-
مشکل با شخصیتم
سلام.
من دختری هستم 26 ساله، با تحصیلات کارشناسی ارشد. از نظر خودم واقعا دلم پاکه و مهربونم و تا جایی که بتونم به دیگران کمک میکنم. مشکل من اخلاقم و طرز حرف زدنمه که مهربون و آروم نیستم و باعث شده با هیچکی ارتباط خوبی نداشته باشم. بدبینم زبون تندی دارم هرچی تو دلمه فورا به زبون میارم، اصلا حرفامو نمیتونم سبک سنگین کنم بعد بزنم تا نه خودمو بد نشون بدم نه دیگرانو دلخور کنم و بحث پیش نیارم. شخصیت مستقلی ندارم. به ظاهرم زیاد نمیرسم. نمیتونم شاد باشم اصلا و همش چهره عبوسی دارم. از بچگی این اخلاق کم و بیش باهام بود ولی یه مدته که با اتفاق افتادن یه سری مسائل و سختی و واقعیت تلخ زندگیم بدتر شدم، طوری که انگار ذهنم تو قفسه و باز نیست برا کنترل رو رفتار و تصمیماتم. اصلا جذاب نیستم. همش ساکت و تو خودمم و بی حالم. هیچکی دوست نداره باهام باشه.
ارتباطم با کسی خوب نیست، از جمله خونوادم، نامزد، فامیلا، دوستا و همکارا. احساس میکنم افسردگی دارم ولی نمیدونم باید مشاور برم یا روانپزشک. وقت و هزینه مشاور برام سنگینه و داروهای روانپزشک هم نمیتونم مصرف کنم و ازینکه برچسب دیوونگی بهم بزنن اطرافیانم میترسم...
مطلب زیاد میخونم و دوستدارم مث دیگران متین و با سیاست رفتار کنم ولی در عمل کار خودمو ادامه میدم. دیگه داره از خودم بدم میاد . توروخدا راهکار بدین بهم
-
منم حتما منتظر کمک و راهنماییم که تاپیک باز کردم.. بعد چند روز حتی یکی به خودش زحمت جواب نداده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟ حتما باید موضوع خیانت و عاشقی میبود تا جواب میشنیدم؟؟؟؟؟
-
دوست عزیز اینکه شما پیش یک روان پزشک بروید دلیل بر دیوانه بودن شما نیست.
برای خودتون یک الگوی رفتاری انتخاب کنید و سعی کنید طرز گفتار خود و برخورد خودتون رو به مانند این شخص بکنید.منظورم تقلید کردن کورکورانه نیست بلکه یاد گرفتنه.
مثلا من خودم خیلی خیلی خاکی صحبت میکردم.خیلی صمیمی.بنا به دلایلی خواستم کمی این اخلاقمو عوض کنم.شروع کردم از گفتار و جملاتی که یکی از دوستانم استفاده میکرد بهره گرفتم.حالا خیلی جنتلمن تر شدم.
درباره اخلاق و ارتباطتون هم باید بگم که وقتی با کسی ارتباط دارین نباید واقعا دوستش داشته باشید.مثلا من از نصف دوستام متنفرم!چون من ورزشکارم اونا اهله کثافت کاری.شاید بگین باهاشون قطع رابطه کن ولی در جواب باید بگم که منی که پدر مادر ندارم و خواهرم ازدواج کرده نیاز به هم صحبت و دوست نما دارم.
حالا شما مثلا با دختر خالتون.چرا صمیمی نیستین؟!چرا با دوستان دوران تحصیلیتون؟چرا تنها و گوشه نشینی.
زندگی به تنهایی ممکن نیست.این خداست که فقط تنهاست.
-
سلام بر سیماخانم عصبانی. بخند عزیزم. افرین.
در اول کار توصیه م یکنم که کم توقع باشی. این خودش یه کار خ خوبه و باعث میشه شادی بیشتری تو زندگی ادم بیاد
1) چند سالته.... شغلت چیه........چه مشکلاتی داشتی.........رابطه با خانواده چطوره.........رابطه خانواده با دیگران چطوره.............وقتت رو بیشتر کجا می گذدرونی........
-
اینجا کاربران به موضوعاتی که خودشون توش درگیر هستن جواب میدن و چون اکثرا متاهل هستن بیشتر به موضوعات ازدواج جواب میدن
مشکل شما رو منم دارم به نظر خودم دلم پاکه ولی تند زبونم و خیلی وقتا عصبانی که میشم قاطی میکنم و اصلا جلو زبونم رو نمیگیرم چون حس میکنم کم میارم و ضایع میشم
کاری که من میکنم اینه که سعی میکنم وقتی عصبی میشم یا میخوام یه حرفی رو بزنم اول یکمی فکر میکنم کار سختیه ولی شدنیه. آدم باید یکمی زبونش رو نگه داره خیلی حرفا رو اگر نزنی دو سه روز بعد میفهمی که چقدر خوب شد که نزدیشون
یا خیلی از رفتار ها رو...
