شوهرم میخواد ازم جدا شه :(
من 24 سالمه و شوهرم 25 سالشه و سه سال هست که ازدواج کردیم و از همون اول ازدواج دعواها شروع شد چون همسرم با باجناقش مشکل داشت و نمیزاشت من با خواهرم رفت و امد کنم و این سراغاز مشکلمون بود . شوهرم مرد باایمانی نیس ، اهل نماز و روزه نیس. آبجو میخوره و قبل از ازدواج روابط بازی با دخترها داشته . توی ماه عسل هم متوجه شد که من اینترنتی با پسرا چت میکردم و خودارضایی .. این کینه تو دلش مونده از همون موقع . اون موقع ولم نکرد و بره اما همش از اون موضوع داغونه .. به شدت عصبی هست و سر هر موضوع کوچیکی که عصبانی بشه کتکم میزنه .. دلش میخواد مردسالار باشه و من بی چون و چرا بهش بگم چشم و اگر حرفش غیر منطقی هم باشه قبول نمیکنه که داره اشتباه میکنه و حرف خودش رو میزنه .. با خانواده ش مشکلی نداریم ولی شوهرم فک میکنه برای خانوادش اصلا اهمیتی نداره و میگه تو فقط به فکرم بودی که تو هم همش زجرم دادی . تو این سه سال همش دعوا بوده و کتک کاری و زجر .. همسرم میگه باعث همه اینها تویی .میگه پیرم کردی .اذیتم کردی . دیگه نمیخواد باهام زندگی کنه . تو این مدت زندگی منم خیلی اذیت شدم اما هیچوقت دلم نمیخواس ازش جدا شم . الان من سفر هستم پیش خانوادم و شوهرم شهری دیگر خونه خودمون که مجاور خونه پدرشوهر هست .. همیشه وقتی اومدم مسافرت پیش خانوادم بهم زهر کرده میگه برو خوش بگذرون حال و هوات عوض شه به من چکار داری ، فکر منو از سرت بیرون کن ! ..الان هم که یک ماه هست اینجام سر هر چیز بی ارزشی عصبی میشه و دعوام میکنه و منم مجبورم سکوت کنم . تا اینکه دیشب میگه تو درست بشو نیستی از راه دور اینقدر اذیتم میکنی وای به روزی که بیای پیشم میگه دیگه هیچ علاقه ای بهت ندارم میخوام ازت جدا شم میخوام تنهای تنها زندگی کنم .البته قبلا هم میگفت طلاقت میدم برو پی زندگیت اما باز ته دلش دوسم داشت از عصبانیش کاسته میشد باهام مهربون میشد اما دیشب میگفت دیگه دوست ندارم فقط میخوام جدا شم ..
من اصلا دلم نمیخواد اذیتش کنم نمیخوام عصبانیش کنم همیشه حرفشو گوش میکنم اما خیلی حساسه و اگه یه کار کوچولو رو انجام بدم و ازش اجازه نگرفته باشم سریع عصبانی میشه و دعوا میکنه و فک میکنه من از قصد میخوام اذیتش کنم ..نمیخوام طلاقم بده .نمیخوام برگردم پیش خانوادم . تروخدا راهنماییم کنید .:((((((( . چیکار کنم همسرم از تصمیمش برگرده ؟؟؟