رابطمون تموم شد!! کمکم کنید فراموشش کنم
:47::47::47:
حوصله توضیح دادنشو ندارم که بگم از کجا شروع شد به کجا کشید! (تو پست های قبلیم هست) فقط اینو می دونم که دیگه تموم شد! :(((((
حالا من موندم یه تنهایی خاص و یه سکوت خاص! اونم خدا می دونه تو چه حالیه! :54: البته تو این مدت دوستای صمیمیم هم به دلایل مختلف از دور و برم رفتن!
کلا نظرم نسبت به هرچی زندگی و ازدواج و این چرتو پرتا هست عوض شده! اعتماد به نفسم که می تونه واسه یه پسر مهم ترین چیز باشه در حد صفره (شایدم کمتر) شقل پاره وقتم هم واسه خاطر همین از دست دادم چون اصلا رمق ریسک کردنو تلاش کردن رو ندارم! من تو عمرم به هیشکی حسودیم نشده بود ولی یه هفته ای که مشهد بودم هر 2 تا زوجی که میدیدم با هم هستن ناراحت می شدم و اصلا چشم دیدنشونو نداشتم! :|
همه زندگیمون رنگ و بوی هم دیگه رو داشت (... دانشگاه ؛ کتابام، خیابونا، ماشین...) بیرون هرکس عطر delicious می زنه و از کنارم رد می شه فکر می کنم اونهه!
نگین اشتباه بود و فلان که می دونم، واسه خاطر همینم تموم کردیم! (با اصرار من) فقط کمکم کنید فراموشش کنم و واسه اونم دعا کنید! بیرون دوستای کمی داشت که الان رفتن شهر خودشون؛دق نکنه خوبه!