و حالا بي انگيزه براي ازدواج شده ام !
سلام .
شنيده بودم كه مردها بعد از عقد به اين نتيجه ميرسند كه ازدواج شون اشتباه بوده و با خودشون ميگن اي كاش اين كار رو نمي كردم ، من اما وارد قضيه ازدواج كه شدم به اين نتيجه رسيدم !
رفتم و يه جلسه هم صحبت كردم و براي جلسه دوم دارم برنامه ريزي مي كنم اما با خودم ميگم راهم درسته ؟ من با اين همه مشكلات چرا بايد خودمو بدبخت كنم ؟ و چندين اما و اگر ديگه !
مشكل از دختره نيست انگاري خودم با خودم مشكل دارم ، شايد هنوز برام زوده ، شايد اعتماد به نفسم كمه ، نمي دونم .
دهها اما و اگر ديگه داره به سراغم اومده ، مشكلات پيش رو . چرايي ازدواج .
جوابها رو اما ميدونم ، اما نميدونم سر در گمم .