اینکه میگی شاد نیستی باید ببینی چی میخوای از زندگی که نداری؟ اگر مشکلات مالیه که به نظرم شاد بودن به مادیات ربطی نداره
اگر تنهایی میتونی ارتباطت رو بادوستانت صمیمی تر کنی
اگر مشکلات خاصی در دوران کودکی یا محدودیت هایی داری میتونی اینجا مطرحش کنی تا کمکت کنن
هیچ مشکلی غیر قابل حل نیست..
غیر ممکن غیر ممکنه
- - - Updated - - -
اینجا کاربران به موضوعاتی که خودشون توش درگیر هستن جواب میدن و چون اکثرا متاهل هستن بیشتر به موضوعات ازدواج جواب میدن
مشکل شما رو منم دارم به نظر خودم دلم پاکه ولی تند زبونم و خیلی وقتا عصبانی که میشم قاطی میکنم و اصلا جلو زبونم رو نمیگیرم چون حس میکنم کم میارم و ضایع میشم
کاری که من میکنم اینه که سعی میکنم وقتی عصبی میشم یا میخوام یه حرفی رو بزنم اول یکمی فکر میکنم کار سختیه ولی شدنیه. آدم باید یکمی زبونش رو نگه داره خیلی حرفا رو اگر نزنی دو سه روز بعد میفهمی که چقدر خوب شد که نزدیشون
یا خیلی از رفتار ها رو...
اینکه میگی شاد نیستی باید ببینی چی میخوای از زندگی که نداری؟ اگر مشکلات مالیه که به نظرم شاد بودن به مادیات ربطی نداره
اگر تنهایی میتونی ارتباطت رو بادوستانت صمیمی تر کنی
اگر مشکلات خاصی در دوران کودکی یا محدودیت هایی داری میتونی اینجا مطرحش کنی تا کمکت کنن
هیچ مشکلی غیر قابل حل نیست..
غیر ممکن غیر ممکنه
-
خیلی احساس تنهایی میکنم. هیچکی رو ندارم کمکم کنه. باهاش دردو دل کنم. از خونوادم بدم میاد. از شوهرم که همش به فکر خودشه و برام ارزش قائل نیست بدم میاد. خسته ام. دلم یه دوست میخواد که ثانیه به ثانیه حرفای دلمو بهش بزنم و ازش راهنمایی بخام.. من از کوچکی همچین شخصیتی داشتم. از بچگی تا قبل از اردواج دختر خالم با اون بودم هرروز حرف میزدم و گزارش ثانیه به بثانیه زندگیمو میدادم و ازش مشورت میگرفتم و بعد با نامزدم که قبلا باهاش دوست شده بودم بلافاصله بعد از دختر خالم. الان افسار زندگیم بخاطر این حالاتم از دستم در رفته. حساس شدم. نامزدم بد شده و با گذشته خیلی فرق کرده و اذیتم میکنه. منم انقد تو تنهایی گریه کردم خسته شدم. دوسدارم با یکی حرف بزنم و دردل کنم تا بهم راهکار بده یا اقلا فقط بشنوه تا سبک شم. یه کسی که هم امین باشه هم مشاور خوب و هم با فامیلا و دوستای دیگم ارتباط نداشته باشه تا اسرار زندگیمو فاش کنه. رو خونواده و فامیلا و دوستامم نمیتونم هیچ حسابی باز کنم. چ.ن یا دهنشون بست نداره یا راهنمایی نمیکنن یا دوستامم که متاهلن و همش شوهرشون پیششونه. از کجا همچین کسی رو باید پیدا کنم؟
-
سلام دوباره گلم. همه ما ادمها به چنین ادم ینیاز داریم. اما عزیزم این یه ارزوی ایده ال هستش!!
حالا بگذریم: بفرمایید تمام خصوصیاتی رو که گفتین ما داریم : با جان و دل گوش م یدیم بفرمایید:
ولی گلم این توقعت خ زیده که بخای کسی رو داشته باشی که هر لحظه بخاد بحرفت گوش بده! حالا بیشتر از خودت بگو. اگه بخای مشکلت حل شه باید از نارضایتیهات و نقاط ضعفت و قوتت و کارای کهکرده بگی تا بقیه راه حل بدن