مشورت برای آشتی با دوست تغییر بدین
با عرض سلام و خسته نباشید.من پسری بیست ساله هستم که با یکی از بهترین دوستانم قهر کرده ام.من چندی پیش یک مشکل برایم به وجود اومد که با این شخص مطرح کردم که حتی با کمال میل باهام حرف میزد و بهم کمک میکرد.من در اون زمان دچار مشکل روحی شدم که یک روز با ایشن شخص با عصبانیت حرف زدم که دست خودم نبود. این شخص از اول دبستان با من دوست هست که در دو سال اخیر دوستی مان خیلی بیشتر شد.حتی یک روز میگفت تو بهترین دوستمی.بعد از اون بحث من چون مشکل روحی داشتم نز دیک به یک ماه به صورت اس ام اسی با این شخص بحث میکردم و اصلا دست خودم نبود.ولی این شخص یک بار به من گفت که مسجا یک مدت یک طرفست و من جواب نمیدم.و گفت گذر زمان مشکلامون رو حل میکنه.من حتی خیلی از این شخص عذرخواهی کردم که اون میگفت تو فقط حرفی و تو عمل هیچی نیستی.بعد از مدتی این شخص گفت من هیچ وقت نگفتم تو بهترین دوستمی.و گفت هیچ وقت دوستیمون مثل هم نمیشه.فقط گفتم از بهترین دوستامی.من فکر کردم به خاطر بحثهایی که باهاش کردم این حرفا رو میزنه.دوست داشتم منو ببخشه و مثل قبل باهام رفتار کنه.من با وجود مشکل روحی باز هم باهاش بحث میکردم.تا اینکه حتی شماره های منو مسدود کرد تا نتونم بهش زنگ بزنم و مسح هم جواب نمیداد.بعد از گذشت مدتی من پریشب دوباره بهش اس ام اس دادم ولی اون هنوز جواب نمیداد.تا اینکه به صورت اینترنتی تونستم باهاش چت کنم.من هی اصرار میکردم منو ببخشه تا همه چی مثل روز اول بشه.اون گفت من با تو مشکلی ندارم و مثل بقیه آدمای عادی باهات برخورد میکنم و به عنوان یک دوست عادی بهت نگاه میکنم.ولی رفتارش نشون میده که با من مشکل داره.اون گفت دیگه هیچ وقت نمیخواد با من صمیمی باشه چون فکر و اخلاقمون به هم نمیخوره.حتی به من گفت تو داری خودتو کوچک میکنی.من بهش میگفتم بهم فرصت بده و کاری کن دوباره با هم دوست باشیم.ولی اون گفت نمیخوام باهات دوست باشم.حتی گفت من و تو از اولش دوستای عادی بودیم و هیچ وقت با هم صمیمی نبودیم.و چون همکلاسی بودیم فکر میکردیم صمیمی هستیم.و گفت به دلیل درس خون بودن و همکلاسی بودن با هم دوست شدیم.واقعا حرفاش ناراحتم کرد چون من واقعا باهاش صمیمی بودم حتی هر شب با هم بیرون میرفتیم.خودش هم با من صمیمی بود.چند ماه پیش هم میگفت.ولی الان میگه صمیمی نبودیم و نمیخواد دیگه با من دوست بشه.نمیدونم واقعا حرفاش از سر عصبانیت بوده یا واقعا اینطور فکر میکنه؟به نظرتون امکانش هست ما دوباره با هم دوست باشیم و همه چیز مثل اول بشه؟امکانش هست رابطه ای که خراب شده دوباره مثل اول بشه؟واقعا خیلی دوست دارم باهاش دوست باشم.من چی کار کنم؟با حرف زدن هم مشکلش حل نمیشه.چون خیلی عذرخواهی کردم و اون قبول نکرد. اول میگفت گذر زمان همه چی رو حل میکنه.بعد گفت هیچ وقت مثل اول نمیشه.حالا هم میگه من نمیخوام دیگه با تو دوست باشم. اول گفت تو بهترین دوستمی.بعد گفت از بهترین دوستامی.بعد گفت ما هیچ وقت با هم صمیمی نبودیم!!!
الانم با گذشت سه ماه که کاری به کار هم نداریم.بازم میدونم هنوز دوست نداره با من آشتی کنه چون منو یه آدم متعادل نمیدونه.حتی دیروز اس ام اس تبریک عید و حلالیت واسش فرستادم.ولی اون
جواب نداد.خیلی دوستای خوبی بودیم.ولی الکی و با بدبینی اینجوری خراب شده.میخوام چند روز دیگه برم ببینمش و حرفای آخرمو بهش بزنم.
به نظرتون ممکنه بعد از چند ماه قهر صمیمیت یه دوستی برگرده؟