سلام من ۱۷سالمه یه سری مشکلات خانوادگی داشتم که باعث شد ب ازدواج فک کنم با یه نفر اشنا شدم ب قصدازدواج بیرون رفتیم وکمکم اس بازی و دوستی الان فهمیدم ب درد هم نمیخوریم چجور باید اون رو از خودم دور کنم .اون خیلی منودوسداره
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من ۱۷سالمه یه سری مشکلات خانوادگی داشتم که باعث شد ب ازدواج فک کنم با یه نفر اشنا شدم ب قصدازدواج بیرون رفتیم وکمکم اس بازی و دوستی الان فهمیدم ب درد هم نمیخوریم چجور باید اون رو از خودم دور کنم .اون خیلی منودوسداره
سلام نازنین جان
اون چند سالشه ؟ چند وقته با هم دوستین؟
سلام نازنین عزیز. به نظر من همین طور که کم کم رابطه تون رو شروع کردین تمومش کنین و هر چه سریعتر این کار رو انجام بدین به نفعته. مثلا اول کمتر اس بزن یا زنگ بزن بعد کمتر همو ببینید. البته اگه وابسته نشدی سریع تموم کنی بهتره. برای فرار از مشکلات خانوادگی راههای دیگه هست غیر از بدبخت کردن خودت!!! بهتره سعی کنی یا کنار بیای یا با هاشون سازگار بشی تا این که یه مشکل جدید هم به بقیه مشکلاتت اضافه کنی. البته من نمیدونم مشکلاتت در چه حده ولی اینو بدون ازدواج راه حل مشکلات نیست بلکه خودش یه مشکلات جدید رو ایجاد میکنه. من هم برات دعا میکنم هم این مشکلت و هم بقیه مشکلاتت رو بتونی حل کنی. موفق باشی و شاد.
ازکجاوچطورفهمیدی به دردهم نمیخورین؟
خواهر عزيزم،
بهشون با احترام بگيد كه فكراتون رو كرديد و به نظرتون نقطه تفاهمي بين شما نيست... بگو خيلي دوست داشتم كه با احترام اين جدايي اتفاق بيوفته! بعدش بازم اگر ديدي داره اصرار مي كنه، لطفا مدتي تلفنش رو جواب نده و راههاي ارتباطيش رو قطع كن! و بعدش فكر كن كه بايد به زندگيت همين اول كاري يه سر و ساموني بدي! راستي مشكلات خانوادگي هم براي همه هست... يه خورده كم و زياد داره اما براي همه هست... بيا با كمك دوستانت حلش كن! اين كه بري و به يكي اعتماد كني كه مشكل مي شه دو تا
ضمنا درس شما در اولويت اوله... اوضاع كه خوبه انشاالله؟
دوست گلم خواهرخوبم بااین حرف آقایsciواقعاموافقم که میگن بیااینجامشکلاتت روحل کن چون اینجاگفتن بهترازبیرون حرف زدنه من که توی این چندماهه خوب به این نتیجه رسیدم
اون ۲۲سالشه پلیسه بعداز یه مدت فهمیدم ک از لحاظ فکری و خانوادگی بهم نمیخوریم وابستش شدم شیش ماهه باهمیم