وام ٢٠٠ میلیونی..تنها سرمایه زندگیمون

سلام..من ٣ساله ازدواج کردم تو این مدت با خانواده شوهرم خیلی اختلاف داشتیم و حتی الانم داریم..پدر شوهرم یه خاله زنک و فتنه به تمام معناست..و شوهرم کاملا مطیع اونه..و به پدر شوهرم به قول معروف به خون من به معنای واقعی تشنه ست و همچنین مادرشوهرم.
از طرف کار شوهرم بهمون نزدیک ٢٠٠ میلیون وام مسکن میدن.حالا شوهرم گیر داده میخوام برم خونه بابامو بکوبم بسازم که بریم با اونا زندگی کنیم پدر شوهرم معتاده و تا حالا هیچ کاری واسه بچه هاش نکرده حالا شوهرم با این کارش هم میخواد بابای معتادش از شر خونه کلنگیش راحت بشه هم برادر بیکار و مجردش صاحب خونه بشه..هر چی باهاش حرف میزنم فایده نداره گفتم من نمیخوام با اونا یه جا زندگی کنم گفت پس میرم یه جا خونه اجاره میکنم اما تا ابد خونه نمیخرم.وامشو اردیبهشت بهش میدن..چکار کنم؟؟چجوری منصرفش کنم؟مطمعنم باباش داره تو گوشش میخونه و از احساسش سو استفاده میکنه..چجوری منصرفش کم؟؟این وام تنها سرمایه زندگی ماست ..:325:

سلام عزیزم:72:

لطفا بگو که چند سالت است و همسرت چند سالش است؟
و شغل همسرت چیست؟
و پدر شوهرت شغلش چیست؟ به چه معتاد است؟
به جز این مورد در چه مواردی همسرت به نظرت بیش از حد مطیع پدر و مادرش است؟ لطفا موارد را بنویس.
به جز همسرت و برادرش فرزند دیگری هم دارند؟ همسرت فرزند چندمشان است؟
و چه کارهایی می کنند که می گویی به خونت تشنه اند؟ از اول همین طور بودند؟ از اول متوجه بودی این طور هستند؟
الان مستاجرید یعنی دیگر؟

در مجموع فکر می کنم اگر مشکل همسرت این است که بیش از حد به خانواده اش وابسته است بهتر است دوتایی و حضوری بروید پیش یک مشاور .
البته یک ذره هم فکر می کنم شاید وابسته نیست و با توجه به این که پدرش معتاد است برای خانواده اش نگران است و آدم با مسئولیتی است و می خواهد مواظب کل خانواده باشد و... فکر کنم حالت دوم از اول بهتر است . در هر دو حال پیش مشاور بروید خوب است. لطفا جواب آن سوال هارا هم بنویس.:43:

من 23 سالمه و شوهرم 28..شوهرم کارمند دولته..و پدرشوهرم معلم بازنشسته ست..و الان کارگاه مبل سازی داره و به تریاک اعتیاد داره..2تا پسر داره و همسر من بچه اوله..من همه چیو توی تاپیک خانواده همسرم گذشته رو رها نمیکنن توضیح دادم..:72:
لطفا راه حل بدین واسه این کار چه جوری منصرفش کنم؟؟

سلام عزیزم:43:

رفتم تایپک قبلی ات را خواندم...
متاسفانه چیزی به عقلم نمی رسد...
شما تهران نیستید نه ؟ این خانه کلنگی چند متر است؟ در تهران بعضی ها کلنگی را معاوضه می کنند با آپارتمان. آن جا که شما هستید از این کارها می کنند؟
اگر چنین امکانی باشد شاید بتوانی همسرت را متقاعد کنی که برود دنبال معاوضه برای خانه پدرش . بگو این طوری دردسرش کمتر است. آن وقت وام هم می ماند برای یک کار دیگر.
البته فکر کنم در این سایت معمولا به خانم ها می گویند که در امور مالی خانه دخالت نکنید و ... هر کاری می خواهید بکنید با سیاست زنانه بکنید.

جاثیه عزیز ممنونم ازت اما شوهرم پاشو تو یه کفش کرده که باید این کارو بکنه میگه قبل اینکه من با تو ازدواج کنم اصلا این فکر تو سرم بوده..
نمیفهمه باباش داره ازش سو استفاده میکنه..
نمیفهمه باباش به خون من تشنه ست و جلوی اون داره فیلم بازی میکنه.من مطمئنم که الانم باهاش خوبه فقط واسه این وامه..

کسی نیست؟

با سلام
زن و مرد هر کدام نقش و وظیفه ای در خانه دارند. و یک کارهایی را هم از روی لطف می کنند.
مثلا مرد در خانواده مسئول اقتصادی، کار کردن، پول درآوردن، محل سکونت تهیه کردن، گرفتن وام، پرداخت اقساط و .... هست.
خانم یک خانه هم مسئول فرزند آوری، تربیت فرزند و گرم کردن جو منزل هست.

