با مشاورم هم به مشکل خوردم ! در عقایدم دچار تردید شدم!
سلام دوستان
من تاپیک هایی در اینجا داشتم قبلا
خلاصه اون ها این بود که من با آقایی برای ازدواج آشنا شدم و در خلال آشنایی دچار مشکل شدیم. این مشکل ها بیشتر به بحث های ارتباطاتی ما در اجتماع مربوط می شد. که من برداشت کردم این آقا روی ارتباطات با جنس مخالف بسیار سخت گیر هستند . روی مسائل دقت و ریز بینی زیادی دارند. در مورد تمام موارد عجول هستند. احساسات محور هستند.
با توجه به این موارد من به ایشون جواب رد دادم. اما چون تصمیمم با شک و تردید بود به خاطر اصرارهای ایشون و خانواده مجددا قرار شد فکر کنم.
بنابراین تصمیم گرفتم از یه مشاور کمک بگیرم.
و اما داستان ....
ما به مشاور مراجعه کردیم و در مورد اختلافاتمون صحبت کردیم. اون در مورد معیارهای ازدواج ما سوال کرد.
من معیار اول ازدواجم رو ایمان بیان کردم
و بعد تاکید کردم که منظورم از ایمان بعد فردی ایمان نیست. مثل نماز و روزه و ....
چرا که اینها اعمال فردی یک شخصه و بین اون و خدای خودش قرار داره .
تعریف من از نظر ایمان خیرخواه بودن برای دیگران ، آزار نرساندن ، کمک کردن به افراد ستمدیده و مظلوم ، مهربانی ، حقوق دیگران رو در هر شرایطی رعایت کردن ، تهمت نزدن ، توهین نکردن ، برچسب نزدن ، قضاوت نکردن و خوب دیدن آدم هاست.
اگرچه من خودم نماز می خونم ، روزه می گیرم ، هرشب قرآن می خونم و .... اما به نظرم این کارهای من میزان ایمان من رو نشون نمیدن. میزان ایمان من همون میزان خیرخواهی منه .
بنابراین به مشاور گفتم اگر طرف مقابلم نماز نخونه من اجبار به نمازش نمی کنم . اما اگر خیرخواه نباشه ، اگر حسادت کنه و بد دیگران رو بخواد و حقوق اون ها رو رعایت نکنه ،هرگز نمی تونم تحملش کنم
مشاور به من گفت : اعتقادات تو ضعیفه !!!
گفت انتظار نداشته باش آدمی که نماز نخونه ، صداقت داشته باشه !!!
و گفت روی دیدگاههام کار کنم .
و به اون آقا گفت من از نظر اعتقادی در مرتبه ای پایین تر از ایشون قرار دارم.
من حرفهای مشاور رو قبول ندارم و بهش هم گفتم .
انسان های زیادی تو تمام کشورهای دنیا زندگی می کنند. اون ها مسلمان نیستن و نماز نمی خونن و حتی هیچ دینی ندارن. اما به شدت به اصول اخلاقی پایبندن . هرگز دروغ نمیگن ، هرگز تهمت نمی زنن ، بدقولی نمی کنن و ..... این چطور توجیه میشه ؟؟؟؟
دوستان من همیشه به اصول اخلاقی به شدت پایبند بودم. اما الان دچار تناقض شدم . یعنی من با ایمان نیستم ؟ تعریف من از ایمان درست نیست؟ ایمان یعنی نمازخوندن و روزه گرفتن و زکات دادن ؟؟
پس چرا خدا تو قرآن گفته ای کسانی که ایمان آورده اید ، ایمان بیاورید ؟
این یعنی اون ها ایمان ظاهری که همون نماز و ... بوده رو رعایت می کردن. اما خدا هم اینو قبول نداشته و انتظار بیشتری از اون ها داشته ! که گفته ای کسانی که ایمان آورده اید ، ایمان بیاورید.
این مورد اولی بود که ما به مشکل خوردیم !
موارد دیگه ای هم باعث شدن که هم من به مشاورم بدبین بشم و هم مشاورم به من
من دچار تناقض شدم دوستان !
یعنی تعریف من از ایمان اشتباهه ؟