عشق بدون سرانجام

سلام
من حدود یک ساله ک با یکی از هم دانشکده ایام آشنا شدم.اوایل رابطمون اون هیچ حرفی ب من نزده بود ک دوس دختر داره و اینا ولی بعد از سه 4 ماه یکی از دوستام تصادفی دیده بودتش ک داشته با ی دختری تو حیاط دانشکده حرف میزده و دوستم بهم گفت ک موضوع حرفشون هم انگار راجع به کات کردن دوستیشون و این مسایل بود.خودش هم همینارو میگفت و سعی میکرد بیشتر ب من نزدیک بشه.شواهد و قراینم جوری بود ک انگار دختره تمایل به ادامه رابطشون داشت.از اون موضوع 6 ماه گذشت تا اینکه خودم بازم با همون دختر تو دانشکده دیدمش.نحوه حرف زدنشون بی میلی آقا پسرو نشون میداد ک واسه رفتن عجله داشتو میخواست زودتر بحثو تموم کنه ولی دختره داشت توجیهش میکرد.من این موضوع رو ب روی خودم نیاوردم تا ببینم خودش حرفی میزنه یا نه!جالب اینکه اونم ب روی من نیاورد فقط سعی کرد بهم نزدیکتر شه!دیگه ازاین بلاتکلیفی خسته شدم واسه همین دو هفته است ک اصلا جوابشو ندادم و بهش محل نذاشتم و اونم همش سراغمو از دوستام میگرفت و اگه جایی اونارو میدید میومد ببینه منم هستم یا نه!تا اینکه دیروز خودم باهاش رو در رو شدم و چون اعصابم خورد بود کلا مسیرمو عوض کردم و از ی راه دیگه رفتم و خودشم متوجه شد ولی کاری کرد که به نظرم همه چیزو تموم کرد.نیم ساعت بعد ک داشتم با دوستم تو راهروی منتهی ب نمازخونه دانشکده حرف میزدم.خیلی راحت اومد ب دوستم گفت میشه برید خانم فلانی(همون دوست دختر قبلیشو)از تو نمازخونه صدا بزنید بیاد.. یعنی با این کارش فقط میخواست حرص منو دربیاره؟خودش هیچ وقت راجع ب اون دختره باهام حرف نمیزد.فقط اینجوری نشون میداد ک اون مایله و این میخواد تموم کنه رابطرو!با اینکه خودم میخواستم ک همه چی معلوم شه و از بلاتکلیفی دربیام ولی از دیروز تا حالا حالم خیلی بده..انتظار این حرکتشو نداشتم.هیچ وقت علنی با اون دختره حرف نمیزد.همیشه تو حیاط پشتی یا جایی ک خلوت باشه صحبت میکردن.میشه کمکم کنید..باید این رابطرو تموم کنم نه؟خیلی بهش وابسته شدم و از دیروز تا حالا حالم خیلی خرابه.ضمنا ما دوسال اختلاف سنی داریم باهم.ببخشید اگه حرفام زیاد شد..

کسی بهم کمک نمیکنه..؟:)))))