-
چیکار کنم دوست دخترمو؟
سلام من پسرم و 20 سال
حدود 8 ماه پیش با یک دختری آشنا شدم از من حدود یک سال نیم بزرگ تر هست
از همون اول رابطه جنسی داشتیم البته مثل گل ازش مراقبت کردم!
اون اول که با هم اشنا شدیم گفت که هیچ موقع ولش نکنم و با کس دیگه ای نباشم منم عمل کردم توی این مدت اون برای من مثل زن واقعیم بود
ماجرا از اونجای شروع شد که دوماه پیش ایشون به گفتن که دیگه باید همه چی تموم شه!
اون موقع ها من زیاد بهانه میوردم
بعد فهمیدم از چند ماه پیشش نقشه داشته میکشیده که از من جدا شه و بهم دروغ میگفته فریبم میداده میگفت دوستت دارم ولی دروغ میگفت
وقتی شنیدم میخواد جدا شه کلا دنیا روی سرم خراب شد حدود یک ماه هیچی برام مهم نبود زل میزدم به دیوار فقط
دلیل خواصی نداشت برای جدای
روز آخر که میخواصت بره شده بود یک آدم دیگه هیچ احساسی نداشت من زار زار گریه میکردم ولی برای اون اصلا مهم نبود به پاش میوفتادم ولی..
من به ناچار برای برگردوندنش تحدیدش کردم که به خانوادش میگم
تا اینکه قرار گذاشتیم 3 ماه دیگه با هم باشیم و بعدش تموم چون اون جوری توی اون شرایت واقعا نمیتونستم تموم کنم
قرار شد که دوباره شروع کنیم این چند وقتو
از اون به بعد هر هفته دعوا میشد سر بحث های الکی
تا اینکه فهمیدم دوباره تو این مدت بهم دروغ گفته!!
من از دروغ خیلی خیلی بدم میاد اونم به کسی که دوستش داری!
سر دروغی که قبلا گفته بود همون زمان قبل از اینکه بدونم یک هفته ای دعوا بود
بعد که فهمیدم دروغ گفته ازش پرسیدم چرا؟ اونم میگفت که برای اینکه من ناراحت نشم!
فهمیدم که چه ادم نامردی بوده اینقدر بهم بی وفای کرده که هد نداره
حالا تصمیم گرفتم که باکره گیشو ازش بگیرم اونم بخاطر اینکه به نفر بعد من دروغ نگه دیگه کسی رو فریب نده عذاب نده کسی رو
ولی نمیدونم نمیدونم کارم چقدر درسته
یک احساس انتقام دارم که خودم از خودم بیزار شدم
خواصتم اینکارو بکنم امروز ولی وجدانم نداشت تصمیم رو گذاشتم به دوش خودش که بهم بگه میخواد اونو بده یا جدا شه بره
چیکار کنم؟
-
سلام
الان شماعصبانی هستیدوحس انتقام وجودتون روفراگرفته ولی بعدازگذشت مدتی یابعدازهمین کارباعذاب وجدانتون میخوایدچیکارکنید؟
اگه میخوادبره اجازه بدیدبره کسی که میخوادبره به اجبارنگهش نمیدارند
ولی بااینکارچی نصیب شمامیشه چی بدست میارین جزعذاب وجدان
اگرایشون بی وفاهستندواین کاربراشون عادی شده پس به کسی وفانمیکنندونیازی نیست شمابلاسرشون بیارید
راستی یادتون نره وهمیشه توذهنتون این رومرورکنید اگرخواهرخودم بودحاضربودم وجدانم رضایت میدادکسی باهاش اینکارروبکنه
کلاهت روقاضی کن
-
دختری که از همون اول رابطه داشته شما نه اولین دوست پسرش بودی نه
آخریش خواهی بود.با گرفتن باکرگیش می تونه ازت شکایت کنه این کار م
نکنه با نفرات بعدی بیشتر حال می کنه به هر حال چیزی دستتو نمی گیره.
خودتو بکش کنار و بدون که دختری که به راحتی خودشو در اختیارت می ذاره
به راحتی م ترکت می کنه.اگر م وارد رابطه دیگه با همچین دخترایی بشی
همین آش و کاسه ست.
