کمک...؟دیشب شوهرم منو کتک زد

سلام دیشب شوهرم منو کتک زد بچه ها با دست با مشت با دمپایی میگه رو اعصابم نرو تا منم این طوری نباشم تازه اینا کتک نیست کتک وقتی میزنن که طرف خونی بشه دیشب زمانی که از سر کار اومد خونه باباش اینا رفته و بعد استراحتشو اونجا انجام داد بعد 3.4ساعت اومد خونه و هر وقت میره اونجا ب شدت پر شده بر میگرده و دم ودقیقه به من میگه پاشو برو خونه باباتمن ریخته بودم به هم گفتم دوباره رفتی اونجا؟پر برگشتی میگه من باید هر روز برم سر بزنم تو داری منو میبری از خانوادم میگم این طوری نیست برو ولی سست عنصر نباشحرفا روت تاثیر نذارن اونا میگن بدون زنت بیا ما ازش خوشمون نمیاد نمیدونم چرا فقط دارم احترام میذارم بهشون.هروقت میره مامانش میگه این چ زنیه ؟بی ادبه؟زشته.صورتش جوش داره .ما اینو نمیخواستیم ما خیلی بالا تریم با اینکه ازدواج ما سنتیه سنتی بود مامانش تو مسجد منو دیدو شماره گرفتو.......من22سالمه و همسرم32اون حتی بهش اجازه نداد روزی که اومدن مهریه بندازن بیاد یعنی شوهرم برای انداختن مهریه حضور نداشت میگه رسم نداریم پسر باشه ولی بعدا فهمیدم الکی گفته اجازه نداشته بیاد خانواده سر شناسیم دوتامون منم به اسم و رسمشون رفتم شوهرم تک پسره 3تا خواهر داره و یه مادر پر سیاست من که سنی ندارم با این سیاستای زیاد مادر همسرم چه کار کنم ؟؟؟کمک میخوام

ســـــــــلام عزیزم خسته نباشی:72:
دیشب که همسرت اومد گفت که چرا بری خونه ی بابات؟؟؟؟؟سرچی دعواتون شد؟؟؟؟
رابطه تو و خانوادت با خانواده ی همسرت چطوریه؟؟؟؟؟؟

دوست عزیز یکم باید همسراتون رو درک کنید
وضع کشورمون سخت شده ، کار کردن و شرایط اقتصادی مشکل شده به خصوص برای آقایون که بیرون کار میکنن. اگه کارشون آزاد باشه که دیگه مشکلات چند برابر
کلی بیرون با آدمای شارلاتان و دزد سر و کله می زنن باید دغدغه مشکلات اقتصادی هم داشته باشن واقعا یه انسان یه مقدار انرژی و تحمل داره
خب وقتی همسرتون با این شرایط میاد خونه که فشار فکری و استرس روی همه هست ، شما عوض غرغر کردن و گله کردن باید یه مقداری بیشتر صبوری کنید و بیشتر به عنوان یه دوست همدم همسرتون باشید
اصلا کارشناسها میگن مردها وقتی از بیرون و سرکار میان خونه دوست دارن آرامش داشته باشن و برای چند دقیقه کسی باشون صحبت نکنه اما خانوما برعکسن و وقتی میان خونه دوست دارن صحبت کنن و با کسی حرف بزنن
خب لطفا این موارد رو رعایت کنید. توی خونه وقتی همسرتون از بیرون میاد داخل بیشتر مراعات کنید چه حرفایی رو بزنید و چی نگید ، یه مقداری بیشتر به همسرتون مهربونی کنید و سعی کنید این شرایط سخت اقتصادی کشور و محل کار رو درک کنید
براتون آرزوی موفقیت می کنم

آقا بابک! چه ربطی به اقتصاد داره؟ وقتی زنت درکت میکنه و انتظار بیجا نداره و توهم پول نداری حداقل باید رفتارواخلاق داشته باشی . پول نداری و بهت فشار میاد باید بیای زنتو بزنی؟

خیلی مختصر توضیح دادین یه خورده واضح تر بگید؟مشکل اصلیتون چیه ؟کتک یا مادر شوهر؟ سر چی دعوا کردین؟چند ساله ازدواج کردین؟

:305:از بس شل گرفتی! ببخشیدا خانما بعضی وقتا از بس شل میگیرن آقا پر رو میشن و این اوضاع پیش می یاد

خاااااااااااااااانم باشین!!

از ماماناتون یاد بگیرین!!

