تازه عقد کرده بودم که ... (مشکلات در مورد تعهد همسرم)
سلام من همون يکتا بى عقل هستم که تاپیک زدم لجبازى تا چقد اخه. ميخواستم نامزديو بهم بزنم اما نتونستم بهش گفتم خالکوبياتو پاک کن گفت باشه بذار از سفر بيام از سفر اومد و عقد کرديم رفتم ارايشگاه و خلاصه جشن بزرگی هم گرفتيم خلاصه شب عقدمون زديم رقصيديم تا اينکه شارژ گوشيم تموم شو گفتم يکيو بفرست برام شارژ بخره دوستم ميخواد بياد ادرس نداره پسر خواهرش شارژ خريد اومد نامزدم اومد شارژ ها رو داد و گوشى خودشو داد گفت که هم گوشى خودتو شارژ کن هم گوشى منو گوشيشو برداشتم شارژ رو هرکارى کردم وارد نشد يهو به سرم زد برم تو پياماش تو پياماش بود که اگه دفعه بعد ديدمت بايد لباتو بخورم تا ديگه قهر نکنى يکى ديگه ش اين بود که ميترسم کسى گرماى تنت را از من بگيرد و ميترسم به کسى جز من بوسه دهى. منم تا اينا رو ديدم لباسامو پوشيدن و گوشيشم دادمش گفتم برسونم خونه گير داد که چته گفتم هيچى تا يکماه ديگه از زندگيت ميرم خلاصه خيلى گير داد بهش گفتم قضیه اينه گفت بيا زنگ بزن اگه ى مرد نگفت الو. گفتن عکس دختره چى گفت تو فلشم عکىش با پسره هست. گفتم خالکوبيات چى گفت اسم دوستمع واسه دوازده سال پيشه برو از مامانم و خواهر و برادرم و همه بپرس . حالا حاجى از دستم عصبانی هس که چرا رفتم سر گوشيش مطمئنم اون اس اس ى دختر هس. بنظر شما چکار کنم طلاق بگيرم?