-
خیلی هم دروغگو نبوده. وقتی نخواسته دیگه باهات باشه خوب بهت گفته دیگه. خودت خواستی سه ماه بیشتر باشه که بتونی راحت تر جدا شی.
ببین این حس انتقامی که می گی درست نیست داشته باشی. خودت نگاه کن ببین هر روز چه کلاهایی سرمون ادما می ذارن!! این قضیه رو انقدر واسه خودت سخت نکن. ازارش نده. نه به خاطر اون. به خاطر خودت. بعدا ممکنه این خودت باشی که عذاب بیشتری می کشی.
اگه می خواد بره خوب بره. نمیشه کسی رو به زور نگه داشت. نه زن نه مرد. همه ازادن. تو هم ازادی و ازاده هم باید باشی. اگه اون یا هر کس دیگه ای نمی خواد باهات باشه پذیرش و بخشش و محبتتو ببر بالا و بپذیر. این پذیرش هم احترام به خودته هم احترام به حقوق انسانی طرف مقابلت.
مسوول ادب کردن بقیه هم نیستی! تو مسوول زندگی خودتی. خودت باید خوب زندگی کنی. پس درس هایی که باید یاد بگیری رو یاد بگیر و بگذر. کسی رو ازار نده فقط به این دلیل که می تونی ازار بدی و در عین حال هم از خودت هم مراقبت کن. اینطوری نه صدمه می زنی نه صدمه می بینی.
لازم نیست همه چی رو تلافی کرد. اگه بگذری خودت راحت تری. ضمنا این که مشکلی نیست. یه نگاه بکن ببین چه دروغای بزرگتری بهت گفتن تا حالا. چه دروغای عجیبی بهمون گفتن تا حالا. انقدر بزرگ که حسشونم نمی کنیم. حالا این دختر خانم به فرض هم که دروغ گفته باشه دلیلی نداره خودتو ناراحت کنی.
بخشش و پذیرش در عین قدرت خیلی خوبه. پس ببخش و بگذر و به بقیه ی زندگیت برس. کینه ازش نداشته باش. یه مدت صبر کن. حالت بهتر میشه. نه حرفی بزن که پشیمون شی بعدا و نه کاری کن که پشیمون شی بعدا. اگه تو خوبی پس رفتارتم متناسب کن با خوبیت. اگه می خوای دیگران باهات خوب باشن لازمه که همزمان با مراقبت کردن از خودت با دیگران خوب رفتار کنی.
تلافی کردن لزوما کار خوبی نیست. و بهش نیازی هم نیست برای این طور چیزا. وقت و انرژیتو بذار سر خودت و زندگی شخصی خودت.
خلاصه : ببخش و بگذر در عین ارامش. اینطوری بزرگ میشی. دلتم بزرگ میشه و واسه هر چیزی ناراحت نمیشی.
موفق باشی.
-
نمیدونم خودمم
دیروز بهش گفتم اگر میخوای بمونی بمون ولی باید اونو بدی اگرم میخوای بری برو دیگه کاریت ندارم
من نتونستم تصمیم گیری رو گذاشتم به عهده خودش
ولی نمیخوامم بره :47:
-
ببینید حتی اگه به اجبارباشمابمونه وشماهم باایشون ازدواج کنیدبه نظرتون اینده خوبی خواهیدداشت؟
اگرخدای نکرده فردابعدازازدواجتون بی وفایی کردیابهتون گفت نمیخوامت تومجبورم کردی من که ازاول نمیخواستمت دوست نداشتم چیکارمیخوایدبکنید؟
اینکه دختری به پسری بعدازازدواج بگه دوست ندارم براش مرگ تدریجیه وحتی اگرطلاق نگیرنددچارطلاق عاطفی خواهند شد اگرپای بچه ای هم درمیان باشد گناه ان بچه چیه که به پای عمل پدرومادرش بسوزه
-
این تجربه رو یکی از دوستام داشت
این دختره هیچ غلطی نمی تونه بکنه مطمئن باش