نمایش نسخه قابل چاپ
مشاورا و مدیرای سایتتوروخدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم.
امروز صبح وقتی میخواستم بیام سر کار همینطوری رفتم تو گوشی همسرم ناگهان چندتا پیام از یه دختر دیدم اونم درحالی که زندگیمون هیچ مشکلی نداره.خیلی خودمو کنترل کردم که از خواب با داد و بیداد بیدارش نکنم.الان اومدم سر کار دارم دیوونه میشم.بگین چیکار کنم؟توروخدا زود باشین معلوم نیست من تا عصر که برم خونه دووم بیارم.
یکی از پیاماش:
چون نمیام خونه میخوای رابطه رو تموم کنی؟
..
.
.
اول از همسرت مطمئن بشو شايد كسي از گوشيش استفاده كرده باشه
يه مدت زير نظر بگير
و بهتره مشكلش رو حل كني ببيني دردش چيه نه اينكه دعوا كني
اسم شوهرمو آورده بود پس معلومه کسی از گوشیش استفاده نکرده.دارم میمیرم بخدا
دوست عزیز من چند بار اومدم چیزی بگم گفتم شاید اشتباه باشه و شرایطتتو بدتر کنه. اینجا 1 تاپیک کخ میزنی چند روز طول میکشه تا به نتیجه برسه به نظر من بعد از کارت برو پیش 1 مشاور مجرب و باش مشورت کن.
سلام عزیزم
سعی کن آرامشت رو به دست میاری و یه مقدار با دقت رفتار کنی
همسرتون خواسته رابطه رو تموم کنه که طرف اینطوری گفته
شاید همسرتون محض کنجکاوی این اس ها رو داده ببینه هدف دختره چیه
بعد هم خواسته تموم کنه
هر چند من کارشو اصلا تایید نمی کنم
اما آروم باش
سلام مریم خانوم گل:72:
فکر آشفته ای که الان داری باعث می شه نتونی برداشت درستی از وقایع داشته باشی. پس مسئله رو تو ذهنت شاخ و برگ نده عزیزم. معلوم نیست اصلا اتفاقی افتاده باشه.
1. شاید اساسا اون دختر دچار سوء تفاهم شده که بین خودشو شوهرت رابطه ای تعریف کرده. دخترا خیلی از این توهما می زنن.
2. به هرحال همسرت قصد داره تمومش کنه. حالا اینکه اون خانوم پیش خودش چه خیال بافی ای در مورد علتش کرده، به خودش مربوطه. شاید هم با این حرف (که بخاطر اینکه خونه نمیام داری قطع رابطه می کنی) خواسته ذهن همسرت رو به اون سمت ببره.
در مجموع چیزیکه هست اینه که تو چیزی رو دیدی که نباید می دیدی. و الان چیزیکه به رابطه تو و همسرت آسیب می زنه، اون ارتباط احتمالی نیست، بلکه اطلاع تو از موضوع هست.
برای هر فرد متاهلی ممکنه اتفاقات و حتی دغدغه های گذرایی پیش بیاد. که کاملا بی اهمیت باشن. اگه آگاه باشیم که مالک همسرمون نیستیم، بلکه فقط مهم ترین قسمت زندگیش هستیم، دیگه اینقدر دچار حساسیت نمیشیم که یه مسیج ساده کل رابطه رو در نظرمون تاریک کنه و اینطور به هممون بریزه. چون می دونیم اون هم یه انسانه و اتفاقاتی سرراهش قرار می گیرن و تجربیاتی توی زندگیش پیش میان که مسئولیتش به عهده خودش هست. مهم اینه که همسرت نهایتا در این ارتباط چه تصمیمی میگیره.
