سلام تو رو خدا کمکم کنیدمن به یه پسری علاقه دارم ازم خواستگاری کرده
چجوری به مادرم بگم خواستگار دارم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام تو رو خدا کمکم کنیدمن به یه پسری علاقه دارم ازم خواستگاری کرده
چجوری به مادرم بگم خواستگار دارم؟
سلام
اول یه عنوان مناسب و گویای مشکلت برای تاپیکت انتخاب کن
ازمثلث پایین میتونی درخواست بدی تاعنوان تاپیکت روعوض کنند
کسی کمکم نمیکنه؟:47:
دخترخوب
اینکه ناراحتی نداره
اول بروکنارمامان بشین یااگه بیرونی اروم اروم بهش بگو مثل من
من هم اولش خجالت میکشیدم ولی بعدش گفتم مامان اینطوری یه پسری ازم خواستگاری کرده وشماره گرفته من هم شماره دادم ومامان جزییات پرسید من هم گفتم
بامامانت راحت باش تاخدای نکرده باعث نشه به خاطرعدم راحت بودنت چوب بسیاری ازچیزهاروبخوری چون فرداخودت متهم میشی که چرانگفتی ولی اگراول کاری بگی اینطوری نمیشه
اگه خواهری داری میتونی به اونم بگی که به مامانت منتقل کنه بعد مامانت که ازت جزئیاتو بپرسه راحت تری
من خودم این جوری به مامانم گفتم
اون پسره یه شهر دیگه است من یه شهر دیگه با هم تلفنی صحبت کردیم البته از اول به قصد ازدواج صحبت کردیم که اگه معیارهامون جور بود بیان خواستگاری اگه مامان بفهمه تلفنی صحبت کردیم عصبانی میشه نمیدونم چی بگم چطور بگم که عصبانی نشه
- - - Updated - - -
من خواهر ندارم:54:
سلام دوستم شما که خودتون بریدین و دوختین ولی یه راه حل دارم براتون : اگه شما نمیتونین بگین از آقا پسر بخواهید بدون اینکه به خانواده اش قضیه صحبت تلفنی اتون رو بگه ، بگه از دختری خوشم اومده و زنگ بزنن به مادرتون بگن
فقط خواهشا زودتر خانواده ها رو در جریان بذارید تا بیشتر از وابسته هم نشدین
دخترخوب چرانمیخواهیدواقعیت روبه مادرتون بگویید
حالازداونهااومدندخواستگار ی ومادراقاپسربرگشت گفت دخترشماباپسرمن حرف زده مادرشماچه حالی میشوندولی بهتراست ازهمون اول اززبان خودتان بشنوند
من خودم گفتم مامان پسری ازمن خواستگاری کرده ومن هم باایشون صحبت کردم وشماره دادم وقرارشدمادرشون باشماتماس بگیرند همینطورهم شد مادراقاپسرزنگ زدندگفتندپسرمن دخترشمارودیده وباهم حرف زدند مامان هم که میدونست ناراحت نشدکه چرابه من نگفته بودی
ازاول همه چی روبگوخیال خودت روهم راحت کن ودچاردلشوره هم نشو