-
آبروریزی در خانواده شوهر
سلام
چند وقت پيش من چند تا از لوازم مادر شوهرم را بدون اجازه او برداشتم و سرجايش نگذاشتم
مادر شوهرم اون وسيله ها را از لوازم من پيدا كرد و يك روز باهام حرف زد و من مجبور شدم راستش را بگويم و او نيز قول داد به كسي نگويد
ما و خانواده شوهرم و برادر شوهرم در يك خانه زندگي مي كنيم
ولي مادر شوهرم به قولش وفادار نبود و اين مساله را در كل فاميل پخش كرد
براي من خيلي الان سخت شده كه در اين خانه بمانم
شوهرم هنوز چيزي نمي داند ولي برادر شوهرم وقتي بيرون مي رود درب اتاق را قفل مي كند و اين مساىل مرا خيلي اذيت مي كند
گوشه گير شدم و برام سخته حتي سر ميز غذا بروم و دوست ندارم نگاهم به نگاه كسي بيوفتد پدر شوهرم باهام خيلي سر سنگين حرف مي زند
خواهش مي كنم راهنماييم كنيد
-
خواهش می کنم بهم جواب بدید
سرزنشم نکنید
من از مادرشوهرم متنفرم اون باعث بدبختی منه
بخاطر اینکه انتقام بگیرم این کار رو کردم
الان باید چیکار کنم
الان چیکار کنم این مسئله خیلی برام حیاتیه
دارم دق می کنم
الان محل کارم هستم جرات ندارم به خونه برم همش فک می کنم همه تو خونه دارن در مورد من حرف می زنن
از همون اول زندگی همش پشت سرم حرف میزد
وای به الان
تو رو خدا راهنماییم کنید
-
سلام.
تقریبا چه چیزایی برداشته بودین؟
همیشه برای انتقام گرفتن از این روش استفاده می کنید؟
چطور شد که فهمیدن؟
از کجا مطمئنید که به بقیه گفتن؟
و از همه مهمتر:
الان دقیقا سوالتون چیه، انتظار چطور راهنمایی ای دارید؟
-
شرایط سنی و تحصیلی خودتون و خانواده تون بگید چرا با مادر شوهرتون مشکل داشتید اون چیزایی که برداشتید چی بوده ارزش مادی داشته یا لوازم شخصی بوده یا لوازم منزل بوده ؟
-
درود
فکر نکنم بشه کار بخصوصی کرد اینم نتیجه انتقام :72:
الان خانواده شوهرتون به شما بدبین شدن خیلی زیاد ولی میتونی اگه شوهرت پرسید ببخشید اینجوری میگم شاید تصور کنن که دزدی کردی!!! میتونی ازش عذرخواهی کنی و بگی اشتباه کردم و پشیمونم و اینکه صادقانه باهاش حرف بزن خیلی طول میکشه جایگاهت درست بشه مثل قبل ولی هرکی خربزه میخوره پای لرزشم باید بشینه
بجای تنفر از خانواده شوهر سعی کن مهارت های جذب شوهرت رو یاد بگیری توی همین تالار هستش دیگه این اشتباه رو تکرار نکنه دفعه اول شاید بشه بخشید ولی دفعه دومی وجود نداره
باید صبوری کنی و اعتماد سازی که برگردی به همینجایی که هستی ولی حداقلش تجربه بگیر دیگه از اینکارا به سرت نزنه خیلی از عروسا هستن از مادرشوهراشون خوششون نمیاد ولی اینکارارو نمی کنن بلکه با سیاست زنانه خودشون شوهرشون رو جذب خوشدون میکنن.
اینم بگم اگه دیر جواب میدن چون بعضی موضوعات خیلی حساس هستش مثل شما واسه همین دوستان ترجیح میدن از اساتید بیان بهتر راهنماییتون کنن :72:
-
اینطور که شما می گید مادرشوهرتون فقط به همسر و پسرش گفته، نه به کل فامیل.
حتی به شوهر شما هم نگفته.
به اون دو نفر هم گفته که مواظب وسایلشون باشند.
به هر حال قبول کنید که تا حدی حق دارند. وقتی شما توی همون خونه زندگی می کنید و عملا اعتمادشون را ازشون گرفتید، سعی می کنند مواظب باشند.
شما چند سالتونه؟
این کار بچگانه را چرا انجام دادید؟ آیا کلا عادت به برداشتن وسایل دیگران دارید؟
چون بعضی ها علیرغم تامین بودن، از برداشتن وسایل دیگران لذت می برند.
من فکر می کنم مادرشوهرتون سر قولش هست و نمی خواد وجهه شما را خراب کنه.
اتفاقا به نظر من خانم خوبی به نظر می رسه. مادرشوهر دیگه بود الان رزوگارت را ساخته و پرداخته بود.
سعی کن باهاشون مهربون تر باشی
مثل دخترشون تو خونه رفتار کنی، نه مثل عروس
خودت را بهشون نزدیک کنی و سعی کنی کم کم اعتمادشون را برگردونی.
-
سلام
شما خیلی حساس و بدبین هستید.
من نمیدونم رابطه شما چطوره و چطور به اینجا رسیده
اما فکر میکنم بیشتر از هرکسی خودت داری به همه اتفاقات اطرافت معنا میدی
طبیعیه. من هم بودم همین طور حساس می شدم
فکر میکنم بیشتر از هر کس خودت میتونی به خودت کمک کنی.
سعی کن جلوی این منفی بافی ها را بگیری.
راستش نمیدونم چرا ماها همیشه رفتار مادرشوهر را به منفی ترین شکل تعبیر میکنیم
اما برای خود من بارها پیش اومده که وقتی ماجرایی را از دید مادرشوهرم بررسی کردم دیدم
اون بنده خدا بهیچ وجه اون منظوری که من فکر میکردم را نداشته.
الانم شما داری از دریچه نگاهت ایشون را قضاوت میکنی.
من هم مثل دوستان فکر میکنم هر کسِ دیگری بود آبروریزی راه می انداخت
و مادرشوهر شما زن خوبی ست و پسرش را و خوشبختی ش را خیلی دوست داره
وقتشه شما هم خودت را توی دلش جا کنی. انققدر منفی باف نباش و بهشون کمی حق بده
تو بودی چکار میکردی؟ تو بودی و مادرشوهرت چیزی از وسایلت برمیداشت چکار میکردی؟
با خودت و اطرافیانت مهربون باش گلم. انقدر خودت را سرزنش نکن. به روی خودت نیار. سخته اما سعیت را بکن