-
دیگه بریدم:((((((
سلام دختری 23 ساله هستم که دانشجوی پزشکی هستم از یه خانواده تحصیل کرده با وضع مالی خوب از نظر ظاهری هم همه میگن زیبا هستم به مدت دوسال با یه پسری به قصد آشنایی و با اطلاع خانواده ها رفت و امد داشتیم که بعداز مراسم بله برون و تعیین روز عقد آقا پسر زنگ زدن و گفتن بدرد هم نمیخوریم من خیلی تلاش کردم و حتی خانواده ایشون ولی ایشون دیگه منو نخواستن بی دلیل:47:تو این مدت هرکی میاد تو زندگیم عاشق میشه و بعد یه مدت میان خاستگاری و بعد میرن و ازشون خبری نمیشه خیلی ناراحت بودم و ناراحتیمو بروز نمیدم چون مادرم خیلی صمیمی هستیم بهشون که میگم از ناراحتیم خیلی افسرده میشن واسه همین همش الکی میخندم ولی شبا تا صبح گریه میکنم که چرا باید اینجور شم و همه ولم میکنن تا اینکه دو ماه پیش یه آقایی بهم معرفی کردن که از همه نظر عالی بودن با توجه به شرایط کاریشون مجبور بودیم باهم تلفنی حرف بزنیم ایشون خودشون قرار گذاتن فلان تاریخ میان تا باهم حضوری صحبت کنیم و گفت شیفته اخلاق و خودتون و معیاراتون و خانوادتون شدم روز خیلی خوشحال بودم هم من هم مامانم تااینکه روز قبل قرار تماش گرفتن که من آمادگی ندارم بمن فرصت بدید منم قاطعانه گفتم هروقت آمادگی پیداکردیدبامن تماس بگیرید ایشونم بدون خداحافظی رفتن (ایشون 30 سالشون بود و کار رسمی هم داشتن) من دوباره داغون شدم چنتا خاستگار سنتی هم داشتن که همینطور بی دلیل رفتن بااینکه به حکمت خدا معتقدم ولی دیگه خسته شدم دارم به گناه کشیده میشم و عذاب وجدان بعد از گناه احساس میکنم طلسم شدم یا بختم بسته است :54:
-
سلام دوست عزیز. این که تو فکر میکنی این رفتارا بی دلیله درست نیست و هر فردی برای رفتاراش دلیل داره ولی شاید نمیتونن دلیلش رو بهتون بگن. مثلا وقتی دو سال با کسی رابطه داشته باشی چطوری بی دلیل ترکت میکنه؟ این آقایی که گفتی چند دفعه با هم تلفنی صحبت کردین نگفتن از چه نظر آمادگی ازدواج ندارن؟ یعنی از نظر مالی و ...؟ انتظارات و توقعات شما از همسر آیندتون چیه؟ از نظر مالی چه توقعاتی از همسرتون دارین؟ همین که میگین سطح خانواده تون بالاست میتونه براتون نقطه ضعف حشاب بشه چون باعث میشه خواستگارتون فکر کنه شما انتظاراتی در آینده خواهید داشت که نمیتونه بر آورده کنه و زندگی مناسب شما بسازه. شاید هم به قول خودتون حکمتیه در این قضیه. ولی به هر حال خودتون بررسی کنید که مشکلی از جانب شما و خانواده تون وجود نداشته باشه. موفق باشی.
-
دوست عزيزم ممنون از پاسخت... اون اقا كه دوسال بود قضيش خيلي مفصله طوري كه الان هم خانوادشون زنگ ميزنن ولي من نميتونم بهشون اعتماد كنم و برگردم و اگه قبول كنم زندگي خودم و ايشون ميپاشه ... اين آقاهم ميگفتن فعلا آمادگيشو ندارم و ميگفتن از نظر روحي نميتونم با ازدواج كنار بيام از نظر مالي و غيره مشكلي ندارن.معياراي من خيلي دست پايينه طوري كه درستام و آشناهام ميگن لياقت تو بيشتر ازيناست!
- - - Updated - - -
دوست عزيزم ممنون از پاسخت... اون اقا كه دوسال بود قضيش خيلي مفصله طوري كه الان هم خانوادشون زنگ ميزنن ولي من نميتونم بهشون اعتماد كنم و برگردم و اگه قبول كنم زندگي خودم و ايشون ميپاشه ... اين آقاهم ميگفتن فعلا آمادگيشو ندارم و ميگفتن از نظر روحي نميتونم با ازدواج كنار بيام از نظر مالي و غيره مشكلي ندارن.معياراي من خيلي دست پايينه طوري كه درستام و آشناهام ميگن لياقت تو بيشتر ازيناست!
-
خواهش میکنم کمکم کنید من نیازمند کمکتونم:302::302::302::302::302:
-
شما که دانشجوی پزشکی هستی و خانواده خوبی هم داری چرا انقدر عجله داری؟!اگر کسی لیاقتت را داشته باشه میاد و به این زودی هم تصمیمش عوض نمیشه.اصلا باید خدا رو شکر کنی که اگر قراره ارتباطی به هم بخوره تو همین مرحله بهم بخوره.عجله نکن که عاقبت عجله پشیمونیه.زیاد هم معیاراتو دست کم نگیر.در حد خودت و خانواده ت معیارایی بزار. اگر شتابزده و از روی احساس انتخاب کنی مطمئن باش پشیمون میشی.خونه بابا بودن بهتر از خیلی ازدواجاست.من اینو تجربه کردم که میگم.
-
23 سالهات هنوز اول جوانی و انتخاب کردن و انتخاب شدن هستی!
من دختر 37 دیدم هنوز نبریده و داره با روحیه به زندگیاش ادامه میده!
خودت را اینقدر ضعیف و قابل ترحم توصیف نکن! یکم قوی باش!