سلام. ن دختری 26 ساله هستم و نامزدم 28 ساله هست 9 ماه هست که نامزدیم و 20 روز دیگر عروسیمون هست.مشکل من این هست که پدر ش ادم خسیس و مادی هست و بعضی اوقات این اخلاقو به پسرش هم منعکس میکنه و اینکار منو عصبی میکنه.به نظرتون چیکار کنم؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام. ن دختری 26 ساله هستم و نامزدم 28 ساله هست 9 ماه هست که نامزدیم و 20 روز دیگر عروسیمون هست.مشکل من این هست که پدر ش ادم خسیس و مادی هست و بعضی اوقات این اخلاقو به پسرش هم منعکس میکنه و اینکار منو عصبی میکنه.به نظرتون چیکار کنم؟
دوست عزیز خساست پدر نامزد شما رو زندگی مشترک شما تاثیر چندانی نداره مگر اینکه نامزتون هنوز استقلال مالی نداشته باشن و وابسته به پدرشون باشن.همین طوره؟
نه نامردم دامپزشک هستش و تو یه شرکت دارویی مشغول به کار هستش. اما بهرحال هر جوونی برای شروع زندگیش به کمک پدر و مادرش نیاز داره اما پدر ایشون هیچ کمکی نکردن و نامزدم بخاطر اینکه بتونه سر موقع به قولی که به پدرم داده عمل کنه و عروسی بگیره همه حقوقشو این چند ماه گذاشت بانک تا بتونه عروسی بگیره و بیشتر از سمت خانواده من حمایت شد . من این 9 ماه چون شرایطشو میدونستم هیچی ازش نخواستم حتی یه تفریح ساده. اما الان که نزدیک عروسیمونه و بایدهمون مخارج ساده ای که برای عروسی میشه انجام داد بازم از من توقع داره و میگه که یا چیزی نخواه یا پولشو خودت بده این رفتار درسته؟
سلام.
خب در حد توانتون عروسی بگیرید. اگرم ندارید خب عروسی نگیرید یه جشن کوچولو بگیرید و برید ماه عسل.البته اگه از اون روحیه هایی نداری که بعدا توی دلت بمونه که جشن عروسی نداشتی.
مشکل جشن عروسی نیست مشکل اینه که پدرش بهترین چیزهارو میخواد اما از ما.روزی که اومدن خواستگاری پدرش گفت عقد و عروسی باهم باشه ما هم قبول کردیم به همین خاطر چون پدرم برای خواهرم جشن عقد گرفته بود برای منم یه جشن نامزدی سنگین گرفت .اما وقتی زمان عروسی شد پدرش گفت چون شما جشن عقد نگرفتید باید نصف پول عروسیو بدید . پدرم گفت پس اگه اینجوریه من عقد میگیرم اما پدرش قبول نکرد.از اون طرفم نامزدم میگه من هیچ توقعی از بابام ندارم ولی بجاش از خانواده من توقع داره.
