زندگي برام بهتره يا مرگ؟

سلام...ميخواستم شرايطمو ببينين و كمكم كنيد:
من از موقعي كه به دنيا اومدم يه مشكل توي دستم داشتم،پدر و مادرم توي 4-5 سالگيم 6 تا عملم كردن(فكر كنيد توي 5 سالگيتون 5-6 تا عمل بشيد)تا نهايت انگشت اشاره رو هم در اوردم.(فقط انگشت شست رو داشتم و 4 تا ديگه رو نداشتم)بعد به علت خم نشدن كامل انگشت شستم و مشكلات كه دكتر برامون به وجود اورد و كلا از ايران رفت ديگه ادامه نداديم.
من هميشه با خودم فكر مي كنم ادم خيلي بد بختي هستم،از طرفي مامانم ميگه كه هوشت خيلي خوبه و اينا ولي من هيچ وقت بهترين تو مدرسه نيستم،و فقط ميدونم كه ميخواد اين دردمو پوشش بده.
به هر دليلي كه هست،آدم محبوبي نيستم و خيلي دوست دارم باشم...وقتي ميبينم همه دور هم جمع شدن و بدشون مياد من برم بينشون خيلي حس بدي بهم دست ميده...
از زندگيم نا اميدم...خيلي با خدا عهد بستم كه بزار اين چندتا اتفاق مهم برام بيوفته ولي هيچ كدومشون نيافتد...هيچ كدوم
از زندگيم بدم مياد...تقريبا بيشتر وقتا تو خونوادمون تنش هست حالا من با اون اون با اين...بدم مياد از اين...از خونواده هم شانس نبرديم
كارم به جايي رسيده بود كه با كلونازپام خودمو آروم ميكردم...
ديگه خسته شدم....سنم هم خيلي پايين هست ولي ميدونم بيشتر از سنمو خيلي راحت ميفهمم...
15 سالمه،ممنون ميشم پاسخ بدين.

عزیز اگه هنوزم مشکل داری پرس و جو کن پزشک مناسب پیدا کن و برو دنبال درمانش. الان که همه چی راه حل داره.
در مورد اینکه می گی بقیه دوست ندارن باهاشون باشی فکر می کنم فقط یه علت داره اونم حس خودته. حس خودت نسبت به خودت. توی خونه که اعصاب خوردی داری و میای بیرون احتمالا هنوزم اعصابت خورده. بعدم حست اینه که بقیه دوستت ندارن. همینو منتقل می کنی توی رفتارات و حتی نگاهات به بقیه. اونا هم شاید یه جورایی حس می کنن که باید ازت دور باشن چون خودت می خوای.
اول اینکه از خونه که میای بیرون به خودت بگو اخیش حالا باید خوشحال باشم و استراحت کنم. هر چی شده توی خونه مال توی خونه بوده و حالا دیگه بیرونی. بقیه که از احوالت خبر نمیشن تا وقتی خودت با رفتارت یا حرفات نگی. پس اگه ادم اختیار خونه رو نداره اختیار بیرون از خونه رو می تونه داشته باشه.
همین تالار مقاله زیاد داره سرچ کن بخون.
کلا کاری که لازمه بکنی اینه که حستو نسبت به خودت خوب کنی. بعدش می بینی بقیه هم حسشون بهت خوب میشه. می دونی چرا؟ چون معمولا ادما خیلی وقت نمی ذارن سر اینکه ببینن کی واقعا چی می خواد. یه نگاه می کنن و برداشتی که از ادم دارن و در واقع پیامی که ما بهشون می دیم میشه مبنای رفتارای اونا نسبت به ما.
دکتر خوب هم پیدا کن برو ببین چه کارهایی می تونی برای مشکلت بکنی که خودت راحت تر بشی.
موفق باشی.

ای دی کی دبلیو تی اس( خدا خسته شدم http://residentevil.ir/Smileys/advanced/hang.gifعجب اسمی) سلام.


خب عزیزم خ سخته! وقتی ادم بچست و ببینه با بقیه فرق داره خ خ خ سخت میشه همه چی!

