رابطه قبلی طرف مقابلم عذابم میذهذ

سلام!
چیزی حدود یک ساله که با دختری آشنا شدم!
بنای آشنایی ما از روز اول ازدواج نبود ولی هر 2با خانواده ها مطرح کزذیم موضوع رو و گفتیم میخوایم مدتی با هم باشیم که بررسی کنیم به درد هم میخوریم یا نه که اگر به تفاهم نرسیدیم بدون مشکلی از زندگی هم بریم بیرون!
و خوب طبیعتا قرار بر این بود که رابطه سالمی از هر نظر داشته باشیم و همینگونه هم بوده!
مشکل من از چیزی حدود 4ماه بعد از آشنایی شروع شد!
من از روز اول در جریان بودم که ایشون قبلا یک رابطه داشتن ولی فکر میکردم چیز مهمی نیست و گذشته برای گذشته است!
اما با گذشت چند ماه برای من مشکلاتی به وجود آمد!
همش تصور اینکه الان که به من میگه دوستم داره قبلا هم به اون میگفته!
اینکه الان به من محبت میکنه قبلا به اونم میکرده
الان وقتی اس ام اس میده کجایی نگرانتم قبلا این کارو برای اونم میکرده!
تمام مدت تصویری از اینکه اونها کنار هم بودن میاد تو ذهنم!
بهترین روزهای زندگیم داره خراب میشه به خاطر این ماجرا!
الان بسیار دوسش دارم و به هیچ قیمتی نمیخوام از دستش بدم!
ولی این تصویر که روزی کس دیگه ای رو دوست داشته عذابم میده!!
اینم بگم به صداقتش ایمان ه کامل دارم!
اینکه الان فقط و فقط قلب و روح و جسمش با من ه مثل روشنایی روز باور دارم!
ولی با این تصویر گذشته چه کنم؟
تمام مطالب این تالارو خوندم ولی به جوابی نرسیدم!

سلام دوست عزیز
شما و خانم چند سالتونه ؟ چطور آشنا شدید ؟
رابطه قبلی ایشون با اون آقا چطور بوده ؟ نامزد بودن ؟ چند وقت بوده ؟
در مورد گذشته و ارتباطات خودتون هم بگید.

اما در کل موضوع خیلی حاده از نظر شما.
و با این شدت به نظر من شروع یه رابطه جدی مشکل ساز میشه در آینده تون

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط asemani

سلام دوست عزیز
شما و خانم چند سالتونه ؟ چطور آشنا شدید ؟
رابطه قبلی ایشون با اون آقا چطور بوده ؟ نامزد بودن ؟ چند وقت بوده ؟
در مورد گذشته و ارتباطات خودتون هم بگید.

اما در کل موضوع خیلی حاده از نظر شما.
و با این شدت به نظر من شروع یه رابطه جدی مشکل ساز میشه در آینده تون

---

سلام
27خودم و 26 خانوم
آشنایی از طریق دانشگاه! بهشون پیشنهاد دوستی دادم و ایشون قبول کردن!
نه نامزد که نه!
2سال بوده و هیچ حرفی هم برای ازدواج نبوده! اتفاقا طرفشون خیلی هم اذیتش کرده و خیلی از نظر روحی عذابش داده در حدی که هم زمان با اون با چند نفر دیگه بوده و حتی میرفته با کس دیگه ای رابطه جنسی برقرار میکرده!
ایشون میفهمیده ناراحت میشدن دعوا میکردن ولی معذرت خواهی میکرده و ایشونم قبول میکردن و میبخشیدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خودش الان میگه اشتباه میکردم از روی سادگیم و بی تجربگیم بوده ولی من پیش خودم میگم اینقدر دوسش داشته که حاضر بوده همه خطاها و اشتباهاشو هر جور کاری که اون میکرده رو ببخشه!
مشکل من اینه که اون میگه اشتباه میکرده ولی چرا 2سال این اشتباه رو تکرار میکرده؟همه جوره بهش محبت میکرده در حالی که هیچ باز خوردی نمیدیده!
شما حساب کن خرج کتاب دانشگاه و تعمیر ماشین پسر رو هم میداده از جیبش!!!!!! اونم همچین پسری!
الان خیلی خیلی از گذشتش پشیمونه و همش میگه اشتباه میکرده و از یادارویش حالش بد میشه!
خودمم در گذشته ارتباطی که بشه بهش گفت ارتباط عاطفی نداشتم!
یکی 2مورد در حد خیلی ساده و کوتاه که الان حتی تصویرشونم یادم نمیاد

- - - Updated - - -

این مطلب رو هم بگم که از نظر جنسی هر دومون کاملا 0 مطلق ایم!
از این نظر خیالم راحته!

