مشكل با پدر

سلام
من خلاصه مشكل را توضيح بدهم
دوست من كه با من درد دل ميكرد مشكلي داشت به اين صورت كه
با وجودي كه بسيار علاقه مند به ازدواج هست حاظر به رفتن به خواستگاري نيست،و ميگه كه نميخواد بره چون پدرش هم باهاش مياد و نميخواد ببينه كه اونهم بايد باهاش بياد، متوجه شدم كه از پدرش بدش مياد و دوست نداره زندگي جديدش از اول اونم نقشي داشته باشه و حتي از ازدواج پسرش خوشحال بشه، حتي ميدونم دختري كه خيلي بهش علاقه داشت بخاطر اين نوع تفكرش منصرف شد و الان چندين ساله همينطوريه ،چون توي جلسه خواستگاري بايد والدينش حضور داشته باشند
نميدونم اين مشكل رواني هست يا نه و من چه كمكي ميتونم بهش بكنم
ممنون از شما دوستان

خب چرا پدرشون رو دوست ندارن حتما يك علتي بايد داشته باشه

مثل اينكه تو يه برهه از زندگيش بهش كم محلي كرده و باعث شده تو دلش بمونه
ولي حتي اگر مشكل بزرگتري هم باشه من ميخوام بدونم اين مشكل روانيه و اينكه چطور من ميتونم كمكش كنم
بهر حال هر چه قدر هم بد بوده باشه پدرشونه و بايد اين مسئله حل بشه، و مشكل ديگه اينه كه ايشون شخصيتي منفعل داره و حتي خانواده و خود پدرشونم نميدونه اين احساسو بهشون داره و اونها فكر ميكنن اين رفتارش طبيعيه و خودش چيزي نميخواد

كسي كمكي نميتونه داشته باشه
ممنون ميشم راهنمايي داشته باشيد

راستش اين اتفاق رو من توي يكي از اشناهامون ديدم اينكه جايي كه پدر بايد به پسرشون كمك مالي ميكردن ولي خب به هر دلايلي نتونستن حمايتشون كنن بعد از اون بود كه اقا پسر نسبت به پدرشون سرد شده و رابطه اشون كم رنگ شده من چون شرايط هيچكدوم هم اقا پسر و هم پدرشون رو نميدونم كه چي هست و چي بوده نميتونم قضاوت كنم حق باكدومه!ولي خوبه كه گذشت كنن و براي جبران حمايت كنند ممكنه اقا پسر با حركتي كه از پدرشون ديدن خيلي ضربه خورده باشن و چيزي رو از دست داده باشن لازمه اول با لطف و حق پدر و پسري گذشت كنن و در پي جبران باشند در درجه بعدي با پادرميوني افراد واجد صلاحيت اختلاف و كينه اي كه دارن رفع بشه

سوالای زیادی برام پیش اومده
ایشون چند سالشونه؟ سن پدرشون ؟
دلیل این سردی و مشکل؟ آیا این مشکل فقط خاص ایشونه یا سایر اعضای خانواده همین حسو دارن
برای همه ما پیش میاد اطرافیانمون و خانوادمون اونطور که ما میخوایم نیستن چون همه ایده آل نیستن
"هنر زندگی کردن اینه که با تضاد ها کنار بیایم و برای نداشته ها مبارزه کنیم یا اونارو با داشته هامون پر کنیم"
(چه جمله خوبی از خودم گفتم )
اگر مشکل ایشون همین دلخوری ساده باشه طبیعیه شاید ایشون خیلی حساس و زودرنج باشن و باید سعی کنن بپذیرن و کنار بیان
ولی اگر مشکل جدیه بهتره به روانکاو مراجعه کنن تا مشکلشون بررسی بشه خیلی از مشکلات روانی ما ریشه در کودکی داره و مشکل حل نمیشه چون مدت زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم میکنیم ولی اونو نمی پذیریم یا راه مقابله باهاش رو نمی دونیم
در هر صورت امیدوارم مشکل دوستتون حل بشه