خیلی ببخشیدا ولی واقعیته دیگه خواهش میکنم تشویقم نکنید با این نظر دادنم ! :104::104: ولی واقعیته ا

سلام به همه ی شما عزیزانی که تنهام نذاشتید بی نهایت سپاس گذارم:مه ناز عزیزم بیشترین مشکلم نفوذ زیاد مادر همسرمه که هم رو همسرم و هم رو زندگیم دوس داره که داشته باشه ایشون یه جور آدم خیلی خاص هستند و دوست دارن که نه به زندگی من بلکه به زندگی همه حکومت داشته باشن نمیدونم فیلم تولدی دیگرو میدیدین یا نه؟مادر همسر من مثل اون خانم هستند(مادر شوهره) تو مردمی خیلی با شخصیتند البته من تکذیبشونو از خیلیاهم شنیدم ولی روی هم رفته خانواده باشخصیتی تو مردم به حساب میان مادر همسرم از طرف پدرشون پول زیادی دارن نمیدونم شاید بابت این مسله هم یه کم غرور گرفتشون شاید درست نباشه بگم ولی متکبر هستند هیچکس حق نداره رو حرفش حرف بزنه والا....!!!؟....تنهام نذارین چه کار کنم بچه ها؟؟؟

ميشه دو نمونه از دعواها ترنو كه منجر به كتك كاري شديد شد توضيح بدين ؟
خانوادتون در جريانن ؟
چند ساله ازدواج كردين ؟

سعي كن با سياست شوهرتو بكشي سمت خودت. با دعوا و جنجال چيزي درست نميشه. يه كم سياست به خرج بده و سعي كن شوهرت رو در مقابل خونواده ش قرار بدي.

سلام صدف جان


چند وقته ازدواج کردید؟

شغل همسرت و تحصیلاتش چیه؟


چرا فکر میکنی وقتی میره اونجا پر شده برمیگرده؟

قبلا هم همسرت کتکت زده یا این باره اوله؟

چرا خانواده همسرت از شما تحت عنوان بی ادب یاد میکنن ؟


اختلافاتت با خانواده همسر باید حل بشه.من به این نتیجه رسیدم که نمیشه فقط همسرت رو داشته باشی.خانوادش هم جزیی از همسرت هستن و اگر بخواهی با همسرت خوب باشی و زندگی خوبی داشته باشی باید با خانوادش هم به یک تعادل نسبی برسی.

حداقل طوری که دلهاتون از کینه هم پر نباشه.

برقراری رابطه با خانواده همسر چند جز و بخش داره.
اولیش اینه که از راه محبت و بی تفاوتی نسبت به صحبتهاشون وارد بشی.

خودت متقاضی برقراری رابطه باهاشون باش.همسرت رو همراهی کن و در رفت و امدها کنارش باش.
مثلا میتونی برای مادر همسرت یه کادوی کوچیک بگیری یا یه کیک خونگی درست کنی و بگی این رو فقط مخصوص مادر درست کردم.
سعی کن با رفتارهات خجالتشون بدی.
پس یادت نره برای استارت رابطه از راه دوستی و محبت وارد شو.مدتی زمان میبره.شاید یکی دو سال.اگر جواب نده راههای دیگه ای هم هست که قطعا جواب میده.

وقتی خودت میدونی و میبینی که همسرت از خونه پدریش امده و از لحاظ روحی شرایط خوبی نداره خب دختر خوب سر به سرش نذار.
سر خودت رو گرم کن و پاپیچش نشو.
اجازه بده مدتی در غار تنهایی خودش باشه و ارامش از دست رفته اش بهش برگرده.

میتونی فقط برای اینکه غیر مستقیم بهش نشون بدی کنارشی یه لیوان چایی یا هرچیز دیگه ای که دوست داره براش اماده کنی و بذاری کنار دستش.
اما اصلا سوال پیچش نکن.گیر نده بهش.نگاههای عاقل اندر صفیح بهش نکن.

صدف جان

شما که میگی مادر همسرم مثل فلان شخصیت فیلم میمونه احتمالا ادامه سریال رو هم دیدی که مهربان چه رفتاری رو برای به دست اوردن دل اون خانوم عبوس انجام داد و دیدی که موفق بود.
حالا من نمیگم فیلم دقیقا مثل زندگی ماست.ولی میشه چند تا نکته ریز رو از دل فیلم کشید بیرون.

مثل تلفنی که زد به پدر و مادرش و از بزرگی ها و خوبی های خانم بزرگ گفت !

اما یک نکته رو یادت نره.نه شما میتونی از خانوادت جدا باشی و نه همسرت.و اگر این تعادل بهم بخوره نتیجه اش چیزی جز از دست رفتن زندگی نخواهد بود.

موفق باشی