+ولخرجي شوهر براي پدر و برادرش

سلام

خواهر زاده من و شوهرش يكي دوساله كه ازدواج كردند و از زندگي خوبي هم برخوردار بودند و وضع ماليشون هم بد نيست
اختلاف اونها بخاطر توجه و علاقه مندي خيلي زياد شوهرش به برادر و پدرش هست..
به طوري كه شايد دروغ نباشه اگه بگم براي برادر و شوهرش بيشتر از همسرش ولخرجي ميكنه.
اين موضوع خيلي وقت ها موجب اختلافات و نزاع بين اونها شده
و....

ولي امشب به اوج خودش رسيد ، شوهرش بدونه اينكه حتي صحبتي با اون بكنه براي برادر شوهرش رفته موتور يك ميليون دويست تومني خريده و ماشين خودش رو (وسيله حمل نقل كاريش ) فروخت تا براي گردش پدرش ماشين زيرپايي بخره ( وضع مالي خونواده پدر شوهر خيلي معمولي ) ، و با اين حساب هر روز بايد كلي كرايه حمل و نقل براي خريدهاي مغازش بده !

اين موضوع امشب موجب درگيريه خيلي بدي بينشون شده و از همه بدتر اينكه جلوي مادرم به همديگه سيلي زدن و خيلي حرفا كه نبايد ميزدن بهم زدن ...

الان هردوشون روحيشون داغونه داغونه
تا جايي كه شوهرش گفت آخرش هم تورو ميكشم هم خودم و ...، شايد جوش آورده بود ولي هيچ وقت اينقدر جدي نبود و جلوي همه اشكش دراومد ( آدمي نبود كه به اين راحتي ها اشكش در بياد )

لطفا اگه راهنمايي يا پيشنهادي در مورد شرايط پيش اومده داريد ممنون ميشم كمك كنيد .
زندگيشون داره سر اين مسئله از هم ميپاشه ( تازه يكي دو ماهه ديگه هم قراره يه كوچولو به جمعشون اضافه بشه )

حتما به مشاور مراجعه کنند با این وضعیت کوچکترین عمل اشتباهی باعث تکرار عمل دیشبشون میشه توی سایت بگردید چند تا آدرس مشاور داده شده من هم یه آدرس براتون می فرستم ای کاش همه چنین خاله مهربون و دلسوزی داشتند؟!!!
در پناه حق

با هردو اکه براتون مقدور صحبت کنید
البته مشاوره از همه چیز بهتره
با خانواده همسرش صحبت کنید و حفظ زندگی مشترکشونو یاد آور شید

سلام
بعد ازآخرين دعواشون ، شوهرش رفته خونه ي دوستاش وهنوز برنگشته خونه !
خواهر زادم يه اشتباه ديگه هم اين وسط انجام داد ( به موبايل شوهرش زنگ زد و وقتي جواب نداد ، بدون اجازه و احتمالا بخاطر لجبازي رفت مراسم عروسي دوستش ) و خبرش به گوش شوهرش رسيد ( اومد خونه و يه دعواي ديگه راه افتاد و دوباره رفت خونه دوستش)
رفتارشون روز به روز با هم بدتر ميشه .
من هم سنم اونقدر نيست كه بخوام برم به شوهرش درباره زندگي مشتركشون هشدار بدم ( سه سال از شوهرش كوچيكترم ، دو سالم از خواهرزادم بزرگتر هستم )
نميدونم چطوري بايد بهشون كمك كنيم ؟

سلام
شما خاله مهربونی هستید ولی کاری که از شما بر می آید این است که یا خواهر زاده تان را با این سایت اشنا سازی تا خود بیاید و مشکلاتش را عنوا ن کندچون همیشه آن چیزی که من و شما می بینیم لزوما مشکل نیست و هر مشکلی در دل خود هزاران مشکل دیگر دارد یا او را مجاب کنید که به خاطر آن موجودی که در دل خود دارد به مشاور مراجعه نماید .

دوست عزیز دخترخاله من هم با شوهرش یه همچین مشکلی داشته و داره و شوهرش اصلا عوض بشو نیست .
توی خانواده شوهر خواهر زاده تون اگه از کسی حرف شنوی داره با اون صحبت کنین تا یه جوری به بهش بفهمونه که این کار به قیمت زندگی مشترکش تموم میشه .
یا یک به قولی ریش سفید با پدر پسره صحبت کنه .
امان از دست این مردها