سلام دوست عزیز من نمی دونم چرا این خانم از رابطه گذشتش گفته!!! آیا شما پرسیدین؟ اگه پرسیدین پس باید آمادگی شنیدن این حرفارو داشتین و ناراحتی تون بی مورد هست چون آدما بسته به روحیاتشون باید عمل کنن. و اشتباهه دوم که این خانم نباید از سیر تا پیاز بیان به شما توضیح بدن یه اشتباهی بوده و تموم شده. حالام شما هر دو بچه نیستید تا بخواین یه دوستی کنید بعها هم اگر شد که شد اگر نه تموم کنید. شما هر دو تو سن ازدواج هستید و اگر به ایشون علاقه دارین رسمی تر اقدام کنید نه بهش شک دارید و نمی تونید گذشته ایشون رو از یاد ببرید تموم کنید و کش ندین. چون اگر این موضوع در دوره دوستی اینقدر ذهن شمارو درگیر کند بعد ازدواج خیلی مشکل ساز خواهد بود. بعد هم بستگی داره ایشون چه مدت هست که این رابطه رو تموم کرده باشن چون ما دختر خانمها اکثرا احساسی هستیم به این راحتی ها رابطه گذشته مون رو فراموش نمی کنیم . پس اینجا تصمیم گیرنده خود شما هستید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط deniz90

سلام دوست عزیز من نمی دونم چرا این خانم از رابطه گذشتش گفته!!! آیا شما پرسیدین؟ اگه پرسیدین پس باید آمادگی شنیدن این حرفارو داشتین و ناراحتی تون بی مورد هست چون آدما بسته به روحیاتشون باید عمل کنن. و اشتباهه دوم که این خانم نباید از سیر تا پیاز بیان به شما توضیح بدن یه اشتباهی بوده و تموم شده. حالام شما هر دو بچه نیستید تا بخواین یه دوستی کنید بعها هم اگر شد که شد اگر نه تموم کنید. شما هر دو تو سن ازدواج هستید و اگر به ایشون علاقه دارین رسمی تر اقدام کنید نه بهش شک دارید و نمی تونید گذشته ایشون رو از یاد ببرید تموم کنید و کش ندین. چون اگر این موضوع در دوره دوستی اینقدر ذهن شمارو درگیر کند بعد ازدواج خیلی مشکل ساز خواهد بود. بعد هم بستگی داره ایشون چه مدت هست که این رابطه رو تموم کرده باشن چون ما دختر خانمها اکثرا احساسی هستیم به این راحتی ها رابطه گذشته مون رو فراموش نمی کنیم . پس اینجا تصمیم گیرنده خود شما هستید

---

بلافاصله بعد از اینکه بهش پیشنهاد دادم روز اول بهم گفت که همچین چیزی بوده!
گفت نمیخوام هیچ چیزی مخفی بمونه از روز اول!
بعد از روی کنجکاوی خودم بقیه جزئیات رو گفت!
ببینید ما اصلا عجله ای نداریم چون اون خودش تا حدود یک سال دیگه به خاطر شرایط کاریش و درسش نمیتونه ازدواج کنه ! تصمیم هر دومونه که خوب همدیگرو بشناسیم!
ببینید از هر نظر که فکر کنید خانواده اخلاق رفتار توقع ها از همدیگه و از زندگی هدفامون و چیزای دیگه خیلی مناسبیم برای هم!
شرایط کاری من جوریه که شاید هر کسی باهاش کنار نیاد ولی اون به خوبی پذیرفته و باهاش مشکلی نداره!
دوست ندارم همچین شرایطی رو از دست بدم!
اون میدونه من همچین درگیری ذهنی ای دارم و بهم گفت که برم پیگیری کنم و درستش کنم اگه نیازه به مشاوره هم برم!