اما ایا تا ابد میشه خودمون رو اسیر غصه کنیم!

اصلا با یه ذهن پر از غصه میشه میشه با استعداد هم شد! وقتتی تمام روزت داره به اندوه می گذره پس کی به استعداد میرسه!

من درک می کنم که لحظاتت چقدر سختن! اما مطمینم با فوکوس بیش از حد روی نداشته هات داری داشته هات رو هم از دست می دی!

من شاگردی داشتم که کاملا سوخته بود ...........پس اون چی بگه!


من خانمی رو تلویزیون دیدم که به خاطر استحمام در ابهای عراق( زمانی که شیمیایی زده بودن) تو سن کم 4 تا سرطان داشت! قرنیش به چشمش چسبیده بود و حالا که عمل کرده بود انقدر ذوق داشت که می تونه با یه چشم دنیا رو ببینه!


من اقایی رو می شناختم که تو زلزله تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و زیر شکنجه زن عموش بزرگ شد تا اینکه با تمام سختی تونست تو یه شغل موفق بشه ! و خودش رو نجات بده!

استاد خود من یه دست نداشت اما با همون یه دستش سرعتش از ما بیشتر بود! قهرمان شایولین بود! خب 4 تا از پسرامون از چهار طرف بهش ضربه می زنن همو رو ناک اوت می کنه:311: اونم تو 50 60 سالگی تازه با اسکیتم می امد دانشگاه


من دختر سالمی رو می شناختم که تو یه تصادف قطع نخاع شد. مهندسی مواد می خوند. مجبور شد که تغییر رشته بده و همون سال تو یه دانگشاه خوب قبول شد و نفر 5 شد توی مسابقات نقاشی تو هند

======================================

من و شما می تونستیم تو همین اوتوبوسی باشیم که همین هفته تو اتش سوخت!


من و تو نمی دونیم که ایا فردا روز هم همین امکانات الان رو داریم یا نه!


پس بریز دور این احساسات منفی رو که ناامیدت می کنه!
باعث خراب شدن استعدادت میشه! تو این زمونه همه امتحان میشن. ازمون زندگی تو هم همینه ! پس از سر جات پاشو!

تحقیق کن ببین راه درمانیهست؟

ببین چی دوست داری؟ تو زندگیت بهش برسی ؟ برنامه ریزی کن و تدریجا انجام بده! تو شاد باش دوستانت می ان سراغت! ادما از گرفتگی و غم بیزارن. تو خوشحال و پر انرژی باشی یه عالمه دوست پیدا می کنی!

سلام.هیچوقت عدالت وتعادلی که خدا ایجادمیکنه تعطیل نمیشه.مطابق تحقیقات علمی،کسانی بودندکه توانایی محاسباتیشون ضعیف شده ولی بجاش توان وهوش هنری وموسیقیای شون قوی شده...اینکه فکرمیکنی دیگران دوس ندارن توجمع خودشون رات بدهند.یک طرزفکرشخصی وتلقین هست که خودت ایجادش کردی اگه اینجوری فکرکنی خودت پیش بینیت رو محقق میکنی وباعث میشی دیگران زیاد تحولیت نگیرن به این طرزفکرمیگویند ‏"پیش بینی خودکام بخش"‏.اول خودتو دوس داشته باش بعدش پرروپررو(امامحترمانه)برو توی جمع واصلا هم کم نیار.بقیه هم مجذوبت میشن

از زمانی کلونوزپام خوردی، بهتر شدی ؟! دوست دارم بدونم. چون منم کلونوزپام می خوردم.

خیلی دوست دارم راجع بهش بدونم . آیا از وقتی کلونوزپام می خوری اعتماد به نفست کمتر نشده ؟ پرخاشگر نشدی؟ دوست نداری خودتو نابود کنی ؟ احساس نمی کنی دیگه دوست نداری زندگی کنی؟

منم از وقتی کلونوزپام می خوردم شک داشتم به اینکه زندگی برام بهتره یا مرگ؟!