زیارت رفتن با مادر شوهر ...
سلام بچه ها
اگه ممکنه تجربیاتتون رو در این مورد بهم انتقال بدین
من 5 ساله که ازدواج کردم
سال اول که عقد بودیم با مامانم و مادر شوهرم رفتیم مشهد
سال دوم چند ماه بعد عروسیمون بازم با مادر شوهر و مادر شوهر و خواهر شوهرم که مجرد بود رفتیم
و سال سوم با مادر شوهر و پدر شوهر و مادرم
هیچ کدوم بهم خوش نگذشت اخه مادر شوهرم اخلاقاش یه جوراییه ادم خوب و مظلومیه اما از ساعت 1 نصفه شب تا 3 چند بار بیدار میشد و میخواست بره حرم !!! اصلا درست نخوابیدم این چند روز
خیلی بد بود ....
از 2 سال پیش تا حالا نرفتیم مشهد اصلا دیگه چون یه جورایی رسم شده مادر شوهرم روببریم من نمی تونم خودمو راضی کنم
اون مادر شوهر بدی نیست اما من دوست دارم یه بار با شوهرم هم بریم الان پسرم سه سالشه
ولی از یه طرف هم شوهرم دوست داره اونو ببره هم خودم ته دلم راضی نمیشه
می دونین با هم که میریم جایی خیلی عصبی میشم خیلی ( غذایی که درست میکنم نمی خوره ، یه جورایی بیقراره و یه جا بند نمیشه رفتارام رو زیر نظر داره و ... )
نمی دونم دست خودم نیست اصلا دست خودم نیست اخلاقم عوض میشه و ....
چیییییییییییییکار کنم
خیلی دلم هوای مشهد کرده
راستی اگه بریم و بهش نگیم که دیگه خیلی ناراحت میشه
بچه ها چکار کنم که هم خدا راضی باشه هم مادر شوهرم هم خودم یه مسافرت که می رم خون به جگر نشم ؟؟؟؟؟