این خانم اصلا متناقض حرف نزده
اون زمان دوستش داشته ، اما الان که فکر می کنه می بینه که دوست داشتن اون آدم اشتباه بوده.
همه آدمها می تونن به خاطر دلشون تلاش کنن و همه آدمها می تونن اشتباه کنن و ببینن تلاششون بیخود بوده.
شما 27 سالتونه و مسلما باید با خانم هایی آشنا بشد که همسن یا سه چهار سال کوچک تر از خودتون باشن.
خب همه خانمها تقریبا از سن 17-18 سالگی دوست داشتن یه فرد رو تجربه می کنن. حالا چه رابطه داشته باشن و چه نداشته باشن.
یعنی شما فکر نمی کنم بتونید فردی رو پیدا کنید که هرگز کسی رو دوس نداشته
و شما با این موضوع مشکل دارید. یعنی فرد مورد علاقه شما نباید کسی رو قبل از شما دوس داشته باشه .
خب این تقریبا امکان پذیر نیست. مگه اینکه فردی به شما دروغ بگه و همه چیزو انکار کنه !
به هر حال بازهم نظرم اینه که ادامه این رابطه با این تفکرات شما در مورد این خانم به هیچ عنوان توصیه نمیشه.
نظرم کاملا شخصی و بر اساس تجارب خودمه. امیدوارم دوستان دیگه هم نظرشون رو بدن.

- - - Updated - - -

شما می گید یکی دو موردی در گذشته تون بوده ، اگرچه عاطفی نبوده . می تونید در این مورد بیشتر توضیح بدید؟

رابطه اونها جور خاصی بوده مثلا 2ماه قهر میکردن دوباره آشتی میکردن!قهر که یعنی میگفتن کات ولی باز برمیگشتن!خودش میگه از روی سادگیم بود و اینکه تنهایی بهم فشار میاورد!
سر هر چیز کوچیکی با هم دعوا شدید داشتن! هیچ کدوم از همدیگه از هیچ نظری راضی نبودن!
خودش میگه توی 2سال ما 2ماه هم روز خوش خوش نداشتیم! هیچ جا با هم نمیرفتن حتی یه سینما یا کافی شاپ!
جوری بوده که حتی روش نمیشده اون پسر رو به دوستاش معرفی کنه و همش مخفیش میکرده!
الان با من به آرامش رسیده دوست ندارم این آرامشش رو خراب کنم! برام تعریف میکنه که واقعا روز نبوده که اشک نریزه!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط amirali_p

سلام
27خودم و 26 خانوم
آشنایی از طریق دانشگاه! بهشون پیشنهاد دوستی دادم و ایشون قبول کردن!
نه نامزد که نه!
2سال بوده و هیچ حرفی هم برای ازدواج نبوده! اتفاقا طرفشون خیلی هم اذیتش کرده و خیلی از نظر روحی عذابش داده در حدی که هم زمان با اون با چند نفر دیگه بوده و حتی میرفته با کس دیگه ای رابطه جنسی برقرار میکرده!
ایشون میفهمیده ناراحت میشدن دعوا میکردن ولی معذرت خواهی میکرده و ایشونم قبول میکردن و میبخشیدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خودش الان میگه اشتباه میکردم از روی سادگیم و بی تجربگیم بوده ولی من پیش خودم میگم اینقدر دوسش داشته که حاضر بوده همه خطاها و اشتباهاشو هر جور کاری که اون میکرده رو ببخشه!
مشکل من اینه که اون میگه اشتباه میکرده ولی چرا 2سال این اشتباه رو تکرار میکرده؟همه جوره بهش محبت میکرده در حالی که هیچ باز خوردی نمیدیده!
شما حساب کن خرج کتاب دانشگاه و تعمیر ماشین پسر رو هم میداده از جیبش!!!!!! اونم همچین پسری!
الان خیلی خیلی از گذشتش پشیمونه و همش میگه اشتباه میکرده و از یادارویش حالش بد میشه!
خودمم در گذشته ارتباطی که بشه بهش گفت ارتباط عاطفی نداشتم!
یکی 2مورد در حد خیلی ساده و کوتاه که الان حتی تصویرشونم یادم نمیاد

- - - Updated - - -

این مطلب رو هم بگم که از نظر جنسی هر دومون کاملا 0 مطلق ایم!
از این نظر خیالم راحته!

