سخت گیری خانواده در انتخاب همسر
با سلام خدمت شما دوستان عزیز.
در ابتدا لازم میدونم مختصری از اطلاعات پروفایلی خودم را براتون بگم شاید بهتر بتونید راهنماییم کنید:
جوانی هستم 26 ساله. ساکن شهرستان (مرکز استان). حدود 1 ساله که خدمت سربازیم را تموم کردم. حدود 5 ساله که تو یک کار آزاد فعالیت دارم و 6 ماهه که علاوه بر اون کار، در یکی از ادارات دولتی استخدام شدم. تحصیلاتم هم فوق لیسانس مهندسی فناوری اطلاعاته. از نظر سطح در آمد و استقلال مالی هم به نظرم شرایطم عالیه. از نظر خانوادگی هم تک پسر خانواده هستم با دو خواهر که یکیشون ازدواج کرده (یک سال از خودم کوچیکتر) و اون یکی دبستانیه.
و اما مشکل بنده همون جور که از عنوان پستم بر میاد اینه که خانوادم با توجه به شرایطم و اینکه اعتقاد دارن هر چی صبر کنیم شاید یک گزینه بهتر برات پیدا بشه، مدام مسئله ازدواج بنده را به تأخیر میندازن.
بارها شده که از خانوادم خواستم برام دختری را پیدا کنن که از لحاظ شخصیتی، خانواده، سطح اجتماعی و اقتصادی پسند خودشون باشه و بعد شرایطی را مهیا کنن که من بتونم دختر را ببینم و حداقل یک بار با هم صحبت کنیم تا بتونم یک ارزیابی اولیه از شخصیت طرف مقابل داشته باشم، ولی به همون دلیل که گفتم یا کلاً صورت مسئله را پاک میکنن و یا هم اگه کسی را پیدا کنن، آخر کار حتی اگه همه اون فاکتورها هم اوکی باشه، باز هم شک تو کار میندازن.
برای مثال در آخرین مورد، مادرم، خواهرم و خالم برای دیدن دختری، منزل اون دختر رفتن و اون جور که از ظواهر امر بر میومد خیلی از دختر و خانوادش خوششون اومده بود. ولی باورتون میشه با همه اینها وقتی برگشتن با یک بهونه واهی باز هم دوست دارن کار به تعویق بیفته.
اون هم این بهونه که خونشون از مرکز شهر دوره و تقریباً تو یک منطقه دور افتاده شهره.
مشکل اینجاست که طوری از شخصیت،ظاهر، خانواده و تحصیلات دختر تعریف کردن که واقعاً علاقمندم یک بار که شده دختر خانم را ببینم و با ایشون صحبت کنم که ببینم آیا ارزش ایستادن در مقابل خانوادم را داره یا نه. ولی چه حاصل که جوری صحبت میکنن که باز هم ازم انتظار دارن منتظر بمونم برا گزینه بهتری که از نظر اقتصادی سطح زندگیشون بالاتر از خودمون باشه.
تا حالا چندین گزینه دیگه هم مطرح شده که تقریباً به همین دلایل اقتصادی و سطح اجتماعی خانواده دختر ردشون کردن.
ولی به نظر خودم این مورد آخر همه چیزش اوکی بوده و ارزش جدی شدن بحث را داره. ضمن اینکه دختر خانم تک دختر هستن، مادرشون معلم و پدرشون بازنشسته دولته. ضمن اینکه به عقیده خود مادر و خواهرم با این که تک دختر بوده اصلاً تو ملاقات اول نشونه ای از لوس بودن و رفتارهای خام نداشته و خیلی سنگین و با وقار رفتار کردن.
خواهشمندم من را راهنمایی کنید که چطور با خانوادم برخورد کنم.