لذا در خصوص تهیه وام، مسکن و یا نحوه آنها شما به عنوان یک خانم مسئولیت مستقیم و دخالتی و امر و نهی نداری.
اما غیر مستقیم می توانید نقش داشته باشید. و آن هم اینست آنقدر مهربان، گرم و پذیراباشید که به مرور شوهرتان آنقدر دلبسته شما بشود که برای همراه شدن به شما تصمیمات اقتصادی خاصی بگیرد که نظر شماست.
اما اگر فکر می کنید با امر و نهی و دلیل آوردن می توانید او را منصرف کنید ، اشتباه می کنید.

اصولا زن و شوهر ممکن است در خانواده تمایلات و خواسته های متفاوتی داشته باشند ، اشکال ندارد، لیکن نباید به صورت دستوری باشد و فراموش کنند نقش آنها در زندگی چیست.

توصیه می کنم. از دخالت مستقیم و امر و نهی کردن و انتقاد کردن و استدلال کردن برای همسرتان دست بکشید. و مسائل اقتصادی را به او واگذار کنید.
و سعی کنید در دراز مدت با آرامش و ارتباط خوبی که با او می گیرید، چنان کنید که او خودش همیشه از شما نظر بخواهد.

به نظر می رسد الان پدر ایشون که معتاد هم هست، بشتر قدرت جذب ایشون را داشته است. شما باید روی این موضوع متمرکز شوید

سلام طناز جان. عزیزم وقتی توانایی انجام کاری رو نداری پس ذهنتو از فکر کردن بهش دور کن و اعصابتو بیخودی خورد نکن . تو روی این قضیه هر چقدر مقابل همسرت باشی اون بیشتر روی تصمیمش پافشاری میکنه تا حرفشو به کرسی بنشونه. از اول مخالفش بودی حالا یه کم از در دوستی و موافقت وارد شو شاید همسرت تا ببینه نظرت عوض شده اونم نظرش عوض شه.

[quote=مدیرهمدردی;312440]با سلام
زن و مرد هر کدام نقش و وظیفه ای در خانه دارند. و یک کارهایی را هم از روی لطف می کنند.
مثلا مرد در خانواده مسئول اقتصادی، کار کردن، پول درآوردن، محل سکونت تهیه کردن، گرفتن وام، پرداخت اقساط و .... هست.
خانم یک خانه هم مسئول فرزند آوری، تربیت فرزند و گرم کردن جو منزل هست.

لذا در خصوص تهیه وام، مسکن و یا نحوه آنها شما به عنوان یک خانم مسئولیت مستقیم و دخالتی و امر و نهی نداری.
اما غیر مستقیم می توانید نقش داشته باشید. و آن هم اینست آنقدر مهربان، گرم و پذیراباشید که به مرور شوهرتان آنقدر دلبسته شما بشود که برای همراه شدن به شما تصمیمات اقتصادی خاصی بگیرد که نظر شماست.
اما اگر فکر می کنید با امر و نهی و دلیل آوردن می توانید او را منصرف کنید ، اشتباه می کنید.

اصولا زن و شوهر ممکن است در خانواده تمایلات و خواسته های متفاوتی داشته باشند ، اشکال ندارد، لیکن نباید به صورت دستوری باشد و فراموش کنند نقش آنها در زندگی چیست.

توصیه می کنم. از دخالت مستقیم و امر و نهی کردن و انتقاد کردن و استدلال کردن برای همسرتان دست بکشید. و مسائل اقتصادی را به او واگذار کنید.
و سعی کنید در دراز مدت با آرامش و ارتباط خوبی که با او می گیرید، چنان کنید که او خودش همیشه از شما نظر بخواهد.

به نظر می رسد الان پدر ایشون که معتاد هم هست، بشتر قدرت جذب ایشون را داشته است. شما باید روی این موضوع متمرکز شوید

واقعا ازتون ممنونم كه واسم وقت گذاشتين..دقيقا همينطوري كه گفتينه..قدرت جذب باباش از من بيشتره..حالا من بايد چكار كنم؟؟:47::47:

سلام،شما اگه بخواهید منصرفش کنید باید منطق اقتصادی مجاب کننده ای داشته باشید.فرض کن زمین خونه پدرش الان ۵۰میلیون بیارزه،شوهرت محاسبه میکنه ازاین ۲۰۰ت باید حداقل ۴۰تا۶۰تومن بده زمین بخره با بقیش بیاد یه خونه بسازه.خب با ساختن زمین پدرش یه تیرودونشون کرده هم زمینش مجانیه هم بخشی ازمصالح ساختمان جدید روازساختمان قدیم میگیره هم کنارپدرومادرش زندگی میکنه سروسامونی بهشون میده هم احتمالاوسط یاجاهای خوب شهر خونه ساخته درغیراین صورت احتمالاباید بره حاشیه شهر زمین بخره یاوسط شهر زمیناش کم وگرون قیمت هست یا حداقل جایی یه طبقه باپارکینگ بخره(چون وام برای خرید خونه ی کلنگی تعلق نمیگیره).خب حالا منطق شما چیه؟که ببینه به صرفه هست براش؟توصیه من به شما اینه اگه نتونستید مجابش کنیدجای دیگه بسازه یابخره، حداقل اگه اون زمین خونه پدرش دوبرهست درب اون طبقه ای که شما قراره توش زندگی کنید روجداقراربدید