---

خانماهمیشه کوچکترین روابط یادشون می مونه بخصوص که آزاردهنده هم بوده باشه براشون اما آقایون کمترپیش میادکه احساسات یه خانم روبرانگیزون ویادشون بمونه،.
چرانمیخوای همراهش باشی وکمکش کنی که گذشته ازیادش بره وآینده ای روشن باهم بسازیدبخداهرگزکاربردشکافی گذشته سودی برای کسی نداشته

یکی دو مورد در این حد که یکیش مثلا برمیگرده به دوران نوجوانی!
یکیشم مربوط به اول جوونی ! حدود 20-21سالگیم!
هیچ وقت حسی در کار نبود! بیشتر کنجکاوی!در این حد که اتفاقی شرایط جور بوده یه آشنایی پیش میومد یکی 2ماه در حد روزی چند تا اس ام اس یکی دو بار بیرون رفتن بعدشم هر کی دنبال مسیر خودش!
من الان برای اولین بار حس تعهد و دوست داشتن تو وجودم هست! همیشه سرم تو زندگی خودم بوده اهل این چیزا نبودم ولی الان با تمام وجود قلبم گرفتار شده! گرفتار یک دوست داشتن عمیق! هیچ وقت اهل این حرفا نبودم میگفتم این چیزا واسه فیلمو قصه است ولی الان خودم وسط یکی از همین قصه هام!!!
طرفمم میگه من اون دفعه هیچ حس تعهدی نداشتم بهش،حتی چند دفعه اون داستان ازدواج رو مطرح کرده ایشون سر باز زدن به بهونه های مختلف!
میگه بهش هیچ اعتمادی نداشتم! خودش میگه بهترین دوران اون 2سال وقت هایی بود که قهر بودیم چون آرامش داشتم و جنگ اعصاب نداشتم!!

- - - Updated - - -

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط نگاه

خانماهمیشه کوچکترین روابط یادشون می مونه بخصوص که آزاردهنده هم بوده باشه براشون اما آقایون کمترپیش میادکه احساسات یه خانم روبرانگیزون ویادشون بمونه،.
چرانمیخوای همراهش باشی وکمکش کنی که گذشته ازیادش بره وآینده ای روشن باهم بسازیدبخداهرگزکاربردشکافی گذشته سودی برای کسی نداشته

---

واقعا دوست دارم که هم به خودش هم به خودم کمک کنم برای ساختن زندگیمون!
بهم میگه قبل من هیچ انگیزه ای نداشته واسه زندگی و همش فرار میکرده از همه چیز،ولی توی این یک سال واقعا دارم پیشرفتو میبینم توی زندگیش! تونست بره دنبال علایقش و مسیر جدیدی برای زندگیش بسازه!
منم حسابی انگیزه گرفتم و سفت چسبیدم به زندگی و آینده و داریم با کمک هم شرایط رو میسازیم برای خودمون!
واقعا همه جوره بهم کمک میکنه!
من از نظر مالی اصلا شرایط جالبی نداشتم ولی با انگیزه ای که اون بهم داد چسبیدم به یه حرفه خوب الانم کاملا حاضر ه که هر دو با هم کار کنیم و زندگیمونو ببریم جلو بدون هیچ توقع و چشمداشتی!
شاید خیلی دخترها راضی نباشن که کار کنن و خرج زندگی کنن ولی اون با کمال میل این کارو میکنه الانم داره برای زندگی خودمون پس انداز میکنه!
شاید گفتن این حرفها صحیح نباشه ولی مثلا چون شرایط مالی منو میدید توی این مدت همیشه هر جا رفتیم هر خرجی کردیم رستوران سینما تفریح همیشه دنگی حساب کرده و گفته چه دلیلی داره روی تو فشار بیاد ؟ منم باید سهم خودمو همیشه بدم اینجوری میتونیم بیتشر هم لذت ببریم!!
اینا از نظر من واقعا نکات مثبتیه!!
اگر این ذهنیت رو از مغزم پاک کنم میدونم که باهاش خوشبختی رو لمس خواهم کرد!

شما با این حساسیت نسبت گذشته بهتره با دختر کم سن و از خانواده

سنتی که برات انتخاب می کنن ازدواج کنی،وگرنه با این روش دخترهایی

به تورت می خورن که تجربه هایی قبلن داشتن ولی به نتیجه نرسیده.