http://www.hamdardi.net/thread-29263.html
به علت طولانی شدن تاپیک قبلی و جدید شدن بحث یه تاپیک جدید باز کردم.
از همه دوستانی که کمکم می کنن و همه دوستانی که در تاپیک قبلی که من در شرایط بدی بودم ، در کنارم بودن ، تشکر می کنم . :72::72::72:
یه خلاصه ای از داستان رو میگم. کسی یک سال به من علاقه داشت . علاقه ای شدید و زیاد. اون قدر که من نمی تونستم بفهمم احساسم بهش چیه . مشکلاتی هم بین ما بود که با لج و لجبازی هر دوی ما شدیدتر شده بود. بعد از جواب نه قطعی و رفتن اون به مدت یک ماه ، تکلیفم با احساسم مشخص شد و فهمیدم دوستش دارم . معیارهای اصلی منو هم برای ازدواج داشت . تصمیم گرفتم بهش اطلاع بدم . وقتی خبر دادم فهمیدم که کس دیگه ای وارد زندگیش شده . به شدت حالم بد شد. که دوستان در تاپیک قبلی کمکم کردن.
قرار شد باهاش حرف بزنم. از من خواست نظر قطعی و نهاییمو در همین یکی دو روز با توجه به سابقه شناخت قبلی بدم تا اون بتونه فکر کنه .
الان مشکل فقط حل شدن مسائلیه که بین ما بود. قسمتی از اون لج و لجبازی بود . اگر قسمت بعدی قابل حل شدن یا چشم پوشی باشه ، با توکل به خدا میخوام اجازه خواستگاری رسمی رو بدم . یعنی نظر مثبت خودم و بقیه موارد واگذار به خانواده ها بشه .
- - - Updated - - -
در ادامه ماجرا
من باهاش صحبت کردم. اول ازش خواستم رودربایستی و عذاب وجدان و .... رو کنار بذاره . بهش گفتم که نمی خوام به هیچ علتی مگر علاقه رابطه قبلیت رو کنار بذاری . اون گفت هیچ اثری از چیزی به نام غیر علاقه وجود نداره . در مورد رابطه جدیدش توضیح خواستم. به گفته خودش به علت اینکه بعد از جواب رد من حال خوبی نداشته ، خانوادش مجبورش می کنن برای ازدواج . ایشون هم که اون خانمی که خانوادش معرفی کردن و فامیل بوده رو دوست نداشته ، بنابراین مجبور شده از اون ها بخواد که فرصتی بدن و خودش سریع کسی رو پیشنهاد کنه . ایشون هم یکی از دوستان دوره دانشگاهش رو معرفی می کنه . هنوز خواستگاری رسمی انجام نشده . عمق رابطه به گفته ایشون خیلی کمه .
خلاصه اینکه گفتن که مشکلی نیست و ما قرار شد برای آخرین بار 2 روز بعد صحبت کنیم. در این دو روز تمام ویژگی هایی که دوست داریم طرف مقابلمون داشته باشه رو لیست کنیم و نقاط منفی طرف مقابل رو که در این مدت دیدیم رو هم لیست کنیم . تا ببینیم چقدر از مشکلات قبلیمون قابل حل شدن هست .
- - - Updated - - -
.