- - - Updated - - -
من خیلی درکش میکنم پدر من نظامیه وقتی دیدم نداره و پدرش هم کمکش نمیکنه بابامو راضی کردم تو سالن ارتش جشن بگیره . تو قراردادمون قرار بود یخچال فریزر و تلویزیونو داماد بخره اما وقتی دیدم نداره از پس انداز خودم خریدمو به هیچ کس نگفتم که من خریدم. حتی یه شام نتونستیم با هم بیرون بخوریم . دوستش دارم اما میترسم اونم مثل باباش باشه چیکار کنم ؟
شما زود دارید قضاوت می کنید یا حداقل برای ما مثال خوبی نیاوردید از خسیسی همسرتون
مثالی که اوردید بیشتر از خساست پدر شوهرتون بود( که البته اونم نمیشه فقط با این مورد گفت خسیسه)
به شوهر شما رو وقتی میشه کفت خسیسه که داشته باشه و خرج نکنه. در صورتیکه خود شما میگید از طرف خانواده حمایت نمیشه و حقوق چند ماهشو گذاشته بانک برای عروسی پس نداره بنده خدا و در مقابل اصرار شما این حرف رو میزنه وگرنه مشخصه که میخواد روی پای خودش بایسته و نشون بده بدون کمک خانوادش هم میتونه به قولی که به پدر شما داده عمل کنه
پس اگه حتی پدرشوهرتون خسیس باشه بدلیل شخصیت مستقل ایشون نباید نگرانی از این مورد داشته باشید
در مورد خرج عقد و عروسی هم من کامل نمیدونم شما چی با هم توافق کردید کاش از اول شفاف می گفتید
مثلا به منم از طرف خانواده دختر پیشنهاد شد برای خرج کمتر عقد و عروسی رو با هم بگیریم و اونا تو خرجش سهیم باشند ولی با این حال میخوان یه جشن نامزدی و بله برون نه انچنان مفصل هم بگیرن( یعنی از نظر اونا هم جشن نامزدی رو باید گرفت)
این بیشتر اختلاف هست تا خسیسیشون ، از اول شفاف موارد رو طی نکردید
زیاد سخت نگیرید همیشه نزدیک عروسی ها اختلاف و مشکلات پیش میاد ولی معمولا اثری تو زندگی مشترک نمی ذاره
درسته شاید من بخاطر اینکه نزدیک به عروسیم هست ااسترس گرفتم اما خساست پدرش تایید شدس چون مادر نامزدمم از دست شوهرش و کارهاش میناله.اما وقتی میگید تاثیری تو زندگی من نداره خیالم راحت شد.
دوستان نیاز به همفکریتون دارم واقعا دارم کلافه میشم.دیروز با نامزدم رفتیم خرید عروسی مادرشو مادرمم بودن خرید لوازم ارایشم کلا 260 هزارتومن شد هیچ کدومم من انتخاب نکردم خودش و مادرش انتخاب کردن نامزدم به فروشنده گفت چه خبره 260 تومن واسه 4 قلم جنس فروشنده گفت اقا بالای 1 تومنم خرید میکنن برگشت گفت عروس داریم تا عروس.من از این حرفش خیلی ناراحت شدم اما به روم نیاوردم.خودش برام یه سشوار 110 تومنی برداشت ازم پرسید این خوبه بردارم گفتم بردار اما مامانش گفت این خوب نیست یه سشوار 210 تومنی برداشت سر اینکه چرا اون گرونرو برداشته دعوا و اخمی راه انداخت که بیا و ببین بعدم گفت حالا که اینجوریه منم کت شلوار 1 تومنی برمیدارم .منم کنترلمو از دست دادمو گفتم من نیازی به خرید تو ندارمو برگشتم خونه.اومد دنبالمو عذرخواهی کرد اما بازم از دستش ناراحتم.اگه همیشه بخواد اینکارو کنه چی؟
این رفتارها موقع خرید عروسی زیاد پیش میاد.
خیلی ها رو دیدیم که موقع خرید عروسی انگاری با هم رقابت دارند.ولی تو زندگی ندیدم مشکل داشته باشند.
یعنی داماد مثلا لباس عروسی 1تومنی بگیره به چشم یکی از آشناهامون رو دیدم داداماد میگفت منم کت و شلوار با این قیمت میخاست.
ولی ربطی به خساست نداشت.
ولی امیدوارم مشکل جدی برای شما نباشه.متاسفانه راه حل ندارم چون مشاور نیستم.فقط مثال زدم براتون
با توجه به زمان کمی که دارید با همسرتون صحبت کنین و راضیش کنین که حتما با هم پیش مشاور خانواده برین. اختلاف شما عمیق تر از اونه که بشه با همصحبتی و همفکری از راه دور براش راه حلی پیدا کرد ضمن اینکه همسر شما هم اینجا حاضر نیستند تا ما حرفهاشون رو بشنویم.