علاقه ی شدید به استاد

عاشق شدن

سلام به همه ی دوستان عزیز
من یه دختر 24 ساله هستم که در دانشگاه به استاد 31 ساله ی خود که مجرد است علاقه دارم.هم من و هم ایشان مذهبی هستیم.ولی میدانم که از لحاظ خانوادگی ایشان از من سرت هستند و مثلا خانواده ی ایشان تحصیل کرده هستند و خانواده ی من نه.ایشان در جریان علاقه ی من به خودشان با خبر نیستند آدم آرامی هستند و من چند بار خواستم این موضوع را با ایشان در میان بگذارم ولی جرات نکردم.من فکر میکنم از نظر ایشان من دختر خوبی هستم و البته من جزء دانشجویان ممتاز ایشان هستم.و به خودم میگویم شاید با این ویژگی های خودم ایشان من را برای ازدواج انتخاب کنند. نمیدونم واقعا چیکار کنم.من به ایشان علاقه دارم.
ممنون میشم کمکم کنید.

میشه بپرسم چطور اطلاعات شخصی استادتون رو بدست اوردید؟ چطور متوجه شدید مذهبیه؟ یا خانواده تحصیل کرده ای داره یا اینکه حتی مجرده؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط deljoo_deltang

میشه بپرسم چطور اطلاعات شخصی استادتون رو بدست اوردید؟ چطور متوجه شدید مذهبیه؟ یا خانواده تحصیل کرده ای داره یا اینکه حتی مجرده؟

---

دوست عزیزم بهتره مخصوصا چون از لحاظ خانوادگی خودت اعتماد به نفس کافی رو نداری "مستقیما"پا پیش نذاری... شاید هم دچار یک خطای فکری شدی و به جای اینکه واقعا شیفته شخصیت ایشون شده باشی جذب موقیعت اجتماعی و خانوادگی و احتمالا مالیش شدی و این احساست رو با علاقه اشتباه گرفتی.وقتی با حساب و کتابای احساسیت به این موضوع واقف شدی که ایشون رو دوست داری و با حساب کتابای عقلیت مطمئن شدی میتونه فرد خوبی برای زندگی آیندت باشه بهتره به طور غیر مستقیم خودت رو در حضور ایشون present کنی و توصیه من اینه که اصلا روشت مستقیم نباشه و سعی کنی تلاش غیر مستقیمت رو با باهوشی ادامه بدی ودعا هم فراموش نشه...

- - - Updated - - -

دوست عزیزم بهتره مخصوصا چون از لحاظ خانوادگی خودت اعتماد به نفس کافی رو نداری "مستقیما"پا پیش نذاری... شاید هم دچار یک خطای فکری شدی و به جای اینکه واقعا شیفته شخصیت ایشون شده باشی جذب موقیعت اجتماعی و خانوادگی و احتمالا مالیش شدی و این احساست رو با علاقه اشتباه گرفتی.وقتی با حساب و کتابای احساسیت به این موضوع واقف شدی که ایشون رو دوست داری و با حساب کتابای عقلیت مطمئن شدی میتونه فرد خوبی برای زندگی آیندت باشه بهتره به طور غیر مستقیم خودت رو در حضور ایشون present کنی و توصیه من اینه که اصلا روشت مستقیم نباشه و سعی کنی تلاش غیر مستقیمت رو با باهوشی ادامه بدی ودعا هم فراموش نشه.

[QUOTE=رویای من;297379]دوست عزیزم بهتره مخصوصا چون از لحاظ خانوادگی خودت اعتماد به نفس کافی رو نداری "مستقیما"پا پیش نذاری... شاید هم دچار یک خطای فکری شدی و به جای اینکه واقعا شیفته شخصیت ایشون شده باشی جذب موقیعت اجتماعی و خانوادگی و احتمالا مالیش شدی و این احساست رو با علاقه اشتباه گرفتی.وقتی با حساب و کتابای احساسیت به این موضوع واقف شدی که ایشون رو دوست داری و با حساب کتابای عقلیت مطمئن شدی میتونه فرد خوبی برای زندگی آیندت باشه بهتره به طور غیر مستقیم خودت رو در حضور ایشون present کنی و توصیه من اینه که اصلا روشت مستقیم نباشه و سعی کنی تلاش غیر مستقیمت رو با باهوشی ادامه بدی ودعا هم فراموش نشه...

یعنی به نظرتون اون با مدرک دکترا و اینکه خانوادش تحصیل کرده هستند من را برای ازدواج انتخاب کنند.
منظور از تلاش غیر مستقیم چیه؟لطفا بیشتر توضیح بدهید؟

[quote=سلام بر عشق;297594]

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط رویای من

دوست عزیزم بهتره مخصوصا چون از لحاظ خانوادگی خودت اعتماد به نفس کافی رو نداری "مستقیما"پا پیش نذاری... شاید هم دچار یک خطای فکری شدی و به جای اینکه واقعا شیفته شخصیت ایشون شده باشی جذب موقیعت اجتماعی و خانوادگی و احتمالا مالیش شدی و این احساست رو با علاقه اشتباه گرفتی.وقتی با حساب و کتابای احساسیت به این موضوع واقف شدی که ایشون رو دوست داری و با حساب کتابای عقلیت مطمئن شدی میتونه فرد خوبی برای زندگی آیندت باشه بهتره به طور غیر مستقیم خودت رو در حضور ایشون present کنی و توصیه من اینه که اصلا روشت مستقیم نباشه و سعی کنی تلاش غیر مستقیمت رو با باهوشی ادامه بدی ودعا هم فراموش نشه...

یعنی به نظرتون اون با مدرک دکترا و اینکه خانوادش تحصیل کرده هستند من را برای ازدواج انتخاب کنند.
منظور از تلاش غیر مستقیم چیه؟لطفا بیشتر توضیح بدهید؟

---

ببینید...اگه خوب این سایت رو مطالعه کنی و مشکلات رو بخونی متوجه میشی ازدواجایی که تفاوت فرهنگی و خانوادگی بین زوجین هست مشکلاتش هم به نسبت بیشتره...اینکه ایشون میپذیره با مدرک دکترا وخانواده با تحصیلات بالا شما رو انتخاب کنه بستگی به خودش داره و طرز فکر خودش.مهم اینه که بعد ازدواج این مسئله رو به عنوان یک نقطه ضعف علیه شما استفاده نکنه که واقعا تو ازدواجای با تفاوت فاحش بزرگواری افراد خیلی کمه و موقع بحث اکثرا سعی در تحقیر و به زمین زدن حریفشون(همسرشون )دارن.چون مطالعاتی شده و نشون داده توی دعوا زن و شوهر بیشتر سعی در برنده شدن و اعلام حق به جانب بودنشون دارن(که البته اشتباهه ولی واقعیته).
قران میگه که همه انسانها با هم برابرن و برتری اونا به تقوی شونه.اما باز هم توی ازدوج تاکید زیادی به هم کفو بودن آدما شده.دیگه خود دانید...منظورم از present کردن سعی در جلب توجهشون در دراز مدته.باید صبور باشی و امیدوار.