اینهایی که گفتم یک جنبه ی این اتفاق بود، جنبه دیگرش که می تونه برای تو به ارزشمندی یک گنج باشه، اینه که تلنگری بشه که تو رو به سمت یه بررسی عمیق و جامع از زندگی زناشویی و رابطتون سوق بده... این مسیج می تونه نقطه شروعی برای یه زندگی خیلی سالم تر و شادتر باشه. پس لبخند بزن مریم خانومی، زندگی هنوزم با همه زیبایی و شکوهش در جریانهhttp://alham.persiangig.com/image/Du...792gameup7.gif
کاریکه الان باید انجام بدی اینه که ذهنت رو از فکر کردن به این موضوع پاک کنی. انگار اصلا چنین چیزی رو ندیدی. کارای عادیت رو انجام بده، خودت رو سرگرم کن، یه برنامه تفریحی تدارک ببین. و خلاصه اول از خودت مراقبت کن، وقتی کاملا آروم شدی برو سراغ بهینه سازی زندگیت. دیگه هم تحت هیچ شرایطی به خودت اجازه نده به این موضوع فکر کنی.:72:
یعنی حتی ازشم نپرسم؟به روشم نیارم؟فکر نمیکنم بتونم آروم شم بدونه اینکه بفهمم چی شده
نه عزیزم... اصلا و ابدا نباید ازش چیزی در این مورد بپرسی.... حتی به روی خودت هم نباید بیاری چه رسه به روی اون.... منظورم اینه که خودت هم باید فراموشش کنی....نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam9966
می تونی مریم.... اگه این تاپیک رو ایجاد کردی که ما راهی که به صلاحت هست رو بهت نشون بدیم، ما نشون دادیم، حالا دیگه تویی که باید این راه رو طی کنی... و من مطمئنم تو می تونی. می دونی چرا مطمئنم؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط maryam9966
چون صبح تونستی خودت رو کنترل کنی، پس معلومه از اون دست آدم هایی هستی که در بحران ها، با تدبیر عمل می کنن و با برخوردهای آنی همه چی رو داغون نمی کنن.
بنابراین هیچ دلیل منطقی ای وجود نداره که از اینجا به بعدش رو بی تدبیر طی کنی... فکر نمی کنم امروز دیگه بشه که به تاپیکت سر بزنم، برات آرزوی موفقیت می کنم عزیزم.:72:
خیلی سخته بخوام خودمو بزنم به اون راه.اگه واقعا چیزی باشه چی؟
سلام.گفتی امروزصبح همینجوری رفتی توی گوشی همسرت.گاهی توی روابط زن وشوهری گوشی،حریم شخصی حساب میشه مگه خودشون طوری دیگه قرارگذاشته باشن وتوی عرف رابطشون این کاراشکالی نداشته باشه،دراین صورت بدون هرگونه اتهام قبلی میتونی ازش توضیح بخواهی وکاملامطمئنت کنه.ولی اگه گوشی حریم خصوصی بوده وکارشماهم تجسس بوده،فعلانمیتونی چیزی بهش بگی.اگه توی توضیحاتش به اشتباه وگناهش اعتراف کرد به هیچ وجه از اعتقاد به قبح کارش کوتاه نیا تا روش اثر کنه .تاجایی که قلبا ازکارش پشیمون بشه(درصورتی که واقعا خطاکرده)نه زیاد مته به خشخاش بذارکه فکرکنه درصورت سالم رفتارکردن بازبهش مشکوک میشی نه اونقدر ساده وسطحی عذرشو بپذیرکه فکرکنه هروقت بخاد خطاکنه تورومیتونه دوربزنه.اگه تاحالامشکل عاطفی_جنسی ازطرف تو نبوده اصلا احساس حقارت وگناه نکن تا غلظت وسنگینی الانت دراواثرکنه.شاید نیازبه کارهای درازمدت بر روی هر دوتاتون باشه.بستگی به نوع جواب همسرت داره.ولی اگه نوع شخصیت خودت طوری که خیلی نافذ نیستی که دراواثرکنی.فعلاچیزی به روش نیاری بهتره