ترس,توهم,استرس,کمبود اعتماد بنفس, و نهایتا" بیخیالی
سلام
من گاهی دچار ترسهای خاصی میشم. مخصوصا" شبها ....مثلا" از زلزله, موجودات عجیب و غریب, دزد و از دست دادن عزیزانم میترسم. شبها افکارم منفی میشه اما در طی روز اثری از این ترسها در من نیست.
ترسم رو قبول کردم اما بازم وجود داره و من آدم کمالگرایی هستم و دوست دارم بخودم متکی باشم .
با خودم فکر میکنم شاید روزی برام پیش بیاد که لازم باشه توی خونه تنها باشم یا از خودم دفاع کنم...اونوقت چکار میکنم؟ فقط میترسم ؟
فیلمهای ترسناک هر چقدر هم مسخره باشن بازم خیلی رو ی من تاثیر داره و ترس شبانه ام رو تا مدتی زیاد میکنه. حتی وقتی من توی اتاقم رو می فهمم که بقیه دارن فیلم ترسناک تو خونه میبینن من هم شبش میترسم و صحنه های فیلم رو برای خودم گاهی بازسازی میکنم.
در مورد توهم هم بخاطر خیالبافی های زیاد یهو یک فکر خاصی میاد توی ذهنم....که گاهی بعدش اتفاقی در رابطه با اون فکر میافته و من قاطی میکم که کدوم فکر رو باید جدی بگیرم. مخصوصا" وقتی منتظر اتفاق خوشایندی هستم دچار وسواس میشم که مبادا نشه....
اعتماد بنفس من در مورد تواناییهای درسی خوبه اما در مورد ارتباطات خوب نیست. من با دوستانم مشکلی ندارم و با فامیل هم همینطور.
مشکل من غریبه ها هستند که چطور توی یک مهمونی با یک نفر سر صحبت رو باز کنم بدون اینکه احساس خامی بکنم. مخصوصا" مهمونیایی که تجملی باشه ....خودم احساس کمبود نمیکنم اما اون لحظه در درون انگار ناخودآگاه احساس حقارت میکنم. حس خوب نبودن... لباس خوب نداشتن....جذاب نبودن....بچگانه رفتار کردن.
من دوست دارم رفتار جراتمندانه رو یاد بگیرم و استیل شخصی داشته باشم.
اگر لازم باشه توی قسمت مشاوره تخصصی متنم رو منتقل میکنم ....
لطفا" بصورت علمی و تجربی من رو راهنمایی کنید