چطور درخواست مادر شوهرم را محترمانه رد كنم؟
سلام
اول يه خلاصه از خودم بگم
٢ سال و نيم هست كه ازدواج كردم و به همراه همسرم كانادا زندگى مى كنم. كلا زندگى مشتركمون رو اينجا شروع كرديم. قبل از ازدواج مى دونستم خانواده همسرم مذهبى هستن با صحبت هايى كه با هم داشتيم و با توجه به اين كه از دو شهر مختلف هستيم و خانواده ها دورن و محل زندگى خودمون از خانواده ها خيلى دوره به اين نتيجه رسيديم كه مشكلى با هم نداريم. همسرم به من گفته بود تو خانوادشون همه روسرى سرشون مى كنن و منم گفتم چون دوست ندارم تو جمع تابلو باشم و جلب توجه كنم تو خانواده شما روسرى سرم مى كنم به جز جلو برادرت. اونم گفت باشه. اينجا هم هيچ مشكلى با هم نداريم حتى يك بارم نشده سر اين جور مسائل با هم بحثى داشته باشيم.
ديروز صبح همسرم و مادر شوهرم داشتن با هم چت مى كردن و فكر مى كردن من خوابم، مادر شوهرم داشت به همسرم مى گفت اگه تو نمى تونى بهش بگى تا خودم بهش بگم!
بعدش همسرم بهم گفت كه مادرم گفته كه دوست داره جلو پسرم (برادر شوهرم) روسرى سرت كنى. اخه چند وقت ديگه داريم ميريم اونجا و اين اولين بارى هست كه دارم مى رم خونه مادر شوهرم. ما خيلى كم با هم برخورد داشتيم و اصلا دوست ندارم برا يه هفته اى كه پيششون هستم مشكلى يا دلخورى پيش بياد.
اول كه من قبلا در اين مورد با همسرم صحبت كرده بودم
دوم اينكه من حداقل يه هفته تو شهر اونا خواهم بود و بايد خونشون باشم نمى تونم شبو روز روسرى سر كنم جلو برادر شوهرم.
بعدشم قراره سال ديگه اونا بيان پيش ما و اين خيلى مسخره هست كه من جلو برادر شوهرم روسرى داشته باشم و وقتى مى خوام برم تو خيابون درش بيارم!!
اصلا دوست ندارم ناراحتى و دلخورى پيش بياد چون اين بار اوله كه مى خوام برم خونشون و معلوم نيست دفعه بعد كى باشه.
همسرمم ميگه منو وارد اين بحث ها نكنين!!!
نمى دونم به مادر شوهرم چى بگم و چه جورى بگم كه نه بهش بر بخوره و نه دوباره مطرح كنه.