبت همسرت رو هم نام ببری؟
شما هم قبلا بد دهن بودید؟ چه کار کردید که تونستبد این کار رو ترک کنید؟

سلام.همسرم کار داره وضع مالی خوبی نداره.بقیه مشکلات هم باید حل شه.من جلو بد دهنیمو خودم گرفتم.امروزم شوهرم بم توهین کرد...حتی یکم روش تو روی خانوادمم باز شده...من با تحمل جلو بد دهنیمو گرفتم.چندین باره من خوب شدم اون روز به روز داره بدتر میشه...

- - - Updated - - -

سلام.همسرم کار داره وضع مالی خوبی نداره.بقیه مشکلات هم باید حل شه.من جلو بد دهنیمو خودم گرفتم.امروزم شوهرم بم توهین کرد...حتی یکم روش تو روی خانوادمم باز شده...من با تحمل جلو بد دهنیمو گرفتم.چندین باره من خوب شدم اون روز به روز داره بدتر میشه...

- - - Updated - - -

خوبیاش:تلاش میکنه جلو بقیه بم چیزی نمیگه بحث رو تا 2 ماه پیش به خانواده ها نمیکشوند! بدیها:هر وقت قهر کنه و یا بحث کنیم از لحاظ جسمی و جنسی محرومم میکنه و برای من خیلی گرون تمووم میشه. بد هنی...سر قولش نموند من با تحمل کردن بد دهنیمو کتنرل کردم...معلوم نیست اهل زندگی بازه یا زندگی مذهبی....جدیدا داره روش تو رو خانوادم باز میشه...پیش مشاور نمیاد...گاهی شرط بندی میکنه سر نتیجه فوتبال...که من شدیدا سر حروم حلال حساسم...ولی اون دوستای خوبی نداره...شرط بندی میکنه پول میزاره ولی استفاده نمیکنه...من میگم کلا حرومه ولی اون میگه فقط سرگرمیه.